امام جعفر صادق عليه السلام:

ان الله عز و جل إذا أحب عبدا فعمل قليلا جزاه بالقليل الكثير.

 چون خداي تعالي بنده اي را دوست دارد و او عمل كوچكي انجام دهد ، خدا او را پاداش بزرگ دهد .

اصول كافي ، ج 3 ، ص 137 – 138

نقشه سایت:

اخبار ایران و جهان

اخبار ایران و جهان (150)

بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّةالله فی الارضین.

 خیلی خوش‌آمدید برادران عزیز، خواهران عزیز، مسئولان محترم! ان‌شاء‌الله که برکات الهی شامل حال همه‌ی شما و همه‌ی ملّت ایران باشد و ماه رمضان به معنای واقعی کلمه برای همه‌ی شما ماه مبارک باشد.

 ماه رمضان ماه تقوا است؛ من و شما که مسئولیم -همه‌ی ما- به رعایت تقوا بیش از دیگران نیاز داریم. چند کلمه‌ای، چند دقیقه‌ای در این زمینه عرایضی میخواهم عرض بکنم. خب در آیه‌ی شریفه‌ی «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَی الَّذینَ مِنْ قَبْلِکُم لَعَلَّکُم تَتَّقُون»،(۲) این «لَعَلَّکُم تَتَّقُون» -شاید تقوا پیشه کنید- به معنای امید است، یعنی امید این هست که این اتّفاق بیفتد. خب، امید در مورد خدای متعال معنا ندارد؛ خدا عالم به سرّ ‌و خفیّات و همه چیز است، امید معنی ندارد؛ بنابراین مراد این است که این ماه رمضان را، این تشریع الهی را قرار دادیم تا زمینه‌ای باشد، بستری باشد برای رواج تقوا؛ خطاب هم خطاب به عموم است، یعنی بین شما مردم تقوا رواج پیدا کند. بنابراین ماه رمضان، ماه رواج تقوا است.

 

 تقوا یعنی چه؟ تقوا آن طوری که در ترجمه‌ها رایج شده که درست هم هست، یعنی «پروا کردن»، یا در تعبیرات معمولی ماها «ملاحظه کردن»؛ [مثلاً] میگویند فلانی ملاحظه‌ی فلانی را دارد، یا شما ملاحظه‌ی فلان کس را دارید؛ پروا یعنی این. پروا کردن، ملاحظه کردن، معنای تقوا است. اِتَّقُوا الله،(۳) یعنی ملاحظه‌ی خدا را بکنید، پروا داشته باشید از خدای متعال. یک خطّ مستقیمی به شما نشان داده است در این حرکت عظیم حیات بشری که محفوف به مشکلات است. فرض کنید مثل زمینی که این گوشه و آن گوشه‌اش مین وجود دارد که یک راهی را باز میکنند، میگویند این راه، راه سلامت است، راه امنیّت است، از اینجا بروید؛ صراط مستقیم این است. ملاحظه‌ی خدا -اِتَّقُوا الله- یعنی حواستان باشد از این راه منحرف نشوید، کج و راست نشوید که گرفتار خواهید شد، مشکل برایتان درست میشود.

 

 اگر از این راه رفتید، آن وقت نتایج خوبی به دست شما خواهد رسید که آن نتایج را هم خدا در قرآن مکرّر در آیات متعدّد قرآنی بیان کرده: اِتَّقُوا اللهَ لَعَلَّکُم تُرحَمون؛(۴) رحمت الهی؛ لَعَلَّکُم تُفلِحون(۵) -فلاح یعنی رستگاری- اگر تقوا بود، رستگاری برای انسان پیش می‌آید؛ لَعَلَّکُم تَهتَدون؛(۶) -که در بعضی از آیات هست- تقوا موجب هدایت است، وقتی تقوا پیشه کردید، مشکلات، کوره‌راه‌ها از جلوی شما عقب خواهد رفت و راه درست برای شما روشن خواهد شد. اگر تقوا داشته باشید، موجب فرقان است: یَجعَل لَکُم فُرقانًا؛(۷) فرقان یعنی قدرت تشخیص؛ [این] خیلی مهم است. ما در همه‌ی مسائل زندگی نیاز داریم به قدرت تشخیص که راه درست را از نادرست، حق را از باطل تشخیص بدهیم؛ با «تقوا» فرقان به وجود می‌آید، قدرت تشخیص به وجود می‌آید. یک چیز دیگر: وَ مَن یَتَّقِ اللهَ یَجعَل لَهُ مَخرَجاً(۸) -«مَخرَج» یعنی بن‌بست‌شکنی- اگر تقوا باشد، بن‌بستی وجود ندارد، بن‌بست در کارتان نیست. در همه‌ی زمینه‌ها اگر تقوا داشته باشید، مراعات کنید، همان پروای مورد نظر و ملاحظه‌ی از خدای متعال را داشته باشید، بن‌بستی در مقابل شما وجود ندارد. و بصیرت [هم به انسان میدهد]. اینها وعده‌های قرآنی است برای تقوا. وَمَن اَصدَقُ مِنَ اللهِ قیلًا؛(۹) هیچ کس، هیچ وعده‌دهنده‌ای صادق‌تر از خدای متعال نیست؛ وقتی خدای متعال وعده میدهد، تحقّق پیدا میکند، قطعی است و در این شکّی نیست.

 

 خب، در حاشیه‌ی دعوت به تقوا در قرآن -که از اوّل تا آخر آن بارها و بارها ماها به تقوا دعوت شدیم؛ به همین حقیقت کارساز و راهگشا- و در قبال این، تقوای از غیر خدا هم مطرح شده که به نظرم در سوره‌ی نحل است: وَ لَهُ الدّینُ واصِبًا اَفَغَیرَ اللهِ تَتَّقون؛(۱۰) آیا از غیر خدا ملاحظه میکنید؟ خب، غیر خدا یعنی چه؟ ملاحظه‌ی پدر انسان، مادر انسان که خوب است، ملاحظه‌ی برادر مؤمن که خیلی خوب است، اینها مراد نیست؛ یعنی قدرتهای غیر خدایی، قدرتهای ضدّ خدایی. پس وقتی ما پایبند تقوا شدیم، از قدرت خدا پروا میکنیم، از قدرتهای غیر خدا پروا نمیکنیم؛ «پروا نمیکنیم» یعنی ملاحظه‌ی آنها را نمیکنیم. نه اینکه حواسمان را جمع نمیکنیم؛ چرا، باید حواسمان جمع باشد امّا از آنها نمیترسیم، فکر نمیکنیم که زندگی ما، سعادت ما، آینده‌ِی ما، سرنوشت ما دست آنها است؛ این لازمه‌ی تقوا است. ببینید؛ اینها همه راه‌های پیروزی یک ملّت است‌، یعنی در یک امّت اسلامی  وقتی تقوا بود، و این جور اندیشیدن، و این جور عمل‌ کردن بود، قهراً شکوفایی پیش می‌آید، حرکت پیش می‌آید و پیشروی، اعتلا، ارتقا، و آن وقت « لِیُظهِرَهُ عَلَی الدّینِ کُلِّه»(۱۱) میشود که [از سوی] خدای متعال، مکرّر و چند بار در قرآن آمده  است.

 

 تقوا دامنه‌ی وسیعی هم دارد؛ یعنی از خلوت دل شما تقوا وجود دارد که شهوات را در دل راه ندهید، رَیب(۱۲) و شکّ در حق را در دل راه ندهید، هوای نفْس را از خودتان دور کنید؛ [یعنی] این مشکلاتی که ماها دچارش هستیم. دیشب تلویزیون یک برنامه‌ای از امام (رضوان‌ الله ‌علیه) پخش میکرد. خب واقعاً امام، حکیم به معنای واقعی کلمه بود، یعنی حرف که میزد، دائم حکمت از دل او جاری میشد -البتّه ما بودیم در آن جلسه امّا خب تذکّر خیلی لازم است- یک جمله‌ای ایشان میگفتند که «ماه رمضان موجب میشود که از شهوات، خودمان را دور کنیم، بخصوص شهوات معنوی؛ شهوت معنوی سخت‌تر است؛ قدرت‌طلبی، جاه‌طلبی، اینها شهوات معنوی [است]. اینکه انسان سعی کند در همه‌ی میدانهای زندگی خودش را تحکیم کند، این آن شهوت معنوی است؛ شهوات ظاهری و مادّی و اخلاقی و [مانند] اینها هم که به جای خود محفوظ است. تقوا از اینجا شروع میشود تا به عرصه‌ی اجتماع؛ در جنگ، تقوا وجود دارد، در فعّالیّتهای سیاسی تقوا معنا میدهد، در فعّالیّتهای اقتصادی همین جور. آن وقت من و شما که [جزو] مسئولین هستیم در کشور و مدیریّتهای مختلف به عهده‌ی ماها است، حرکتمان، قولمان، فعلمان، ضمیرمان، تصمیممان، به سرنوشت مردم ارتباط پیدا میکند؛ و اینجا است که تقوا اهمّیّت پیدا میکند. اینکه گفتم تقوا برای من و شما مهم‌تر از مردم عادی است، به خاطر این است؛ باید مراقبت کنیم، تقوا به خرج بدهیم. کارگزار حکومت، مبتلا به ارتباط نزدیک با حقوق مردم است؛ اگر چنانچه بی‌تقوا باشد، حقوق مردم پامال خواهد شد، آن وقت دیگر قابل جبران نیست؛ حالا فلان کار خلاف شخصی و ظلم به نفْس را که انسان انجام میدهد، خب توبه میکند، بعد یک جوری جبران میشود امّا وقتی حقوق مردم پامال شد، چه جوری انسان میخواهد این را جبران کند؟

 

 این را به‌ عنوان یک تعهّد مدیریّتی در نظر بگیرید؛ جنابعالی که میخواهید کسی را به یک جایی منصوب کنید، یک کاری را به کسی بسپرید، دارا بودن این خصوصیّت را، یعنی خصوصیّت تقوا و تعهّد در امور مربوط به مردم را، جزو صلاحیّتهای مدیریّتی بدانید. یکی از صلاحیّتهای مدیریّتی این است که ببینید این طرف، دارای تقوا است، یعنی کاری که به او می‌سپرید، با امانت انجام میدهد یا نه. خب اگر این جور شد، آن وقت خدا مهم‌ترین مؤلّفه در همه‌ی تصمیم‌گیری‌های ما خواهد بود؛ معنی اینکه برای خدا کار کنیم، این جوری خواهد شد؛ آن وقت کارتان میشود عبادت. یکی از امتیازات کار برای حکومت اسلامی و دولت اسلامی همین است که اگر چنانچه کار برای خدا شد، کار تبدیل میشود به عبادت؛ خود آن امضائی که میکنید، آن کاغذی که مینویسید، آن حرفی که میزنید، میشود یک عبادت. در دعای مکارم‌الاخلاق این جمله هست: وَ استَعمِلنی‌ بِما تَسأَلُنی غَداً عَنه -که دعای بیستم صحیفه‌ی سجّادیّه است و دعای بسیار خوبی است و من توصیه میکنم بیشتر [بخوانید]؛ دوستان [البتّه] میخوانند لکن بیشتر بخوانید این دعا را- فردا در قیامت یقه‌ی ما را میگیرند که چرا فلان کار را نکردی. بعضی از کارها را که نباید بکنیم، میکنیم -خب این را همه میدانیم- بعضی از کارها را باید بکنیم، توجّه نمیکنیم، غفلت میکنیم، تنبلی میکنیم، ملاحظه‌ی این و آن را میکنیم و آن کارها را انجام نمیدهیم؛ از ما سؤال میکنند.

 از جمله‌ی جاهایی که تقوا باید خودش را نشان بدهد اینجا است؛ یکی مسئله‌ی رعایت بیت‌المال است، یکی مسئله‌ی خویشتن‌داری در برابر طغیان نفْس است؛ مال‌اندوزی، مشکلات اخلاقی، میل به زندگی تجمّلاتی و اشرافیّت؛ اینها چیزهایی است که ما مسئولین جمهوری اسلامی باید خیلی مراقب باشیم.  وَ سَکَنتُم فی مَساکِنِ الَّذینَ ظَلَموِا؛(۱۳) خب، اینکه ما در همان ساختمانی که آن طاغوت حکمرانی میکرد حکمرانی کنیم، مثل او هم عمل بکنیم که نشد، [در این صورت] ما با او فرقی نداریم. روشمان بایستی با روش بندگان شیطان و اَتباع شیطان متفاوت باشد.

 

 دو جور ممشیٰ و مسلک وجود دارد در رسیدن به قدرت. در همه‌ی کسانی که به قدرت دست پیدا میکنند این معنا وجود دارد: یک ‌جور مال اهل دنیا است، که منتظرند به قدرت دست پیدا کنند، به حکومت دست پیدا کنند تا به مطامع شخصی خودشان برسند؛ یعنی [فرد] تلاش میکند برای اینکه به ریاست جمهوری برسد، [چون] در دوره‌ی ریاست جمهوری زمینه‌هایی فراهم میشود که زندگی او یک زندگی بهتری میشود؛ یعنی برای او رسیدن به قدرت، وسیله‌ای است برای رسیدن به شهوات نفسانی، برای رسیدن به مال و ثروت و شهوات و چیزهایی که نفْس او طلب میکند؛ این یک‌ جور است که غالباً اهل قدرت این ‌جوری بودند؛ چون غالباً اهل دنیا بودند، دنبال دنیا بودند، قدرت هم برایشان دنیا بود و نتایج آن قدرت هم برایشان جز دنیا چیز دیگری نیست. این یک نحوه‌ی سلوک و نحوه‌ی مشی کسانی است که به قدرت دست پیدا میکنند؛ یکی هم نحوه‌ی مشی انبیا است: درباره‌ی پیغمبر [نقل شده]: یَجلِسُ جَلسَةَ العَبِیدِ یَأکُلُ اَکلَ العَبِید؛(۱۴) نشستنش روی زمین مثل نشستن برده‌ها، مثل غلامها [بود]؛ یعنی با آن عظمتی که مقام او دارد، هیچ گونه تعیّنی(۱۵) برای خودش قائل نبود در ‌غذا خوردنش، رفاقت کردنش؛ یا امیرالمؤمنین [میگوید]: اَلا و اِنَّ‌ اِمامَکُم قَدِ اکتَفىٰ مِن دُنیاهُ بِطِمرَیهِ وَ مِن طُعمِهِ بِقُرصَیه؛(۱۶) [این] زندگی امیرالمؤمنین است؛ این هم یک [نمونه] است. البتّه معنایش این نیست که من و شما مثل پیغمبر یا مثل امیرالمؤمنین عمل کنیم؛ [اصلاً] ما قادر نیستیم؛ خود حضرت هم میفرماید: اَلا وَ اِنَّکُم لا تَقدِرونَ عَلىٰ ذٰلِک؛(۱۷) شماها نمیتوانید این‌ جوری رفتار کنید، وَ لٰکِن اَعینونی بِوَرَعٍ وَ اجتِهاد؛(۱۸) تلاش کنید؛ خطّ اصحاب قدرت دنیوی را دنبال نکنید.

 

 بنابراین کسانی که مسئولیّتی دارند در نظام جمهوری اسلامی، یکی از چیزهایی که باید واقعاً به آن اهتمام داشته باشند و لازمه‌ی تقوا است، این است که دنبال زندگی تجمّلاتی و تشریفاتی و مانند اینها نروند. زندگی معمولی داشته باشند، اسراف و مانند اینها نداشته باشند. البتّه حرف درباره‌ی تقوا زیاد است. این اصل عرضی که ما به شما خواستیم بکنیم همین است، که البتّه در واقع خود بنده بیشترین مخاطب این حرفها هستم و احتیاجم بیشتر از شماها است. و باید تقوا را هدف اصلی خودمان، مسیر اصلی خودمان، وسیله‌ی اصلیِ در اختیار خودمان بدانیم و دنبال تقوا باشیم؛ این حرف اساسی ما بود.

 و امّا راجع ‌به مسائل کشور؛ راجع ‌به مسائل اقتصادی حرفهایی هست که حالا یک مطالبی را ما عرض میکنیم. اینکه آقای رئیس‌جمهور بیان کردند که بایستی مدیریّتها، برنامه‌ریزی‌ها جدّی‌تر بشود، تغییر پیدا کند، اینها حرفهای درستی است، باید بشود و بکنند دیگر؛ این کارها را واقعاً دنبال کنند. همان طور که بیان شد، واقعاً بروند دنبال فعّالیّت جدّی در همین زمینه‌هایی که گفته شد، و راه باز است.

 

 خب امروز، مشکل عمده و نقد کشور فعلاً مشکل اقتصادی است. علّتش هم فشار بر مردم است دیگر، فشار بر معیشت مردم بخصوص طبقات ضعیف است، حتّی طبقات متوسّط هم تا حدودی زیر فشار هستند لکن بیشتر، طبقات ضعیف [تحت فشارند] که طبعاً وقتی که اقتصاد کشور دچار مشکل شد، مردم و ضعفا در جامعه زیر فشار قرار میگیرند، دشمن [هم] طمع میکند؛ یکی از اشکالات کار این است که دشمن طمع میکند و امید میبندد؛ اعتبار کشور هم کاهش پیدا میکند، یعنی واقعاً [اگر] مشکل اقتصادی و نداشتن برنامه‌ی خوب اقتصادی و پیشرفت اقتصادی در هر کشوری وجود داشته باشد، اعتبار آن کشور را لطمه میزند؛ لذا واقعاً باید به مسئله‌ی اقتصاد به طور جدّی پرداخت. و عرض میکنیم هیچ بن‌‌بستی هم به معنای واقعی کلمه در اینجا وجود ندارد، یعنی واقعاً هیچ بن‌بستی نیست؛ بله، مشکلات هست، موانع هست [ولی] بن‌بست وجود ندارد.

 

 خب، دشمنان ما و در رأسشان آمریکا به امید اینکه بلکه بتوانند از این راه به جمهوری اسلامی ضربه‌ای وارد کنند، تحریمها را تشدید کردند؛ به قول خودشان تحریمهای بی‌سابقه. راست هم میگویند؛ این تحریمهایی که اینها بر جمهوری اسلامی تحمیل کردند بی‌سابقه است، منتها مهم این است که جمهوری اسلامی فلزّ محکمی دارد؛ این را بعضی از ناظرین جهانی هم گفته‌اند که اگر این تحریمها و این فشارها به هر کشور دیگری وارد میشد، تأثیرات مهمّی روی آنها میگذاشت لکن جمهوری اسلامی به اتّکاء مردم، به توفیق الهی، به همّت مسئولینی که در گوشه ‌و ‌کنار کشور مشغول کارند، استحکام دارد وَالّا فشار [هست]. آنها کار خودشان را کرده‌اند؛ دشمن همه‌ی تلاش خودش را به خرج داده و کار خودش را کرده؛ او از خباثت و بدجنسی خودش کم نگذاشته؛ هدفشان هم این است که مسئولین را به تسلیم وادار کنند و محاسباتشان را جوری تغییر بدهند که منتهی بشود به اینکه تسلیم بشوند، یعنی بیایند در مقابل آمریکا تسلیم بشوند؛ و مردم را هم در مقابل نظام قرار بدهند؛ هدف دشمن این است.

 

 این محاسبه، محاسبه‌ی غلطی است؛ یعنی محاسبات آمریکا، محاسبات غلطی است. قبلاً هم در سالهای گذشته، در این چهل سال، همین‌ جور محاسباتی را آمریکایی‌ها داشته‌اند و نتیجه نگرفته‌اند و ضرر کرده‌اند و ضربه‌ی مورد نظر خودشان را نتوانستند بر جمهوری اسلامی وارد کنند؛ حالا هم همین ‌جور است؛ این دفعه هم قطعاً‌ شکست خواهند خورد؛ در این تردیدی نیست، منتها آن کینه و بغضی که اینها نسبت به ایران اسلامی دارند، اینها را کور کرده، یعنی محاسباتشان را خراب کرده و نمیتوانند درست محاسبه کنند. این کینه و بغضشان واقعاً آنها را کور کرده، وَالّا در خود آمریکا افراد زیادی هستند که با این شیوه‌ی برخوردِ خباثت‌آلود و وحشیانه که نسبت به ایران و گروه‌های مسلمان و گروه‌های مقاومت به کار گرفته میشود مخالفند، [امّا] دستشان به جایی بند نیست؛ مقالاتشان، گفته‌هایشان، کارهایشان را می‌بینیم، میخوانیم، میدانیم که چه میگویند لکن اینها نمیفهمند؛ مسئولین کنونی آمریکا واقعاً درکی ندارند و نمیفهمند.

 

 من همین ‌جا این را عرض بکنم: هیچ‌ کس از هیبت ظاهری آمریکا نباید بترسدهیچ کس؛ یعنی این واقعاً خیلی خطا است. آدم احساس میکند بعضی‌ها از این هیبت ظاهری و تشر و هیاهو و مانند اینها جا میزنند و وحشت میکنند؛ ترس از این هیبت ظاهری غلط است؛ ابرقدرت‌ها کارشان را همین جوری پیش میبرند؛ با هیاهو. آن قدرت واقعی آنها به قدر آن هیاهویی که میکنند نیست؛ خیلی کمتر است؛ منتها تشر میزنند، هیاهو میکنند، تهدید میکنند، این و آن را میترسانند. هیچ کس نباید [بترسد]؛ نه از آنها باید ترسید، نه از ثروت این قارون‌های خلیج فارس؛ این قارون‌هایی هم که اطراف ما هستند، هیچ غلطی نمیتوانند بکنند. میلیاردها تا حالا خرج کرده‌اند علیه ما در بخشهای مختلف، به جایی هم نرسیده‌اند یعنی واقعاً دستشان به جایی بند نشده. آمریکا در سال ۱۳۵۷ که سال انقلاب عظیم اسلامی ما است، از حالا بمراتب قدرتمندتر بود. جیمی کارتر که آن وقت رئیس‌جمهور آمریکا بود، از این بابا که حالا سر کار است،(۱۹) هم عاقل‌تر بود، هم قدرتش بیشتر بود؛ این، هم قدرتش کمتر است -هم قدرت مالی‌اش کمتر است، هم قدرت سیاسی‌اش کمتر است- و هم عقلش کمتر است. و یک مأموری هم در داخل ایران داشتند که بر همه‌ی امور مسلّط بود؛ محمّدرضای پهلوی مأمور آنها بود، برای آنها کار میکرد، طرف‌دار آنها بود و در اینجا هم همه‌ی امور کشور دست او بود؛ این را هم داشتند. در عین حال، ملّت با دست خالی توانست آمریکا را شکست بدهد. ممکن است شما بگویید «خب آن انقلاب بود»؛ الان هم انقلاب است؛ الان هم تعداد جوانهای پُرشور انقلابی از آن روزی که انقلاب پیروز شد کمتر نیست و عمق اندیشه‌ی انقلابی آنها بیشتر هم هست؛ این جوری است. نمونه‌هایش را شما در حوادث گوناگونی که در کشور پیش می‌آید، [مثلاً] در بزرگداشت‌های انقلاب، ملاحظه میکنید؛ امروز آن حرکت انقلابی، شور انقلابی، خودش را در جای لازم نشان میدهد. بنابر‌این، هیبت آمریکا کسی را نهراساند. من مسئله‌ی آمریکا را در آخر صحبتم اگر ان‌شاء‌الله وقت شد، باز [در] چند جمله‌ی دیگری خواهم گفت.

 

 مسئله‌ی اقتصاد کشور مسئله‌ی مهمّ روز ما است؛ باید به این بپردازیم. اقتصاد ما یکی از اقتصادهای بزرگ دنیا است، زیرساخت‌های اقتصادی ما زیرساخت‌های خوبی است؛ بایستی همین طور که اشاره کردند، مدیریّتها را به شکلی تنظیم کنیم و ترتیب بدهیم که بتوانند از این موجودی به بهترین وجهی استفاده کنند، ظرفیّتهای فراموش‌شده و مغفول‌واقع‌شده را واقعاً به کار بگیرند. اقتصاد ما چند بیماری مزمن دارد که اینها را اگر بتوانیم در این برهه حل کنیم -این برهه‌ای که با مسئله‌ی نفت گلاویز هستیم و تحریم و این چیزها مطرح است- به نظر من اقتصاد ما جهش پیدا خواهد کرد.

 یکی مسئله‌ی وابستگی به نفت است. عیب بزرگ اقتصاد ما وابستگی به نفت است. ما این مایع را از زیرِ زمین درآورده‌ایم، بدون هیچ گونه ارزش افزوده‌ای این پول نقد را -مثل پول نقد است- داده‌ایم دلار گرفته‌ایم، خرج امور جاری و امور زندگی کرده‌ایم؛ [این] غلط است. این صندوق توسعه‌ای که ما تشکیل دادیم، به خاطر همین بود که ما بتوانیم بتدریج خودمان را از نفت جدا کنیم. الان هم فرصت خوبی است؛ یکی از کارهایی که واقعاً باید در برنامه‌ریزی‌های کلان مسئولین اقتصادی ما قرار بگیرد همین است: باید کاری کنیم که وابستگی به نفت روزبه‌روز کمتر بشود.

 

 یکی مسئله‌ی مداخلات غیر لازم دستگاه‌های حکومتی در امر اقتصاد است؛ این هم یکی از مشکلات ما است. اصلاً سیاستهای اصل ۴۴ برای این بود که این باب بسته بشود؛ کارهایی هم شده لکن نه، آن کاری که باید انجام بگیرد در این زمینه، انجام نگرفته. دولت نقش نظارت و مراقبت و هدایت باید داشته باشد در فعّالیّتهایی که لزوم [ندارد وارد بشود]؛ حالا در بعضی از فعّالیّتها ناگزیر دولت باید وارد بشود و کسی غیر دولت نمیتواند، امّا در بسیاری از اینها هم [لازم نیست]؛ یکی این است.

 

 یکی، مسئله‌ی تخریب فضای کسب ‌و کار است؛ این پیچ‌ و‌ خم‌ها و دالانهای عجیب و غریب دستگاه‌های دولتی هم که موجب میشود که فضای کسب ‌و‌ کار در جامعه تخریب بشود، یکی از مشکلات ما است. من شنیدم که در بعضی از کشورهای دنیا برای راه انداختن یک کار تولیدی، یک نصفه‌روز مثلاً وقت لازم است؛ در اینجا خیلی مشکلات وجود دارد؛ حالا این دست دولت و دست مجلس و دست مسئولین است، بایستی فضای کسب و کار را [تسهیل کنند]. حالا من بعد راجع‌ به تولید عرض خواهم کرد که چقدر این مسئله اهمّیّت دارد.

 

 یکی هم مسئله‌ی اصلاحات ساختاری بودجه است که اشاره کردند، بنده هم تأکید میکنم؛ بنا بر این شد، قرار بر این شد که در چهار ماه اوّل سال ۹۸، مجلس و دولت با همکاری [همدیگر،] این مشکل ساختاری بودجه را برطرف کنند، حل کنند؛ دو ماهش گذشته، الان دو ماه بیشتر باقی نیست؛ این یکی از کارهای اساسی و مهمّی است که بایستی انجام بگیرد. در زمینه‌ی اصلاح ساختار نظام بانکی هم حرفهای زیادی هست و جایش هم در این مجلس نیست و ما با مسئولین مکرّر در این زمینه‌ها صحبت کردیم.

 

 به نظر میرسد که میتوانیم در زمینه‌ی اصلاح ساختارها در این برهه کار کنیم. یک مقداری احتیاج دارد به مدیریّت شجاعانه؛ یک مقدار مسئولین دولتی با شجاعت در این قضیّه وارد بشوند؛ ملاحظه‌ی غیر وظیفه و غیر قانون و غیر مصلحت کشور را نکنند. من اینجا یادداشت کرده‌ام «مدیریّت شجاعانه، امیدوارانه، جهادی، با اِشراف میدانی بر مشکلات -خیلی از مشکلات را در اتاق اداره و مدیریّت و پشت میز نمیشود فهمید، باید رفت در صحنه، در عرصه، تا مشکلات را بتوان لمس کرد- عدم انفعال در برابر دشمن، شرطی نکردن اقتصاد کشور به تصمیم این و آن»؛ یکی از مسائل مهم این است. اقتصاد را به این وابسته نکنیم که ببینیم آیا آمریکا آن معافیّتها را تمدید خواهد کرد یا نخواهد کرد؛ اصلاً هیچ؛ از اوّل یکی از مشکلات کار ما همین است؛ در این چندساله مکرّر این اتّفاق افتاد. خود ما که مسئولین حکومتی هستیم، خیلی از فعّالیّتهای خودمان را به این موکول کرده‌ایم که ببینیم آن طرف که در اختیار ما نیست چه تصمیمی خواهد گرفت؛ خب وقتی ما این کار را میکنیم، فلان تاجر، فلان سرمایه‌گذار، فلان کار‌آفرین هم همین‌ جور ملاحظه خواهد کرد؛ خیلی از کارهای مهم و اقدامات لازم عمرانی همین ‌طور معطّل مانده که ببینیم دیگران چه تصمیمی میگیرند؛ نه، اقتصاد را نباید شرطی کرد نسبت به کارهای دیگران.

 

 یک نکته هم این است که ظرفیّتهای مردمی را واقعاً فعّال کنیم؛ این را بارها عرض کرده‌ایم و الان هم من تکرار میکنم -این هم به خاطر آشنایی و معرفتی است که بنده نسبت به وجود این ظرفیّتها بحمدالله پیدا کرده‌ام و میدانم- که ما ظرفیّت مردمیِ وسیعی داریم، جوانهای خوبی داریم؛ جوانهای فاضل، تحصیل‌کرده، کار‌آفرین، خوشفکر، مبتکر در بخشهای مختلف که به اینها باید اعتماد کنیم؛ از اینها باید دعوت کنیم، فراخوان بدهیم برای کارهای مختلف روی یک نقطه؛ مثلاً فرض کنید دولت در مسائل اقتصادی روی یک مسئله، مِن‌ باب مثال روی مسئله‌ی ارزش پول ملّی تمرکز کند و از این جوانها بخواهد بیایند، بنشینند، فکر کنند، تلاش کنند، کار کنند، راه ‌حل بدهند، اقدام کنند؛ اینها ظرفیّت است. و توکّل به خدا؛ با توکّل به خدای متعال این کارها را انجام بدهید، به نظر من انجام میگیرد.

 

 یکی از چیزهایی که خیلی لازم است، این است که دولت با عوامل مخرّبِ بخشهای گوناگون اقتصاد باید برخورد کند و همه باید در این برخورد پشتیبان دولت باشند. خب امروز قاچاق هست، احتکار هست، دلّالی‌های بسیار مضر هست -گزارشهایی در مورد خریدهای خیانت‌کارانه نسبت به گندم، نسبت به گوشت، ارزاق عمومی و امثال اینها میرسد که اینها با مسئولین هم مطرح شده- اینها خیانت است و با اینها باید برخورد بشود. فلان جنس را وارد کرده‌اند، در انبار نگه داشته‌اند؛ این احتکار است و بایستی با این برخورد بشود. خب بله، وقتی که شما برخورد کردید، سر و صدا درست میشود؛ یک عدّه‌ای جنجال میکنند، هیاهو میکنند؛ همه باید پشت سر دولت قرار بگیرند، کمک کنند تا تعزیرات دولتی بتواند به معنای واقعی کلمه کار کند.

 چند کار اساسی را من یادداشت کرده‌ام که اینها باید مورد توجّه باشد. همه‌ی مسئولین [هم] بحمدالله اینجا تشریف دارید؛ هم نمایندگان مجلس هستید، هم مسئولین رتبه‌ی بالای دولت حضور دارید، [هم] مسئولین قوّه‌ی قضائیّه هستید؛ این کارها مربوط به شماها است. این چند کار اساسی است که اگر همه‌ی ما اینها را به عنوان یک تفکّر عام قبول بکنیم، آن وقت به همدیگر کمک میکنیم، هم‌افزایی میکنیم.

 

 یک کار اساسی، مسئله‌ی برداشتن موانع تولید است. این «رونق تولید» که ما امسال به عنوان شعار مطرح کردیم،(۲۰) کلید حلّ بسیاری از مشکلات اقتصادی ما است؛ تولید این جوری است. اگر واقعاً ما بتوانیم تولید را رونق بدهیم، اگر بتوانیم موانع تولید را که خیلی هم زیاد است در کشور، از سر راه تولید برداریم -که این کار با عزم جهادی ممکن است، با به‌کارگیری جوانهای متخصّص ممکن است- بسیاری از مشکلات [مانند] مسئله‌ی اشتغال حل میشود، مسئله‌ی تورّم حل میشود، مسئله‌ی رفاه مردمی حل میشود، [مسئله‌ی] درآمدهای مردم حل میشود، صادرات رونق میگیرد. تولید، مادرِ عمده‌ترین مسائل اقتصادی کشور است؛ و به نظر ما میشود. هر جایی که ما به جوانهایمان اتّکاء کردیم، اعتماد کردیم، به آنها امکانات دادیم، حدّاقل امکانات را هم [دادیم] -غالباً جوانها این جوری‌ هستند [که با] حدّاقل امکانات [کار میکنند]- پیش رفتیم. نمونه‌هایش را همین چند‌ساله ملاحظه کردید. یک نمونه در این تولیدات نظامی ما است. خب، واقعاً این مسئله‌ی تولیدات نظامی که دشمن هم روی آن خیلی حسّاس است، خیلی چیز مهمّی است. این موشکهای دقیق نقطه‌زن -چه موشکهای بالستیک، چه موشکهای کُروز- که از فاصله‌ی مثلاً ۱۵۰۰ کیلومتر، ۲۰۰۰ کیلومتر پرتاب میشوند، و با پنج متر، شش متر این ور آن ور هدف را میزند، خیلی چیز مهمّی است. این هم که می‌بینید جنجال میکنند روی [مسئله‌ی] موشک و مانند اینها، به خاطر همین پیشرفتها است. اینها را چه کسی کرده؟ همین جوانها کرده‌اند. جوانهای مؤمن و پُرانگیزه کار میکنند، خسته نمیشوند از کار کردن.

 یا آن روزی که ما احتیاج داشتیم به اورانیوم غنی‌شده‌ی بیست درصد برای همین دستگاه‌های لازمی که در تهران و جاهای دیگر داشتیم برای دارو و مسائل پزشکی و مانند اینها، خب اورانیوم غنی‌سازی‌شده‌ی بیست درصد را ما قبلها وارد میکردیم؛ مقداری را سالها پیش وارد کرده بودیم، داشت تمام میشد؛ تمام میشد یعنی این داروهای هسته‌ای که با استفاده‌ی از پرتوزاییِ هسته‌ای [تولید میشود] و در مسائل گوناگون مورد استفاده است، بکلّی میخوابید؛ مسئولین در جریان این قضیّه قرار گرفتند، دنبال کردند، تلاش کردند، [طرف مقابل] اوّل گفتند میفروشیم؛ بعد این شرط را گذاشتند، آن شرط را گذاشتند، دیدیم مشکلات درست میشود و حاضر نیستند؛ گفتیم و خواستیم از مسئولینِ خودمان که دنبال کنید، خودتان دنبال کنید؛ هیچ کس باور نمیکرد؛ دنبال کردند و کارِ به این بزرگی را، کارِ به این مهمّی را انجام دادند؛ یعنی توانستند به اورانیوم غنی‌شده‌ی بیست درصد دست پیدا کنند. همان وقت هم من -در همین جلسه بود به نظرم- گفتم که مشکل‌ترین بخشِ این فرآیند غنی‌سازی، تا همین بیست درصد است؛ بعدش تا مراحل بالاتر به این مشکلی نیست، خیلی آسان‌تر از [این است]؛ این قسمت مشکل را، این بخش سختِ راه را توانستند بروند. چه کسی رفت؟ جوانهای ما. خب اینها چرا نتوانند مشکلات صنایع ما را حل کنند؟ چرا نتوانند حلقه‌های مفقوده‌ی چرخه‌ی برخی از کارهای تجاری و صنعتی ما را حل کنند؟ میتوانند؛ باید به اینها اعتماد کرد؛ این یک کار اساسی است.

 

 مسئله‌ی رونق تولید را باید جدّی گرفت. مسئولین محترم روی خوابیدن و تعطیل ‌شدن کارخانه‌های تولیدی و جاهای تولیدی، خیلی باید حسّاس باشند. گاهی خبرهایی میرسد که واقعاً خبرهای تلخی است؛ [مثلاً] فلان کارخانه‌ِی معروف با محصولات زیاد، به خاطر یک مشکلی تعطیل میشود. البتّه من یادداشت کرده بودم بعداً بگویم حالا همین ‌جا [میگویم]؛ واقعاً [مسئولین] وزارت صنایع نگاه کنند ببینند آن بخشهای مورد نیاز -چه در زمینه‌ی ماشین‌آلات و قطعات، چه در زمینه‌ی کالاهای واسطه‌ای و موادّ به‌اصطلاح لازم برای تولید- کجاها کمبود دارند؛ یک فهرستی تهیّه کنند، فراخوان بدهند و از مسئولین گوناگون کشور [بخواهند]؛ حالا که وارد کردنش از خارج مشکلاتی دارد، میتوانند خیلی از این مواد را تولید کنند. یک چیزهایی هست که هیچ ربطی هم به مسائل هسته‌ای و مانند اینها ندارد امّا روی خباثت و بدجنسی، خرید اینها را، وارد کردن اینها را ممنوع کرده‌اند و نمیگذارند؛ خیلی خب، در داخل تولید کنیم. جوانهای ما آمادگی دارند، دارای ابتکارند؛ از اینها بخواهند، یک نمایشگاه‌های دائمی تشکیل بدهند، نیازها آنجا تعریف بشود، تولیدات آنجا تعریف بشود. این یک مسئله است.

 

 یک کار اساسی دیگری که در زمینه‌ی اقتصاد لازم است، مسئله‌ی خودکفایی است. از اوّل انقلاب تا حالا مسئله‌ی خودکفایی مطرح بوده. همان اوایل انقلاب در بخشهای گوناگون ارتش، بخشهای نظامی، جهاد خودکفایی راه افتاد؛ بعد هم که سپاه آمد وسط میدان و خب خیلی کارهای گوناگونی در این زمینه انجام گرفت. جوانها در جهاد سازندگی دنبال این کارها بودند و زمینه‌ی خودکفایی در کشور واقعاً وجود داشت.

 بعد هم در تولیدات ما، خوشبختانه از مسئولینی که در باب کشاورزی [بودند] خواسته شد تا به خودکفایی گندم برسند. همّت کردند، الحمدلله شد. هم این یکی دو سال اخیر شده، هم قبلاً یک سال، دو سال خودکفایی گندم تأمین شد. در همه‌ی چیزها میشود به خودکفایی رسید، میشود کار کرد، میشود تلاش کرد و عمده هم این چیزهایی است که موادّ غذایی است: گندم، جو، دانه‌های روغنی، یا دامداری است؛ در این چیزها باید به خودکفایی رسید.

 یک فکر جدیدی، یک فکر تازه‌ای در یک بُرهه‌ای متأسّفانه وارد شد در دستگاه‌های تصمیم‌گیری ما که ما را از خودکفایی دور کرد؛ و آن «صرفه‌ی اقتصادی» بود. گفتند تولید گندم و خودکفایی گندم صرفه‌ی اقتصادی ندارد؛ صرفه‌ی اقتصادی به این است که گندم را وارد کنیم. خب، بله معلوم است، ممکن است یک وقت صرفه‌ی اقتصادی در این باشد؛ امّا وقتی جلوی گندمِ شما را گرفتند، جلوی واردات را گرفتند، به شما گندم نفروختند، چه ‌کار میکنید؟ کدام دولت عاقلِ دنیا این کار را میکند؟ گفتند بروید مثلاً زعفران بکارید، گندم را وارد کنید، چون زعفران گران‌تر در دنیا فروش میرود؛ صرفه‌ی اقتصادی این است.

 در زمینه‌ی نفت هم همین‌ جور، بنزین هم همین ‌جور. حالا آقای رئیس‌جمهور اشاره کردند؛ این پالایشگاه میعانات گازی که در بندرعبّاس به عنوان ستاره‌ی خلیج فارس راه افتاد، یک نمونه‌ای از خودکفایی است. الان حدود یک‌سوّمِ مصرف مُسرفانه‌ی بنزین کنونی را همین تشکیلات، همین پالایشگاه دارد به ما میدهد -الان مصرف بنزین در کشور مُسرفانه است؛ همین صد میلیون لیتر و نود میلیون لیتر و گاهی بیشتر و گاهی یک خرده کمتر در روز، مسرفانه است، نباید باشد؛ لکن تقریباً یک‌سوّمِ همین را به وسیله‌ی همین پالایشگاه [تأمین میکنیم]- که این [پالایشگاه] سال ۸۶ شروع شد، یک مدّتی لنگ شد، باز به همّت سپاه بحمدالله راه افتاد، الان هست؛ خودکفایی یعنی این. این را خیلی باید اهمّیّت داد. در همه‌ی زمینه‌ها ما بایستی به خودکفایی فکر کنیم. قدرت کشور در خودکفایی است؛ اقتدار کشور، آبروی کشور در خودکفایی است؛ باید بتوانیم ارکان لازم نیازهای خودمان را خودمان تهیّه کنیم. 

 

 یک مسئله‌ی سوّم که آن هم جزو چیزهای اساسی است، مسئله‌ی فضای کسب و کار و افزایش سهولت کسب و کار است که قبلاً اشاره کردم. یعنی واقعاً این قدر مقرّرات گوناگون و متناقض در این دستگاه، آن دستگاه [وجود دارد که] تولید مشکل میشود. ما این را دو سه مرتبه تا حالا در جلسات مسئولین دولتی هم مطرح کرده‌ایم، از آنها خواسته‌ایم؛ خب به اندازه‌ی لازم همّت نشده. من خواهش میکنم این قضیّه را خیلی جدّی بگیرید. کاری بکنید که کار تولیدی تشویق بشود. خب امروز همه میدانند نقدینگی در کشور به حدّ خیلی زیادی رسیده؛ این نقدینگی میتواند بلا باشد، مایه‌ی تورّم باشد، به هر جایی هجوم بکند مثل سیل ویرانگری کند، همین نقدینگی اگر هدایت بشود به سمت تولید، میتواند مثل یک دریاچه یا مثل یک استخر، رحمت الهی باشد؛ چرا هدایت نمیشود؟ یکی از عللش این است که چون تولیدکننده دچار مشکل است، صرفه‌ی خودش را در این نمیبیند که کار تولیدی بکند. من امسال، اوّلِ سال در سخنرانی روز عید(۲۱) گفتم: بعضی‌ها بودند که مشکلات تولید را قبول میکردند، محض رضای خدا! خود من دیده بودم کسی را که میگفت میتوانم این سرمایه‌ را بگذارم در بانک و از سودش استفاده کنم -سپرده‌گذاری طولانی‌مدّت، دارای منافع زیاد، هیچ دغدغه‌ای هم ندارد- امّا میخواهم تولید کنم برای خاطر خدا؛ چون کشور به این تولید نیاز دارد. خب این جور آدمها کم هستند؛ باید کاری کنیم زیاد بشوند؛ موانع تولید را بایستی برطرف کنیم.

 

 یک نکته‌ی مهم در مسئله‌ی اقتصاد کشور، اولویّت بخش کشاورزی است. بخش کشاورزی، هم از جهت اینکه غذای مردم و موادّ خوراکی مردم به وسیله‌ی بخش کشاورزی تأمین میشود، که در درجه‌ی اوّل قرار دارد، هم به خاطر اینکه الان بیشترین اشتغال در بخش کشاورزی است -که آن طور که به من گزارش کرده‌اند، حدود سی درصد اشتغال در بخش کشاورزی است- هم اگر چنانچه به مسئله‌ی کشاورزی پرداخته بشود و مسئله‌ی روستاها و مشکلات روستاها و بردن کارخانه‌های تبدیلی و صنایع تبدیلی به روستاها و برطرف کردن مشکلات فروش کالاها به وسیله‌ی روستاییان را اگر چنانچه دنبال بکنید، به نظر من، کمکِ بسیار زیادی خواهد کرد به پیشرفت اقتصاد؛ اهمّیّت بخش کشاورزی از اینجا معلوم میشود. گاهی اوقات خبر تعطیلی بعضی از واحد‌های تولیدی کشاورزی به گوش میرسد که خیلی خبر تلخی است هر موردی که انسان می‌شنود. کارهای مهمّی در این زمینه باید انجام بگیرد که من یادداشت کرده‌ام و دیگر لزومی ندارد اینجا مطرح کنیم؛ یعنی وقتمان کم است.

 

 در بخش صنایع و معادن، همان طور که گفتیم، گاهی اوقات در یک کار صنعتی احتیاج پیدا میشود به یک قطعه یا فلان مادّه یا فلان موادّ اوّلیّه، که این را باید از خارج وارد کنیم، انتقال پول در بانک‌ها امکان ندارد، مشکلات هست، نمیشود؛ خب بایستی همّت کنیم، این را در داخل تولید کنیم. یعنی یکی از کارهایی که باید در زمینه‌ی مسائل اقتصادی حتماً انجام بگیرد و به عهده‌ی وزارت صنایع است، [این است که] کاری کنند که صنایع و معادن ما بتوانند به صورت روان کارشان را انجام بدهند. ما امروز بحمدالله گروه‌های تحقیقاتی متعدّدی داریم؛ شاید هزارها گروه تحقیقاتی الان در کشور هست -هم در داخل دانشگاه‌ها هستند، هم در بیرون دانشگاه‌ها- اغلب هم جوان؛ بنده با بعضی از اینها ارتباطاتی دارم، می‌آیند، می‌نشینیم، از آنها میپرسیم، همه باانگیزه، دارای فکرهای خوب. مواردی را اینها به ما میگویند که بنده که با مسائل دولت آشنا هستم، میدانم این [چیزی] که او میگوید «من میتوانم ایجاد کنم»، درست مورد نیاز دستگاه‌های دولتی است. گاهی اوقات اتّفاق افتاده که ما اینها را به هم وصل کردیم؛ دفتر ما متصدّی این کار شدند، گفتیم اقدام کنند، این گروه تحقیقاتی را به فلان وزارتخانه وصل کردیم و کارشان راه افتاده. ما امروز از این جهت یک ثروت عظیمی داریم، ثروت بی‌بدیلی داریم: ثروت نیروهای انسانی کارآمد و پُرانگیزه. جوان، پُرانگیزه است، خسته‌نشو است، پُرحوصله است، دارای ابتکار هم هست -حالا آنهایی که بنده آشنا شده‌ام و می‌شناسم و از دور و نزدیک اطّلاع دارم- غالباً هم جوانهای متدیّن، انقلابی، پُرشور و علاقه‌مندند. از اینها باید دستگاه استفاده کند؛ [مسئولان] وزارت صنایع باید یک برنامه‌ی روشنی ارائه کنند، آن حلقه‌های مفقوده‌ی صنایع را معلوم کنند، فراخوان بدهند، از اینها بخواهند، امکانات در اختیارشان بگذارند؛ غالباً این جور است که با پولهای کمی اینها راه می‌افتند.

 

 الان یکی از فرصتهایی که وجود دارد، همین جبران خسارات سیل است. خب سیل خسارات زیادی به امکانات زندگی و وسایل زندگی و مانند اینها وارد کرد؛ [باید] کارخانه‌های ما به کار بیفتند. یکی از کارهای اساسی همین است که ما این اعتباراتی که برای مناطق سیل‌زده در نظر میگیریم، جوری تنظیم کنیم، جوری برنامه‌ریزی کنیم، جوری اینها را هدایت کنیم که به رونق کارخانه‌جات کشور بینجامد؛ تولید این [است]. نرویم باز سراغ واردات بی‌رویّه؛ مثلاً فرض کنید که فلان جنس را میخواهیم به مناطق زلزله‌زده بدهیم، در کشور کم است یا نیست، برویم سراغ واردات؛ نه، برویم سراغ تولید، برویم سراغ نیروی تولید‌کننده‌ی داخلی؛ تسهیلات را و کمکها را به این صورت تنظیم کنیم. این هم یک مطلب.

 

 یک مطلب هم مسئله‌ی مسکن‌سازی است؛ اصلاً رشته‌ی مسکن از جمله رشته‌های کارآفرین در کشور است. یکی از غفلتهایی که در این چند سال شد، این بود که به مسکن پرداخته نشد؛ خود تولیدِ مسکن صنایع زیادی را به کار می‌اندازد؛ خود تولید مسکن صنایع زیادی را به خدمت میگیرد و به کار می‌اندازد؛ یعنی کارآفرین است، تولیدآفرین است و خودش تولید [را رونق میدهد]. الان ما نیاز داریم به مسکن در مناطق سیل زده -چه مسکنهایی که باید ترمیم بشوند، چه مسکنهایی که باید ساخته بشوند- این یک فرصت است، از این باید استفاده کرد. دستگاه‌هایی که میتوانند در این زمینه‌های به دولت کمک کنند کم نیستند، بخش خصوصی در اینجا میتواند حضور پیدا کند، به همین جوانهایی که اشاره کردم میتوانید فراخوان بدهید، از اینها بخواهید بیایند کمک کنند، یک حرکت عظیم اشتغال‌آفرینی در کشور به وجود می‌آید.

 

 توجّه کنید که در مواجهه‌ی با دشمن، شعار جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی «مقاومت» است. دشمن میخواهد تجاوز کند، پیشروی کند؛ دو راه در مقابل این دشمنی که میخواهد دائم پیش بیاید وجود دارد: یک راه این است که شما عقب بروید؛ تا شما عقب بروید او پیش می‌آید، هر چه شما عقب بروید او پیش می‌آید؛ یک راه هم این است که بِایستید، مقاومت کنید. و تجربه‌ی خود ما در جمهوری اسلامی -به تجربه‌های تاریخ و صدر اسلام و مانند اینها نمیخواهیم تمسّک کنیم- نشان میدهد که مقاومت در مقابل دشمن جواب میدهد؛ هر جا ما مقاومت کردیم جواب گرفتیم: در دفاع مقدّس، در بخشهای گوناگون، در تحریکات امنیّتی که علیه ما میکردند، در مسائل اقتصادی. یک روزی درآمد سالانه‌ی نفت ما در طول سال -که تنها امکان درآمدزایی هم نفت بود- حدود شش میلیارد بود؛ دیگر از این سختی بالاتر؟ البتّه آن وقت جمعیّت کشور خیلی کمتر از حالا بود امّا باز هم پنج میلیارد و شش میلیارد درآمد برای کشور چیزی نبود؛ توانستیم بِایستیم، مقاومت کردیم، مردم ایستادند. خیلی هم سخت نبود، ایستادگی آنچنان سخت هم نبود؛ مقاومت.

 

 خب مقاومت در عرصه‌ی نظامی یک چیز است، در عرصه‌ی اقتصادی یک چیز دیگر است. در عرصه‌ی اقتصادی مقاومت یعنی همینهایی که ما عرض کردیم، یعنی ساخت اقتصادی داخل را محکم کردن، پایه‌ریزی‌ها را محکم کردن، با مسائل جدّی برخورد کردن، مسائل را پیگیری کردن. یکی از مشکلات کار ما پیگیری نکردن است، مسئله رها میشود. یک موضوعی را خوب شروع میکنیم، یک مقداری حرکت میکنیم بعد یواش‌یواش رها میشود؛ پیگیری باید کرد. همه‌ی این مسائلی که گفته شد، مصداقهای مقاومت است.

 

 برای اصلاح امور هم چشم به خارج از کشور نداشته باشید؛ دیگران به ما کمکی نخواهند کرد [بلکه] ضربه میزنند؛ خارج به ما ضربه [میزند]. اروپا را ملاحظه میکنید؟ این کشورهای اروپایی که دیگر آمریکا نبودند، ما با اینها که دعوایی نداشتیم، ما که با اینها اختلاف نداشتیم، با بعضی‌شان به‌اصطلاح روابط خوبِ دوستانه هم داشتیم. ملاحظه میکنید چه جوری برخورد کردند در همین قضیّه‌ی برجام و تعهداتشان و مانند اینها. حالا جالب هم این است که مدام هم تکرار میکنند که «ما پایبند برجامیم». اصلاً معنای پایبندی آلمان و فرانسه و انگلیس به برجام چیست؟ یکی از اینها سؤال کند که شما پایبندید، یعنی چه کار میکنید؟ شماها چه تعهدی در مقابل برجام دارید؟ به کدام تعهّد عمل میکنید؟ همین طور مدام میگویند ما متعهّدیم، ما پایبندیم. یعنی چه پایبندید؟ خب این [جور] است. بنابراین به بیرون نباید نگاه کرد. برای اصلاح کار باید درون را نگاه کرد. اصل اینجا است.

 

 نیرو هم اینجا بحمدالله کم نیست، زیاد است. کشور، بزرگ است، جمعیّت، زیاد است، نیروهای جوان و نیروی انسانی فعّال زیادند. و مردم هم البتّه بایستی در این مسائل اقتصادی نقش ایفا کنند، یعنی این خطاب ما فقط به دولت نیست، به مسئولین نیست، بخش مهمّی‌اش مربوط به مردم است. مردم باید کمک کنند، به دولت کمک کنند. در همین بخش تولید که گفته شد، رونق تولید، مردم میتوانند واقعاً سرمایه‌گذاری کنند، کمک کنند. مردم میتوانند محصولات داخلی را بخرند. ما شعار سال گذشته را به عنوان کالای تولید داخل [قرار] دادیم. خب خیلی‌ها هم عمل کردند و کارهای خوبی هم انجام گرفت. این نباید متوقف [بشود]، باید روزبه‌روز افزایش پیدا کند. یعنی واقعاً جنس داخلیِ تولید داخل حتماً باید رجحان داشته باشد بر جنس خارجی در نظر هر ایرانی. اگر میخواهند اوضاع اقتصادی کشور خوب بشود، یکی از کارها این است.

 

 یکی از کارها زیاده‌روی نکردن در خرید است. گاهی انسان مشاهده میکند به صِرف شایعه‌ای که مثلاً در فلان شبکه‌ی فضای مجازی یک خبیثی، یک آدم دروغگویی آمده یک چیزی را [عنوان کرده] که فلان جنس ممکن است گران بشود، میریزند به خریدن! چه لزومی دارد؟ زیاده‌روی در خرید نشود، به شایعات اعتنا نشود، اسراف نشود. یک جاهایی واقعاً اسراف صورت میگیرد که نباید انجام بگیرد. اینها نقشهای مردم است. خب حالا دیگر از مسائل اقتصادی یادداشت‌های دیگری دارم راجع به بانک‌ها و مانند اینها هم حرفهایی هست که اینها را با خود آقایان بانکی‌ها ان‌شاءالله بعداً درمیان میگذاریم؛ حالا وقت نیست.

 

 مسئله‌ی آمریکا. شک نیست که دشمنی آمریکا که از اوّل انقلاب شروع کرده به دشمنی، امروز شکل آشکار به خودش گرفته. توجّه کنید. اینکه ما خیال کنیم امروز دشمنی آمریکا بیشتر شده، نه، آشکار شده. قبلاً هم همین دشمنی‌ها بود [امّا] این جور صریح حرف نمیزدند؛ اینها صریح میگویند. میگویند میخواهیم چنین کنیم، میخواهیم چنان کنیم. تهدید میکنند. خب آدم باید بداند که قوّت و توانایی آن کسی که با صدای بلند تهدید میکند، ‌به قدر صدای بلندش نیست؛ انسان از آن کسی که تهدید نمیکند، بیشتر باید واهمه داشته باشد؛ از آن که تهدید میکند نه. بنابراین امروز آمریکایی‌ها دشمنی را آشکار کرده‌اند؛ مصالح رژیم صهیونیستی را هم بیشتر از هر دولت دیگری اینها رعایت میکنند؛ یعنی واقعاً باید گفت که فرمانِ کار بسیاری از سیاستهای آمریکا دست صهیونیست‌ها است؛ حالا نه لزوماً دولت صهیونیست در فلسطین اشغالی، بلکه دست جامعه‌ی صهیونیستی است که بر امورشان مسلّط است. خودشان هم احتیاج دارند، یعنی این دولت کنونی آمریکا احتیاج دارد به اینکه هارت ‌و هورت کند؛ می‌بینید گاهی اوقات میگوید و چند بار تا حالا تکرار کرده که «این سیاستهای ما ایران را تغییر داد؛ ایران امروز، غیر از ایران [گذشته] است»؛ یعنی این سیاستهای من روی ایران اثر گذاشته. بله، این را راست میگوید، تغییر کرده؛ تغییرش این است که نفرت مردم از آمریکا دَه برابر شده. نفرت مردم از اینها بیشتر شده؛ نزدیک شدن آنها به تصرّف منافع جمهوری اسلامی دست‌نیافتنی‌تر شده؛ همّت جوانان ما برای اینکه کشور را آماده نگه دارند، بیشتر شده؛ نیروهای نظامی ما حواسشان جمع است، نیروهای امنیّتی ما حواسشان جمع‌تر شده؛ بله، تغییراتی که او میگوید، این جور تغییراتی اتّفاق افتاده. ببینید حالا واقعاً چقدر دستگاه محاسباتی این دشمن [دچار خطا است] که یک رئیس‌جمهور این را میگوید «هر جمعه در تهران علیه نظام راه‌پیمایی است»؛ اوّلاً جمعه نیست و شنبه است، تهران نیست و پاریس(۲۲) است.(۲۳) اَلحَمدُ لله الَّذی جَعَل اَعدائَنا مِنَ الحُمَقاء.(۲۴) این دشمنی را اینها دارند؛ خب، این دشمنی که هست.

 

 یک نکته‌ای که غالباً مورد توجّه نیست این است که آمریکا الان در درونِ خودش درگیر مشکلات بزرگ اجتماعی و اقتصادی و مانند اینها است؛ البتّه در زمینه‌ی اقتصادی یک پیشرفتهایی داشته‌اند، منتها صاحب‌نظران میگویند این پیشرفتها کوتاه‌مدّت است، ادامه‌دار نخواهد بود، لکن مشکلات مهمّ اجتماعی‌شان الان برقرار است. وضع دولتشان هم وضع منسجمی نیست؛ این حرفهایی متناقض که میزنند -یکی‌شان یک حرفی میزند، یکی‌شان یک حرف دیگری میزند؛ امروز یک چیزی میگویند، فردا ضدّ آن را میگویند- نشان‌دهنده‌ی آشفتگی است. حالا آنچه من اینجا یادداشت کرده‌ام که گزارشی است که وزارت کشاورزی آمریکا داده، ۴۱ میلیون آمریکایی دچار گرسنگی و نداشتن امنیّت غذائی‌اند؛ این وضع آمریکا [است]. یعنی این هیاهوها و هارت و هورت‌ها و به خیال خودشان فشار اقتصادی به ملّت ایران وارد کردن، از طرف یک چنین دولتی است که در کشور خودش طبق آماری که خودشان میدهند، ۴۱میلیون [نفر] دچار گرسنگی [هستند].

 در زمینه‌ِی وضع اجتماعی؛ یک مرکزی دارند به نام «مرکز آمار ملّی حیاتی آمریکا» که این مرکز میگوید چهل درصد ولادتها در آمریکا نامشروع است. دو میلیون و دویست هزار زندانی در آمریکا وجود دارد که در دنیا بی‌نظیر است؛ یعنی به نسبت جمعیّت، بی‌نظیر است؛ هیچ جای دنیا، به نسبت جمعیّت، این همه زندانی ندارد. بالاترین آمار مصرف موادّ مخدر در جهان در آمریکا است. ببینید! مشکلات اجتماعی اینها است دیگر؛ گرفتارند. ۳۱ درصد تیراندازی‌های جمعی در دنیا در آمریکا اتّفاق میافتد؛ هر روز می‌شنوید، می‌بینید، در روزنامه‌ها میخوانید که در فلان مدرسه، در فلان باشگاه، در فلان ایستگاه مترو تیراندازی شده. اینها وضعِ اجتماعیِ اینها است؛ گرفتارند؛ دل آدم هم می‌سوزد برای مردم آنها. آن وقت چه کسی می‌آید میشود رئیس‌جمهورشان! آدمهایی که این همه دور از حقیقت و واقعیّتند. بنابر‌این، دشمن را بعضی‌ها خیلی بزرگ و خطرناک نکنند؛ دشمن، دشمنی است که گرفتار است.

 

 البتّه نمیخواهیم غفلت از دشمنیِ دشمن بشود که: «دشمن نتوان حقیر و بیچاره شمرد»؛(۲۵) امّا نتوان هم دشمن را آن چنان پُرهیبت و پُرعظمت شمرد که طرف در مقابلِ او احساس کند که نمیتواند کاری بکند؛ نخیر، دشمن، دشمنِ آن‌چنان قوی‌ای نیست؛ دشمن، دشمنِ مشکل‌داری است، سیاستهایش هم غلط است. این سیاستهایی که این چند سال این رئیس‌جمهور به کار برده، تقریباً عموماً به ضررشان تمام شده از لحاظ سیاسی ـ امنیّتی؛ سیاستهای در منطقه‌ی ما که این جوری است، سیاستهای اروپایی‌شان این جوری است، در مواجهه‌ی با بعضی از قدرتهای آسیایی [هم] سیاستهایشان به ضررشان تمام شده؛ سیاستهایشان سیاستهایی بوده است که نتوانسته به آنها کمکی بکند. این مسئله‌ی هفت هزار میلیارد دلاری که این شخص در تبلیغات انتخاباتی‌اش میگفت،(۲۶) باز هم ادامه دارد، باز هم دارند خرج میکنند؛ البتّه دستشان در کیسه‌ی سعودی‌ها هم هست. بنابر‌این در سیاستهایشان موفّقیّت نداشته‌اند.

 

 در سیاست مواجهه‌ی با جمهوری اسلامی هم من به شما عرض بکنم که قطعاً آمریکا شکست خواهد خورد و به نفع ما تمام خواهد شد. الان صاحب‌نظرانی در آمریکا دارند هشدار میدهند -اینها در مطبوعاتشان درج میشود- که این فشاری که شما روی ایران دارید اِعمال میکنید، به یک جهش اقتصادی در ایران منجر خواهد شد؛ این را آنها دارند میگویند و واقعش هم همین است؛ آنها شکست میخورند. رفتارشان انفعالی است؛ استحکام روزافزون جمهوری اسلامی بحمدالله طرف را میترساند، از روی انفعال دست به یک چنین کارهایی میزنند. بنابر‌این، این را باید توجّه داشت.

 خب، حالا آدم میبیند و می‌شنود که او(۲۷) که میگوید مذاکره، در داخل هم بعضی‌ها میگویند «حالا مثلاً مذاکره چه عیبی دارد»؛ مذاکره سَم است. تا وقتی آمریکا همینی است که الان هست -به تعبیر امام، تا وقتی آدم نشده؛ امام این جوری تعبیر کردند- مذاکره‌ی ما و آمریکا سَم است، و با این دولت کنونی [آمریکا]، یک سَمّ مضاعف است.

 

 مذاکره یعنی معامله؛ یعنی یک چیزی بدهی، یک چیزی بگیری. آنچه در این معامله مورد نظر او است، درست نقاط قوّت جمهوری اسلامی است؛ مذاکره را روی این میبرند. نمیگویند بیایید راجع به آب و هوا، راجع به منابع طبیعی، راجع به محیط ‌زیست مذاکره کنیم، میگویند بیایید درباره‌ی سلاح دفاعی شما مذاکره کنیم؛ شما چرا سلاح دفاعی دارید؟ خب سلاح دفاعی برای یک کشور ضروری است. اینها میگویند بیایید روی این مذاکره کنیم؛ مذاکره کنیم یعنی چه؟ یعنی شما اگر چنانچه فرض کنید موشک میسازید با فلان بُرد، با فلان دقّت، این بُرد را کم کنید به طوری که به پایگاه ما که آمریکا هستیم نرسد که اگر ما یک روز شما را زدیم، شما نتوانید جواب ما را بدهید؛ خب این مورد معامله است؛ شما قبول میکنید این را، یا قبول نمیکنید؟ معلوم است که قبول نمیکنید، وقتی قبول نکردید همین آش است و همین کاسه، همین دعوا، همین سر و صدا؛ بحث دین و انقلاب و مانند اینها نیست، هیچ ایرانی غیرتمند و با‌شعوری نمیرود راجع ‌به نقاط قوّت خودش با طرف مقابل معامله کند؛ با طرفی که میخواهد این نقاط قوّت را از دست او بیرون بیاورد، معامله نمیکند اینها را؛ اینها را ما لازم داریم. عمق راهبردی ما در منطقه خیلی مهم است؛ خب برای هر کشوری مهم است؛ عمق راهبردی سیاسی و امنیّتی، مؤلّفه‌ی اساسی‌ای است برای حیات همه‌ی دولتها و ملّتها و ما بحمدالله عمق راهبردی‌مان در منطقه خیلی خوب است؛ اینها از این ناراحتند، میگویند بیایید روی مسائل منطقه صحبت کنیم یعنی شما عمق راهبردی‌تان را از دست بدهید؛ روی اینها میگویند مذاکره کنیم.

 

 خب بنابراین اصل مذاکره غلط است. مذاکره با کسی که آدم حسابی باشد غلط است، حالا اینها که آدم حسابی هم نیستند؛ [مذاکره با] آدمهایی که زیر حرفشان میزنند، تعهّدشان را به هم میزنند، پابند به هیچ چیز نیستند -نه یک چیز اخلاقی، نه یک چیز قانونی، نه یک عرف بین‌المللی؛ به هیچ چیزی پابند نیستند- بنابراین مسخره است. البتّه در عقلای ما کسی نیست که دنبال این مسئله باشد؛ آحاد ملّت هم که خب معلوم است؛ [حالا] بعضی گوشه کنار گاهی یک سر و صدایی میکنند. مذاکره بنابراین مطلقاً معنی ندارد و همین ‌طور که قبلاً هم بارها گفته‌ایم، چنین چیزی نیست. در دولت قبل از اینها که ظاهرشان خیلی اتو‌کشیده‌تر و بهتر از اینها بود، اوباما یک نامه‌ی «فدایت شوم» برای ما نوشت و ما هم بعد از مدّتی یک جوابی به او دادیم و بلافاصله نامه‌ی دوّم را نوشت؛ من میخواستم باز هم جواب بدهم که در این بین فتنه‌ی ۸۸ پیشامد کرد؛ خوشحال رفتند سراغ فتنه‌گرها و دفاع از فتنه، حمایت از فتنه. آنهایی که حالا ظاهرشان، ظاهر این ‌جوری بود، باطن‌شان این بود که به مجرّد اینکه فتنه‌ای اینجا راه افتاد، همه‌ی آن حرفهایی که قبلاً زده بودند، آن اظهار ارادت‌ها، کأنّه فراموششان شد و به جریان فتنه علیه جمهوری اسلامی ملحق شدند؛ اینها که خب [وضعشان معلوم است].

 

 بنابراین گزینه‌ی قطعی ملّت ایران مقاومت در مقابل آمریکا است و در این رویارویی، در این مقاومت، او وادار خواهد شد به عقب‌نشینی. و بحث مقاومت هم بحث برخورد نظامی نیست؛ این که حالا بعضی هم مسئله‌ی جنگ را در روزنامه و در فضای مجازی و مانند اینها مطرح میکنند حرف بیخودی است. جنگی بنا نیست انجام بگیرد و به توفیق الهی انجام هم نخواهد گرفت. نه ما دنبال جنگیم، آنها هم به صرفه‌شان نیست که دنبال جنگ باشند و میدانند که به صرفه‌شان نیست. ما هم که خب اهل ابتدا به کارِ نظامی نیستیم ــ هیچ وقت نبودیم، الان هم نیستیم ــ این برخورد، برخورد اراده‌ها است؛ این رویارویی، رویارویی اراده‌ها است؛ و اراده‌ی ما از آنها قوی‌تر است. ما علاوه‌ی بر اراده‌ی قوی، توکّل به خدا را هم داریم. ذلِکَ بِاَنَّ  اللهَ مَولَی الَّذینَ ءامَنوا وَ اَنَّ الکافِرینَ لا مَولی لَهُم؛(۲۸) آنها مولا ندارند؛ ما متّکی به اراده‌ی الهی هستیم. بنابراین ان‌شاء‌الله آینده، آینده‌ی خوبی است و سختی‌ها هم آن‌چنان که بعضی‌ها تصویر میکنند و توصیف میکنند، نیست و نخواهد بود. ان‌شاء‌الله دولت خودمان، مسئولین کشور با همّت، با قدرت، با اراده‌ی قوی، با مدیریّتها و -همین ‌طور که اشاره کردند- با تدبیرهای نو و تازه به مواجهه‌ی با حوادث خواهند رفت و پیروز خواهند شد.

 پروردگارا! به محمّد و آل محمّد ملّت ایران را در همه‌ی این رویارویی‌ها پیروز بفرما. پروردگارا! امام بزرگوار و عزیز ما را که این راه در مقابل ما باز کرد، با اولیائش محشور کن. پروردگارا! به محمّد و آل محمّد آنچه را گفتیم و آنچه را نیّت کردیم و آنچه را عمل خواهیم کرد ان‌شاء‌الله، برای خودت و در راه خودت قرار بده؛ و آن را از ما قبول بفرما.

به گزارش به نقل از خبرگزاری تسنیم ؛  خبرگزاری تسنیم ، به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیت الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر امروز (چهارشنبه) در دیدار حدود دو هزار نفر از طلاب سراسر کشور، فضلا، اساتید و مدیران حوزه‌های علمیه، وظیفه حوزه‌ها و علمای دین را بیان معارف اسلام و تلاش برای تحقق آنها در جامعه خواندند و تأکید کردند: علما در مقام ورثه انبیا باید برای عملی شدن توحید و اقامه قسط، مجاهدت کنند.

رهبر انقلاب اسلامی در این دیدار با اشاره به نیاز امروز انسانها به معارف برجسته دینی و همچنین اقبال دنیای اسلام و حتی جوامع خارج از دنیای اسلام به این معارف، وظیفه حوزه‌های علمیه را نسبت به گذشته سنگین‌تر دانستند و گفتند: در داخل کشور توجهی که امروز نسبت به مسائل دینی و روحانیت وجود دارد، با گذشته و قبل از انقلاب اسلامی، قابل مقایسه نیست.

ایشان افزودند: این تصور که مردم در نقاط مختلف دنیا نسبت به معارف دینی رویگردان شده‌اند، تصور غلطی است بلکه اقبال به این معارف بیشتر شده است.

حضرت آیت الله خامنه‌ای تشییع بسیار باشکوه طلبه همدانی را که مظلومانه به شهادت رسید، نمونه‌ای عینی از احترام و اقبال مردم به دین و روحانیت برشمردند و خاطرنشان کردند: نمونه‌هایی همچون این تشییع و یا حضور گسترده مردم به‌ویژه جوانان در نمازهای جماعت و نشستن در جلسات و پای منابر، جزو واقعیات ایران اسلامی و نشان‌دهنده تدین مردم و اعتماد آنها به روحانیت است و برخی تبلیغات و سیاه‌نمایی‌ها درباره ایمان و دینداری مردم و یا رویگردانی آنها از روحانیت، خلاف واقع و بدون تحقیق و معیار علمی است.

ایشان حوزه‌های علمیه را مرکز آموزش اسلام و تعمیق آن در جامعه دانستند و گفتند: شناساندن معارف دینی به مردم بخشی از وظایف حوزه‌های علمیه است و بخش دیگر این وظیفه، محقق کردن معارف دینی در متن زندگی مردم است.

رهبر انقلاب اسلامی با استناد به آیات متعدد قرآن مجید درباره مجاهده و مقاتله انبیاء الهی تأکید کردند: وظیفه پیامبر فقط بیان معارف اسلام نیست، به همین علت نبی مکرم اسلام برای عملی شدن توحید و اقامه قسط، مجاهدت و مبارزه می‌کند تا اسلام در معنای جامع و کامل آن محقق شود.

ایشان خاطرنشان کردند: علما نیز به‌عنوان ورثه انبیا موظفند برای تحقق اسلام در محیط زندگی مردم تلاش کنند که اوج این تلاش را امام رضوان‌الله‌تعالی‌علیه در مقام یک حکیم واقعی انجام داد.

حضرت آیت الله خامنه‌ای با انتقاد از برخی که می‌گویند همراهی حوزه با امام برای تشکیل نظام اسلامی خارج از وظایف حوزه بوده است، گفتند: کاری که حوزه و بزرگان حوزه در زمان مبارزات منتهی به تشکیل جمهوری اسلامی انجام دادند، دقیقاً جزو وظایف ذاتی و هویتی حوزه بود.

ایشان در تبیین وظایف کنونی حوزه‌ها افزودند: بعد از تشکیل نظام اسلامی باید دولت اسلامی به‌معنای واقعی کلمه، سپس جامعه اسلامی، و بعد از آن تمدن حقیقی اسلامی به‌وجود آید که حوزه‌ها در این روند مسئولیت‌های سنگینی دارند که باید با فکر و تعمق، این وظایف را درک و برای ادای آنها برنامه‌ریزی و تلاش کرد.

رهبر انقلاب اسلامی با تحسین بیان، لحن و ادبیات مناسب طلاب به آنها توصیه کردند: حرفهای خوبی را که امروز درباره «سبک زندگی»، «حکمرانی اسلامی»، «استقرار توحید در جامعه»، «مبارزه با طواغیت» و مسئله مهم «عدالت» بیان کردید، به میان مردم سراسر کشور ببرید و با افزایش معرفت جامعه، گفتمان‌های انقلابی را تقویت کنید.

حضرت آیت الله خامنه‌ای در تبیین «چیستی و هویت حوزه» افزودند: حوزه مرکزی است که عالم دینی پرورش می‌دهد تا او با تسلط بر معارف اسلامی برای تحقق اسلام وارد میدان عمل شود، بنابراین همه برنامه‌ریزی‌ها و کارهای حوزه باید در چارچوب این هویت و شاکله اصلی انجام شود.

حضرت آیت الله خامنه‌ای جهت دادن به نحوه استفاده از علوم طبیعی در جامعه را از دیگر وظایف حوزه‌ها خواندند و در بیان چند نکته به طلاب تأکید کردند: فقه و درس خواندن را کاملاً جدی بگیرید.

ایشان اجتهاد را روش نظام‌مند درک و استنباط معارف از منابع نقلی و عقلی خواندند و افزودند: عالم دین باید بداند معارف و حقایق دینی را چگونه از منابع به دست آورد.

رهبر انقلاب اسلامی پرورش قوه اجتهاد را نیازمند کار و تمرین فراوان دانستند و خاطرنشان کردند: اگر این مِتُد درست آموخته شود آن وقت ارزشهای اخلاقی نیز درست استنباط می‌شود.

حضرت آیت الله خامنه‌ای اختلاف نظر در حوزه‌ها در «مسائل عملی، جهت‌گیری‌های فکری و مسائل سیاسی» را بدون اشکال برشمردند اما تأکید کردند: مهم این است که این اختلافات مدیریت شود تا به درگیری و تشنج منجر نشود، همان‌گونه که بزرگان فقه، فلسفه و عرفان در حوزه‌ها در طول تاریخ با وجود اختلافات، همواره برای خدا به‌معنای واقعی کلمه اتحاد داشتند.

ایشان همچنین طلاب جوان را به ادب و اطاعت از بزرگان حوزه‌ها و مراجع تقلید توصیه مؤکد کردند و افزودند: بزرگان حوزه نیز در مقابل طلاب جوان، حلم و تحمل داشته باشند.

رهبر انقلاب اسلامی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به مطالبی که برخی برادران و خواهران طلبه بیان کردند، گفتند: این مطالب که با تعابیر خوب و به‌صورت کارشناسی بیان شد، حاکی از عمق فکری و سطح بالای اندیشه و فهم، و حرکت و پیشرفت حوزه است که واقعاً تحسین‌برانگیز است.

حضرت آیت الله خامنه‌ای با تأکید بر لزوم مطالعه «منشور روحانیتِ» امام خمینی(ره) از جانب طلاب، به پیشنهاد یکی از طلاب برای راه‌اندازی مرکز نوآوری حوزه اشاره کردند و افزودند: استفاده از ظرفیت‌ها و خلاقیت‌های طلاب جوان و تأسیس یک بانک اطلاعاتی از این ظرفیت‌ها پیشنهادی بسیار خوب است.

ایشان با استقبال از تخصص‌گرایی در رشته‌های مختلف حوزه‌های علمیه به‌ویژه فقه، خاطرنشان کردند: فقه استخوان‌بندی و ستون فقرات زندگی اجتماعی و سیاسی است و تخصص‌گرایی در این زمینه نتایج خوبی خواهد داشت اما باید مراقب برخی عیوب تخصص‌گرایی نیز بود.

رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به مطالب یک از طلاب خواهر درخصوص جایگاه اجتماعی خانم‌های طلبه، افزودند: حضور چند ده هزار طلبه فاضل خواهر در خانواده‌ها و در میان زنان جامعه، بسیار مغتنم است، ضمن آنکه باید از ظرفیت این طلاب در مراکز رسمی و فرهنگی استفاده شود.

حضرت آیت الله خامنه‌ای همچنین حجت‌الاسلام والمسلمین اعرافی مدیر حوزه‌های علمیه را ظرفیت بسیار مغتنمی برشمردند و با اشاره به سخنان ایشان درخصوص تدوین برنامه جامع برای حوزه علمیه، گفتند: باید تمرکز اصلی بر اجرایی و عملی شدن این برنامه، قرار گیرد.

پیش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، حجت الاسلام والمسلمین اعرافی مدیر حوزه‌های علمیه سراسر کشور در گزارشی با اشاره به تحصیل 150 هزار طلبه در حوزه‌های علمیه گفت: شورای عالی و همه مراکز حوزه مصمم هستند در پرتو اندیشه‌های امام راحل و رهبر انقلاب، هدایت‌های مراجع عظام تقلید و بهره‌گیری از همه اندیشه‌های طلاب، فضلا و اساتید مسیر بالندگی و اعتلای حوزه‌ها را هموار سازند برنامه‌ریزی کنند.

در ابتدای این دیدار 12 نفر از نمایندگان طلاب، حجج الاسلام:
ــ    حسین نظری، مبلغ و فعال قرآنی
ــ    سیدمحمدرضا آیت، طلبه خارج فقه
ــ    مهدی رضایی، پژوهشگر و طلبه سطح 4
ــ    علی احدی، مدیر مؤسسه تبلیغی ــ جهادی مصباح الهدی
ــ   سیدهادی ساجدی، دکترای فلسفه علوم اجتماعی
ــ  مهدی مسائلی، استاد سطح 2 حوزه
ــ   سیدمحمد هاشمی، طلبه خارج فقه و مسئول راهیان نور و فرمانده گردان
ــ    حسن یوسف‌زاده، دکترای ارتباطات و عضو هیأت علمی

و خانم‌ها:
ــ    صدیقه بهرامی، استاد حوزه و مبلغ
ــ   حمیده بلّو، طلبه سطح 3 از نیجریه
ــ   افتخار یوسفی روشناوند، فارغ التحصیل سطح 4 فقه
ــ   سمیه صیادی، طلبه سطح 4 و فعال قرآنی

بر محورهای زیر تأکید کردند:

ــ    لزوم تأسیس مرکز نوآوری برای بروز خلاقیت طلاب جوان
ــ    تأکید بر نقش حوزه در گره‌گشایی از مشکلات جامعه اسلامی و لزوم ارتباط گسترده‌تر حوزه با مردم
ــ    اهمیت ایجاد سازوکار مناسب برای ارتباط مؤثر حوزه با مراکز علمی و دانشگاهی
ــ    لزوم ورود تشکل‌های خودجوش انقلابی به میدان‌های علمی با به‌کارگیری صحیح نیروها
ــ    لزوم تنظیم ساختارها و برنامه‌ها برای نقش‌آفرینی طلاب خواهر
ــ    انتقاد از چندشغله بودن برخی مسئولان
ــ    یادآوری مسئولیت مستقیم حوزه نسبت به زبان فارسی
ــ    انتقاد از بی‌توجهی برخی مسئولان به ظرفیت طلاب و روحانیون
ــ    پیشنهاد راه‌اندازی اردوهای حوزه‌شناسی به‌منظور شناخت صحیح از زندگی طلاب
ــ    انتقاد از ورود دیرهنگام حوزه به برخی مسائل اجتماعی
ــ    انتقاد از فقدان بسترهای لازم جهت حضور نظام‌مند و نخبگانی حوزه در عرصه بین‌الملل
ــ    لزوم فرصت دادن به طلاب جوان و نخبه برای پذیرش مسئولیت در گام دوم انقلاب
ــ    توجه به تبیین الگوی خانواده‌محور به‌صورت شفاف و کاربردی
ــ    ضرورت کاربردی کردن علوم و پژوهش‌ها با توجه به نیازهای روز جامعه
ــ    اهمیت رصد نیازهای آینده اجتماع و تلاش برای تولید الگوی اصیل حوزوی
ــ    لزوم تشکیل بدنه کارشناسی جوان از میان طلاب انقلابی برای تدوین برنامه‌ها و مأموریت‌ها جهت تحقق گام دوم انقلاب
ــ    انتقاد از نبود حساسیت لازم در میان مسئولان در مورد فضای مجازی و استفاده نکردن از ظرفیت‌های موجود در این عرصه
ــ    اهمیت تبلیغ در فضای مجازی و ضرورت راه‌اندازی شبکه ملی اطلاعات و حمایت از افسران جنگ نرم.

دوشنبه, 16 ارديبهشت 1398 13:48

لس آنجلس تایمز: سیاست تحریم ایران شکست می‌خورد

نوشته شده توسط

روزنامه آمریکایی لس آنجلس تایمز با پیش بینی شکست آمریکا در رسیدن به اهداف خود با وضع تحریم ها علیه ایران نوشت: تحریم‌های کاخ سفید پیامدهایی هم برای خود آمریکا دارد و آن هم به خطر افتادن روابطش با سایر کشورها است.

به گزارش خبرگزاری تسنیم به نقل از لس‌آنجلس تایمز، دونالد ترامپ می گوید پیامد مواجهه او با ایران مشخص است: او برنده هست.

 ایران وارد یک رکود شده است. اقتصاد ایران در سال جاری 6 درصد کوچکتر می‌شود. تورم به 40 درصد می‌رسد و ارزش پول ملی این کشور پایین می‌آید.  تحریمهای جدید نفتی 10 میلیارد دلار از درآمد ایران را از بین میبرد.

 ولی ضربه خوردن اقتصاد ایران هرگز هدف آمریکا نبوده است. هدف این تحریم ها فشار بر رژیم ایران برای قبول محدودیت‌های اعمال شده از طرف آمریکا بر قدرت نظامی آن و در کل ،فروپاشی رژیم و روی کار آمدن یک رژیم دست نشانده بوده است.

  به نظر می رسد هیچ کدام از این اهداف تحقق پیدا نکرده‌اند.

 تعجب آور نیست که تحریم‌های اقتصادی اغلب با شکست مواجه می‌شوند.

 آمریکا یک تحریم تجاری بر کوبا در زمان فیدل کاسترو در 1962 وضع کرد. پس از نیم قرن این رژیم هنوز سرپاست. ایران از زمان پیروزی انقلاب اسلامی در 1979 تحت تحریم بوده است. چهل سال گذشته است و هیچ اتفاقی نیفتاده است.

 دیوید کوهن، یک مقام ارشد سابق وزارت خزانه داری آمریکا که در زمان رئیس‌جمهور اوباما تحریم‌های ایران را هدایت می کرد می گوید:« تحریم ها هرگز باعث تغییر رژیم نمی شوند».

در موارد معدودی تحریم‌ها باعث برگزاری مذاکرات شده اند نه تغییر رژیم.

 در ایران، تحریم‌های چندجانبه رژیم تهران را به سمت قرارداد برجام و کنار گذاشتن برنامه هسته‌ای کشاند. در کره شمالی هم تحریم ها باعث شد کیم جون اون برنامه هسته ای را متوقف کند و بر سر میز مذاکره بنشیند.

 ولی این چیزی نیست که ترامپ به ایران پیشنهاد می دهد.  دولت ترامپ 12 خواسته دارد: بیرون رفتن نیروهای ایرانی از سوریه ، پایان دادن به حمایت از گروه‌های حامی ایران در سایر کشورها ، توقف مخالفت با اسرائیل، اصلاحات سیاسی در داخل و ... .

از نظر واشنگتن این اهداف ارزشمند هستند ولی از نظر ایران بیشتر شبیه به تسلیم و سرسپردگی می‌مانند تا پیشنهاد یک مذاکره.

تاریخ نشان می دهد حذف درآمد نفتی ایران حمایت آن را از متحدانش در سوریه، لبنان، عراق،... متوقف نمی‌کند. تحریم‌های کاخ سفید پیامدهایی هم برای  خود آمریکا دارد و آن هم به خطر افتادن روابطش با سایر کشورها از جمله متحدان بزرگ  واشنگتن است.

طبق تحریم های آمریکا ، از اول ماه می هیچ کشوری از ایران نفت نمی خرد که شامل چین، بزرگترین مشتری نفت ایران و شریک بزرگ تجاری آمریکا، هند، بزرگترین دموکراسی جهان و ترکیه، یک متحد ناتو و هم مرز با ایران هم می شود.

اگر این کشورها از دستور ترامپ سرپیچی کنند، خزانه داری آمریکا آنها را از سیستم مالی آمریکا حذف می‌کند. مقامات واشنگتن به این کشورها هشدار داده اند بین ایران و آمریکا یکی را انتخاب کنند. دسترسی به سیستم بانکداری آمریکا برای این کشورها ضروری است ولی چین، هند و سایر کشورها برای تامین انرژی خود به نفت ایران متکی هستند.

 این کشورها به خاطر سیاست‌های کاخ سفید با اختلال در تامین انرژی خود روبه‌رو شده‌اند. آنها مخالف سیاست های آمریکا هستند.

 الیزابت روزنبرگ که در زمان اوباما روی تحریم ها کار می کرد ، گفت:« پیامدهای دیپلماتیک بزرگی در پیش است. تحریمها باعث از دست رفتن اعتماد و پایین آمدن تمایل به همکاری در زمینه امنیت، سلامت جهانی، مهاجرت و ... میشود».

 وی گفت اگر همه کشورهای تحریم شده با هم کار کنند و ائتلافی برضد تحریم ها تشکیل دهند، می توانند علیه آمریکا متحد شوند و در آخر راهی برای دور زدن سیستم مالی آمریکا پیدا کنند که به ضرر واشنگتن خواهد بود.

 ترامپ تصمیم دارد تحریم‌های جدیدی وضع کند. تحریم هایی که موقعیت خود او را به خطر می‌اندازد و نفعی برای سیاست آمریکا ندارد. در عوض هزینه های پنهانی دارد که فراتر از توان این کشور است.

به گزارش روابط عمومی تبلیغات اسلامی البرز، به نقل از خبرنگار پارلمانی خبرگزاری تسنیم، طرح اصلاح موادی از قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی در جلسه روز سه‌شنبه (سوم اردیبهشت) پارلمان پس از رفت و برگشت‌های مکرر بین مجلس و شورای نگهبان، تعیین تکلیف و بالاخره به شورای نگهبان ارسال شد، اما پاشنه آشیل آن، طرحی است که نمایندگان خواهان استانی شدن انتخابات هستند، همان‌طور که در گزارش قبلی نیز به آن اشاره شد، نمایندگان مجلس، چه موافق و چه مخالف خودشان هم نمی‌‌دانند چه طرحی را تصویب کرده‌اند و اصولاً این طرح می‌تواند تبعاتی برای کشور و نظام انتخاباتی داشته باشد.

آن طور که مخالفان طرح استانی شدن انتخابات مجلس، چه در بیرون و از درون پارلمان گفته‌اند، اشکالات اساسی و محتوایی بر این طرح مترتب است که ما نیز در گزارش‌های مختلفی سعی کرده‌ایم به یکی ایرادات و اشکالات اساسی آن بپردازیم.

بیشتر بخوانید

متن کامل طرح استانی شدن قانون انتخابات مجلس را در اینجا بخوانید.

براساس این گزارش، برخی اساتید دانشگاه و حقوقدانان برجسته معتقدند که نظام انتخاباتی و نحوه برگزاری انتخابات در یک کشور، امری شوخی‌بردار و سطحی‌انگارانه نیست که بشود با تغییر در برخی مواد و یا تغییر ندادن برخی دیگر، شکلی از آن تعریف کرد؛ در قاعده کلی نظام‌‌های انتخاباتی در همه جای دنیا یا "اکثریتی" و یا "تناسبی" هستند که هرکدام تعاریف مشخص و مدونی دارند که برای اینکه به نواقص طرح مجلس پی ببریم، باید پاسخ‌های روشنی از هر دو روش را مدنظر قرار دهیم.

اگر بخواهیم تعریف مختصری از نظام انتخاباتی "اکثریتی" داشته باشیم، نظامی است که براساس آن حوزه‌های انتخابیه، کوچک در نظر گرفته می‌شود و به‌عبارت ساده، هر کاندیدایی که رأی اکثریت حوزه انتخابیه‌اش را به‌دست آورد، جواز حضور در پارلمان را کسب می‌کند، چه‌بسا این روش در حال حاضر نیز در کشور اجرا می‌شود، در این روش بر کوچک بودن حوزه‌های انتخابیه تأکید شده است.

**نظام انتخاباتی "تناسبی" چیست؟

نظام انتخاباتی تناسبی نیز مانند نظام انتخاباتی "اکثریتی" تعریف مشخصی دارد، اما با این تفاوت که در این مدل، بر بزرگ بودن حوزه‌های انتخابیه تأکید بیشتری شده و رأی‌دهندگان می‌بایست کاندیدای مورد نظر خود را از میان کاندیداها با دربرگیری یک حوزه انتخابیه بزرگتر، مثلاً (استان) انتخاب و راهی پارلمان کنند. 

اما، یکی از ایراداتی که مخالفان طرح استانی شدن انتخابات مجلس به آن وارد می‌کنند، این است که این طرح، نه "اکثریتی" و نه "تناسبی" است، از طرفی کارشناسان این حوزه و حقوقدانان نیز معتقدند که نظام‌های انتخابات نمی‌تواند توأمان، "اکثریتی" و "تناسبی" باشد، در صورتی که طبق بررسی‌‌ها، طرح فعلی مجلس هم تناسبی و هم اکثریتی است.

نمایندگان مجلس در طرح استانی شدن انتخابات، حوزه‌های انتخابیه کوچک (شهرستان) را حفظ کرده و مبنای ورود به مجلس را، کسب حداکثر رأی استانی (مرکز استان) قرار داده‌اند که این با هیچ‌کدام از نظامات انتخاباتی تطابق ندارد.

**چرا نظام انتخاباتی نباید "تناسبی" و "اکثریتی" باشد؟

طرحی که نمایندگان مجلس برای استانی شدن انتخابات پارلمان تصویب کرده‌‌اند، مختلطی از تناسب و اکثریتی است که عدالت انتخاباتی در آن رعایت نشده است.

**چرا عدالت انتخاباتی در طرح استانی‌شدن انتخابات مجلس رعایت نشده است؟

یکی از مهم‌ترین ایراداتی که به طرح استانی شدن انتخابات مجلس از سوی مخالفان و منتقدان وارد می‌شود، این است که آنها معتقدند "عدالت انتخاباتی" در آن رعایت نشده است، به‌طوری که ممکن است فردی اکثریت رأی را در استان (حوزه انتخابیه اصلی) کسب کرده باشد، اما در همین منطقه، افرادی باشند که 60 درصد حوزه فرعی را کسب کرده باشند، اما به‌دلیل اینکه فرد مورد نظر، رأی استان را ندارد، از راهیابی به مجلس بازمی‌ماند.

طبق طرح استانی شدن انتخابات مجلس که اکثریت نمایندگان آن را تصویب کرد‌ه‌اند، هر کاندیدا و یا هر لیستی به‌تناسب رأیی که کسب کرده و درصد آرایی که به دست آورده، در مجلس حائز کرسی می‌شود، در شمارش آراء، به‌ترتیب کرسی‌ها را به لیست‌ها تخصیص می‌دهند، فرض می‌کنیم لیست اول استان، 50 درصد کرسی‌ها را کسب کرده، به این ترتیب 50 درصد کرسی‌های استان را تصاحب می‌کند، در کرسی‌های استان هم به‌ترتیب تعداد آرایی که فرد در استان کسب کرده، کاندیداهایشان وارد مجلس می‌شوند، یعنی مثلاً اگر 10 نفر در یک لیست بوده، 5 کاندیدایی که بیشترین رأی را در استان داشته‌اند، کرسی‌ها را به‌دست می‌آورند، در این شرایط امکان دارد نفر اول، دوم و یا پنجم لیست که وارد مجلس می‌شود و کرسی‌ها را تصاحب می‌کند، در حوزه فرعی بیشترین رأی را کسب نکرده باشد، چون طبق این طرح، ملاک ورود به مجلس و کسب کرسی‌ها، آرای حوزه‌های فرعی نیست، بلکه باید 15 درصد حوزه فرعی را کسب کرده باشد، ممکن است لیستی، 50 درصد استان را کسب کرده باشد و خودش هم در لیست حوزه فرعی بیشتر از رقبا رأی آورده باشد، اما هیچ تضمینی وجود ندارد که بیشتر از سایرین در لیست خودش رأی آورده باشد، ممکن است در حوزه فرعی نفر دهم شده باشد، اما چون لیستش در کل استان سهمیه کرسی دارد و در استان هم بیشترین رأی را آورده، وارد مجلس می‌شود و کرسی را کسب می‌کند.

مدل دیگر نیز این است که کسی که در لیست دوم شده و مثلاً 3 کرسی کسب  کرده، نفر اول این لیست در حوزه فرعی هم نفر اول شده، اما چون در لیست اول، حوزه فرعی پر شده و کرسی صاحب نماینده شده، بنابراین از راهیابی به مجلس بازمی‌ماند، اما هم‌لیستی او وارد مجلس می‌شود، در این مثال هم نفر اول لیست خودش بوده و هم نفر اول حوزه محل ثبت‌نامش بوده، اما عملاً چون لیست او، اول استان نشده و حوزه فرعی‌اش هم یک کرسی بیشتر نداشته و لیست اول دو کرسی را تصاحب کرده، نمی‌تواند نماینده مجلس شود، ممکن است نفر هشتم لیست وارد مجلس شود، اما نفر دوم از راهیابی بازمی‌ماند.

در این شرایط می‌بینیم که کاندیدایی با کمترین رأی هم می‌تواند نماینده مجلس شود. 

به گزارش خبرگزاری تسنیم، طرح استانی شدن انتخابات مجلس، فعلاً در شورای نگهبان در حال بررسی است و هنوز این شورا نسبت به آن اعلام نظر نکرده است، باید منتظر بود و دید که سرنوشت طرحی با این‌همه اشکالات و نواقص، در نهایت به کجا می‌رسد.

در گزارش بالا، سعی کردیم به یکی از ایرادات استانی شدن انتخابات مجلس بپردازیم، در سلسله گزارش‌هایی، به زوایای دیگری از نواقص این طرح خواهیم پرداخت.

ه گزارش گروه سیاست خارجی خبرگزاری فارس، محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان درباره مصاحبه‌اش با فاکس نیوز عنوان کرد: فاکس نیوز یک رسانه‌ای است که قسمتی از مردم آمریکا و کسانی که با این دولت ارتباطات نزدیک‌تری دارند با این رسانه مأنوس هستند و از این رسانه استفاده می‌کنند.

*گفت‌وگو با فاکس نیوز

ظریف گفت‌وگویش با فاکس نیوز را به خاطر ارتباط با لایه‌ای از مردم آمریکا که طرفدار دولت ترامپ هستند خواند و گفت: این تذکر داده می‌شد که منافع آمریکا در حال قربانی شدن برای منافع اسرائیل و یک گروه جنگ طلب است. این واقعیت؛ موضوع جدیدی نیست، اما فضا را به قدری با تبلیغات و هوچی گری سنگین کرده‌اند که بسیاری از کسانی که به این واقعیت باور دارند، جرأت این را ندارند که این واقعیت را به راحتی به زبان بیاورند. برای همین است که به زبان آوردن این واقعیات در این محیط هم لازم است و هم می‌تواند در شکستن این فضای اختناق خبری برخلاف ادعای آزادی، موثر باشد.

*خروج از NPT جزء انتخاب‌های ایران

ظریف همچنین درباره خروج ایران از معاهده NPT به خبرگزاری صدا و سیما گفت: انتخاب‌های جمهوری اسلامی متعدد است، مقامات کشور در حال بررسی آن هستند، حسب اینکه چگونه اقدام شود انتخاب‌های متعددی است و آنچه مطرح کردید، یعنی خروج از NPT یکی از آنهاست.

وی درباره اینکه ایران دکترای عبور از تحریم‌ها را دارد، عنوان کرد: عبور از تحریم‌ها یک دشواری‌هایی دارد، در این مسیر شاید هیچ کشوری به اندازه ایران به دلیل نیاز دارای تجربه نباشد و انشاءالله با استفاده از این تجربیات و با اتکای به مردم میزان فشار این تحریم‌ها به مردم به حداقل خواهد رسید.

ظریف بیان کرد: جمهوری اسلامی با اتکا به مردم خود توانسته است از فشارها عبور کند و این بار هم مردم ایران برخلاف همه فشارهای آمریکا از همیشه منسجم‌تر و متحدتر حضور دارند و وظیفه ما به عنوان دولت این است که این فشارها را به حداقل برسانیم.

*سفر به مسکو و کره شمالی/فرصت زیادی برای اروپا باقی نمانده

وزیر خارجه کشورمان همچنین گفت که به مسکو در قالب همکاری‌های دوجانبه سفر می‌کند و در برنامه‌هایش سفر به کره شمالی هم هست.

وزیر خارجه کشورمان با اعلام این خبر که در روزهای آینده به روسیه برای مذاکرات دوجانبه سفر می‌کند به اینستکس و مطالبات ایران از طرف اروپایی اشاره کرد و گفت: اروپایی‌ها یکسال فرصت داشتند و متاسفانه اقدام عملی نکردند؛ انتظار ما این است که نشان دهند این طور نیست و فکر نمی‌کنم فرصت زیادی برای آنها مانده باشد.

*دکترای مقابله با تحریم داریم

وزیر امور خارجه کشورمان همچنین گفت: براساس شنیده‌ها برخلاف اینکه ترامپ شرط استخدام بولتون را شروع نکردن جنگ دیگری خواند، اما بولتون سیاست دیگری را دنبال می‌کند. 

ظریف تصریح کرد: در سخنرانی بولتون در جلسه منافقین که 50 هزار دلار رسما برای آن پول گرفته و در برگه‌های مالیاتی وی موجود است، می‌گوید سال آینده در ایران خواهیم بود. هفته گذشته هم پامپئو در اجلاس ایرانی‌ها، حتی اقدامات غیرقانونی برای سرنگونی جمهوری اسلامی ایران را رد نکرد.
وزیر خارجه کشورمان همچنین گفت: ما ۴۰ سال براساس نیاز با تحریم‌ها مقابله کردیم و دکترای مقابله با تحریم داریم. جمهوری اسلامی با اتکا به مردم توانسته است از فشارها عبور کند، این بار هم مردم ایران برخلاف همه فشارهای آمریکا از همیشه منسجم تر و متحدتر حضور دارند و وظیفه ما به عنوان دولت این است که این فشارها را به حداقل برسانیم.

ظریف درباره پیشنهاد تبادل زندانی‌ها بین ایران و آمریکا گفت: پاسخی که وزارت خارجه آمریکا داد، نشان دهنده ذهنیت این دولت آمریکا است که در همه زمینه‌ها ادعا دارد و آن را فقط برای تبلیغات استفاده می‌کند، بدانند اگر با کشورهایی که دنباله روی آنها هستند و با دستور با آنها صحبت می‌کنند، با مردم ایران چنین برخوردی جواب نخواهد داد.

*جرمی هانت بی جهت خود را وارد موضوعی کرد که ربطی به او نداشت
وزیر خارجه کشورمان در پاسخ به اظهارات جرمی هانت وزیر خارجه انگلیس پس از پیشنهاد مبادله زندانیان بین ایران و آمریکا گفت: او بی جهت خود را وارد موضوعی کرد که ربطی به او نداشت. ایران در طول 40 سال گذشته هیچ‌گاه از تحریم استقبال نکرده و برای مقابله با آن اقدام کرده است، برجام نشان دهنده آن بود که می‌توان تحریم‌ها را از طریق مذاکره برطرف کرد و اگر چنین چیزی باشد جمهوری اسلامی طرفی نیست که تعهدات خود را زیر پا می‌گذارد و نشان داده شد که این طرف مقابل مخصوصا آمریکایی‌ها هستند که برای تعهدات خودشان پشیزی ارزش قایل نیستند.

* آمریکایی‌ها هستند که برای تعهداتشان پشیزی ارزش قائل نیستند 
ظریف با بیان اینکه آزمایش گفت‌وگو با آمریکایی‌ها انجام شد، گفت: این مذاکرات در ابتدا به نتیجه رسید اما در نهایت آمریکایی‌ها نشان دادند طرف مذاکره قابل اعتمادی نیستند. در چنین شرایطی تنها راه باقی مانده برای جمهوری اسلامی، مقابله با تحریم ها است. کاری که می‌تواند توسط مردم و دولت و با اقدامات مختلف انجام شود و نتیجه آن کاهش وابستگی به نفت، افزایش میزان درآمد غیر نفتی، تولید داخلی و صادرات غیر نفتی است.

به گزارش فارس، محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه ایران سه‌شنبه سوم اردیبهشت به منظور شرکت در نشست «روز بین‌المللی چندجانبه گرایی و دیپلماسی برای صلح» در مجمع عمومی سازمان ملل متحد به نیویورک سفر کرد و ضمن شرکت در این نشست و همچنین شرکت در نشست انجمن آسیایی در نیویورک، با «آنتونیو گوترش» دبیرکل سازمان ملل، «ماریا فرناندا اسپینوزا» رئیس مجمع عمومی، «خورخه آرئاسا» وزیر خارجه ونزوئلا و همچنین وزیر خارجه فنلاند دیدار و گفت‌وگو کرد و پس از پایان این سفر راهی تهران شد.

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم، روز گذشته (1 اردیبهشت) با حکم فرمانده معظم کل قوا حضرت امام خامنه‌ای، سردار حسین سلامی جانشین وقت فرمانده سپاه پاسداران، با یک درجه ارتقا به سرلشکری به سمت فرماندهی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منصوب شد.

* از قرارگاه نوح تا جانشینی فرمانده سپاه پاسداران

سردار 58ساله سپاه پاسداران در سال 1339 در روستای وانشان از توابع شهرستان گلپایگان در استان اصفهان به دنیا آمد. وی در سال 1357 همزمان با سال پیروزی انقلاب اسلامی در رشته مهندسی مکانیک دانشگاه علم و صنعت پذیرفته شد اما با وقوع جنگ تحمیلی و آغاز انقلاب فرهنگی به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوست.

وی پس از پایان جنگ دوره دانشکده فرماندهی و ستاد را گذراند و فارغ‌التحصیل کارشناسی ارشد مدیریت دفاعی شد.همزمان با تدریس در دانشکده فرماندهی و ستاد سپاه، از دانشگاه علم و صنعت نیز فارغ‌التحصیل شد. وی هم‌اکنون عضو هیئت علمی دانشگاه عالی دفاع ملی است.

سردار سلامی کنار برادرش امیر مصطفی سلامی

سرلشکر سلامی با آغاز جنگ تحمیلی به سپاه اصفهان پیوست. در کردستان و جبهه جنوب عهده‌‏دار مسئولیتهای رزمی و فرماندهی مختلف کنار رزمندگان اسلام بود. عمده فعالیتهای وی در دوران دفاع مقدس مربوط به لشکر کربلا، لشکر 14 امام حسین(ع) اصفهان و مسئولیت عملیات قرارگاه دریایی نوح می‌شود.

سردار سلامی پس از دوران دفاع مقدس از سال 1371 تا 1376 فرمانده دانشکده دافوس بود. وی معاونت عملیات ستاد مشترک سپاه را از سال 1376 تا 1384، فرماندهی نیروی هوایی سپاه‌ پاسداران از سال 1384 تا 12 مهرماه 1388 و جانشینی فرماندهی کل سپاه و عضویت در هیئت علمی دانشگاه عالی دفاع ملی را در کارنامه دارد.

برادر وی امیر مصطفی سلامی، از فرماندهان ارتش جمهوری اسلامی و از مسئولان قرارگاه مرکزی خاتم‌الانبیاء(ص) است.

زمانی که سردار سلامی فرماندهی نیروی هوافضای سپاه را به‌عهده داشت، سردار طهرانی مقدم از ایشان همواره با تکریم و احترام و به‌عنوان انسانی استثنایی، دارای ظرفیت‌های فوق‌العاده و ذخیره‌ای برای انقلاب اسلامی یاد می‌کرد.

وی همچنین سال گذشته در تیرماه 97، طی حکمی با حفظ سمت، سرپرستی معاونت هماهنگ‌کننده سپاه را نیز به‌عهده گرفت.

در ادامه به برخی مواضع انقلابی وی درباره مسائل داخلی و منطقه‌ای و بین‌المللی می‌پردازیم.

*9 دی پایانی بر استراتژی نوین آمریکا

سردار سلامی در تاریخ 7 دی ماه 91 در سالگرد حماسه نهم دی، درباره این روز می‌گوید: 9 دی نقطه آغاز بین‌المللی کردن انقلاب اسلامی در چهره جدید و حادثه‌ای بزرگ در تاریخ اسلام و انقلاب اسلامی بود. می‌توان تاریخ انقلاب را در امتداد آن به ماقبل و مابعد آن تجزیه کرد. آنچه در فضای پس از انتخابات سال 88 اتفاق افتاد، دقیقاً الگوسازی راهبردی از حوادثی بود که قبل از آن توسط آمریکایی‏‌ها در بخشهایی از عالم اتفاق افتاده بود.

وی با بیان اینکه وقتی داستان از جنس عاشوراست، ملت ایران جای مرگ و زندگی را عوض می‏‌کند، می‌گوید: شعارهایی که داده می‏‌شد مانند «نه غزه نه لبنان» یعنی دور کردن جامعه از ارزشهای پسندیده. تهاجم نرم و عملیات فرهنگی در این امتداد صورت می‌گیرد، بنابراین الگوی عملیاتی یعنی استفاده از آن نمادها و ریختن بخشی از جامعه به خیابانها، هدایت رسانه‏‌ای آنها و استفاده از عوامل راهبر فتنه‌گر داخلی.

تحقق پیشرفتها با تکیه بر اعتماد به نفس/ دشمنان می‌خواهند ما را از توانایی هسته‌ای محروم کنند

سردار سلامی با اعتقاد بر اینکه "پیشرفت‏های کشورمان با تکیه بر اعتماد به نفس محقق شده است"، می‌گوید: ما فکر می‏‌کردیم که نیروگاه را باید دیگران بسازند و ما از آن استفاده کنیم و دانش هسته‌‏ای و هوافضا نیز فقط در ذهنیت ما قرار داشت اما امروزه ما ماهواره، پالایشگاه و نیروگاه می‌‏سازیم. ایران در حوزه هوا و فضا به دستاوردهای مهمی رسیده است و توانسته ماهواره در مدار زمین قرار دهد و این دستاورد‏ها موجب شده تا دانشمندان کشور به‌دست دشمنان ترور شوند.

وی می‌گوید: دشمنان می‏‌خواهند ما را از توانایی هسته‏‌ای محروم کنند اما فرمول 1+5 ملت ایران را از گام نهادن در علوم هسته‏‌ای بازنداشت و تسلیم اراده ملت شد.

 نه کسری موشکی داریم و نه فقدان نیروی انسانی/ رشد قدرت دفاعی یک پدیده توقف‌ناپذیر است

 فرمانده سپاه پاسداران در بهمن ماه سال 91 و در مراسم بزرگداشت شهید حسن شاطری می‌گوید: ما امروز بر منافع استراتژیک دشمن مسلط هستیم و در مؤلفه‌های استراتژی در هر نقطه که دلمان می‌خواهد عمل می‌کنیم. این سازه‌های قدرت ماست که نیرومند شده‌ایم. ما دوران مظلومیت دفاع مقدس را پشت سر گذاشته‌ایم و امروز ملت ما از یک اقتدار عظیم هم در عمق و هم در ظاهر قضیه برخوردار است. ما امروز نه کسری موشکی داریم و نه فقدان نیروی انسانی. رادارهای ما به بهترین شکل عمل می‌کنند و این قدرتها ناشی از دو عامل است که یکی عمود خیمه انقلاب اسلامی است و دیگری قدرت ظرفیتی است که در اتحاد، همدلی و یکدلی ما معنا می‌شود.

سردار سلامی همچنین در بهمن ماه 91 در حاشیه رزمایش بزرگ پیامبر اعظم(ص) بسیجیان استان هرمزگان درباره توان دفاعی ایران می‌گوید: در آینده نزدیک شاهد توانمندی صنایع داخلی و صنایع وزارت دفاع در پرتاب ماهواره به فضا خواهیم بود. توسعه و رشد قدرت دفاعی یک پدیده سیال و توقف‌ناپذیر است و در سالهای اخیر با رشد و روزآوری تجهیزات دفاعی و رزمی شاهد افزایش قدرت دفاعی جمهوری اسلامی ایران در ارتباطات، جنگال، پدافند هوایی، نبردهای زمینی، شناورها، موشک‌اندازها، سیستمهای دفاع هوایی و نبردهای زمینی هستیم.

* سوریه باتلاق مجددی برای غربیها می‌شود/ 4 موضوع کلیدی خاورمیانه چیست؟

با گذشت چندسال از بحران سوریه و بازگشت تروریستهای پرورش‌یافته در دامان غرب به کشورهای اروپایی و انفجارهایی که در این کشورها رخ می‌دهد، پیشگویی سردار سلامی را به‌یاد می‌آورد که درباره جنگ سوریه گفته بود: حمله نظامی به سوریه، باتلاقی مجدد برای غربی‏ها در منطقه، همانند اتفاقات افغانستان و عراق و حتی از آن بسیار شدیدتر ایجاد می‏‌کند. نیروهای مداخله‏‌گر در درون این باتلاق دچار فرسایش و زوال قدرت خواهند شد چرا که این قدرت‏ها هم‏‌اکنون بخشی از توان خودشان را در این صحنه‏‌ها گسترش داده‏‌اند و این توان به فرسایش رفته است.

 فرمانده سپاه پاسداران درباره منطقه غرب آسیا ابراز می‌دارد: به‌صورت طبیعی منطقه‌ای که به نام خاورمیانه یا به‌عبارتی جهان اسلام و در ادبیاتی دقیق، به غرب آسیا معروف است دارای 4 موضوع کلیدی است. راهبرد نظام سلطه و به‌ویژه آمریکا حول محور این 4 موضوع کلیدی شکل گرفته و در جریان است: اسلام، انرژی، ژئوپولیتیک و امنیت رژیم صهیونیستی.

وی معتقد است: این 4 موضوع اساسی، پیکره‌بندی و اسکلت اصلی راهبردهای آمریکا را در این منطقه شکل داده است. شکستهای استراتژیک آمریکا حول این 4 هدف کلیدی عامل تغییر و چرخش سیاستهای آمریکا در مناطق گوناگون خاورمیانه و جهان اسلام شده است.

* به‌برکت نور ولی فقیه پیش می‌رویم/ در این جهان در مقابل هیچ قدرتی کوتاه نمی‌آییم

 فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در مراسم رونمایی از تقریظ رهبر معظم انقلاب بر کتاب «آن بیست و سه نفر» می‌گوید: داشتن یک رهبر بزرگ به‌مفهوم قد کشیدن یک ملت در تراز آن رهبر است و امروز به‌برکت نور هدایت ولی فقیه در عرصه علم و فناوری پیش می‌رویم، سینه‌ فضا را می‌شکافیم، ماهواره به فضا می‌فرستیم و در دانش هسته‌ای در تراز قدرتهای پیشرفته می‌رسیم. به‌گونه‌ای می‌شود که جهان قدرتمند بسیج می‌شود تا ما را از رسیدن به این شاخصه بزرگی محروم کند و باز ما می‌ایستیم.

وی در این مراسم افزود: نهضت تولید علم، اقتدار علمی، جهاد و مدیریت جهادی، همت و اراده، عزم مضاعف، انسجام ملی، همگامی، همدلی و هم‌زبانی مفاهیمی است که با آن زندگی می‌کنیم و مطمئن هستیم در این جهان در مقابل هیچ قدرتی کوتاه نمی‌آییم.

*تعامل با رسانه‌ها؛ ویژگی بارز فرمانده کل سپاه

یکی از ویژگیهای سردار سلامی حضور وی در برنامه‌های صدا و سیماست که در آن به تحلیل دقیق اوضاع منطقه و جهان و ارائه دیدگاه‌های نظامی دقیق و موشکافانه جمهوری اسلامی می‌پردازد. 

 

 به گزارش روابط عمومی تبلیغات اسلامی البرز به نقل از گروه پارلمانی خبرگزاری تسنیم، سرلشکر محمدعلی جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران، در نامه‌ای به علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی، از موضع قاطعانه و عملکرد وی و نمایندگان مجلس نسبت به اقدام مذبوحانه آمریکا در قرار دادن نام سپاه پاسداران در لیست تروریسم تقدیر و تشکر کرد. 

متن نامه فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به این شرح است:

برادر گرامی جناب آقای دکتر علی لاریجانی 

ریاست محترم مجلس شورای اسلامی

سلام علیکم 

با صلوات بر محمد و آل محمد و با احترام، همانگونه که مستحضرید؛

اقدام احمقانه و غیرقانونی رئیس جمهور ماجراجوی رژیم ایالات متحده آمریکا و اطرافیان افراطی وی در قرار دادن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در زمره سازمان های تروریستی جهان ، محصول کینه و عصبانیت آنان از شکست‌های زنجیره‌ای این نظام فرعونی در منطقه و دریافت ضربات مهلکی است که از ملت ایران و این نهاد مردمی، انقلابی، پیشتاز و موفق در مبارزه با تروریسم متحمل شده اند.

در این رهگذر بر خود وظیفه می دانم از ابراز محبت و حمایت جناب عالی در محکومیت تصمیم شیطانی آمریکایی ها که با موضع گیری قاطعانه، مصاحبه های هوشمندانه و نیز پوشیدن جامه مقدس سبز پاسداری همراه و در کنار آحاد ایرانیان عزیز، مراجع عظام تقلید، مسئولین کشوری و لشکری، احزاب و جریان های مختلف سیاسی، نخبگان و شخصیت های حوزوی و دانشگاهی؛ دلالت بر وحدت و یکپارچگی ملی - به عنوان رمز موفقیت و غلبه بر چالش‌های مصنوع جبهه دشمن – دارد، قدردانی و سپاسگزاری نمایم. بی شک در شرایطی که دشمن نفس های آخر خود را می زند، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ، این درک عمیق و نوع نگاه و حمایت ها را سرمایه ای بزرگ برای خود دانسته و مطمئن است در پیگیری رسالت و ماموریت‌های خطیر خود، تحت تدابیر و فرامین مقام معظم رهبری و فرماندهی کل قوا حضرت امام خامنه‌ای به ویژه در عرصه حفظ امنیت ملی و ارتقای اقتدار دفاعی و منطقه ای و پاسخ متقابل به دشمنان از جمله دولت شرور و ترویست پرور آمریکا از آن برخوردار و آن را با جدیت و قاطعیت عملیاتی خواهد ساخت.

سرلشکر پاسدار محمدعلی جعفری 

فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

به گزارش روابط عمومی تبلیغات اسلامی البرز ، به نقل از گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر مقام معظم رهبری، در شب ولادت باسعادت حضرت سیدالشهداء علیه السلام و به‌مناسبت روز پاسدار، رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار جمعی از پاسداران و خانواده‌های آنان، علت خصومت آمریکایی‌ها با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را پیشگامی آن در دفاع از کشور و انقلاب خواندند و خاطرنشان کردند: آمریکا و دشمنان نادان چهل سال است که هرچه در توان داشتند علیه جمهوری اسلامی به‌کار بستند اما هیچ غلطی نتوانستند بکنند و امروز دست انقلاب و نظام اسلامی در منطقه و بلکه در دنیا باز شده است.

 

حضرت آیت الله خامنه‌ای، سپاه را یک دستگاه برجسته و در خط مقدم مواجهه با دشمن در میادین گوناگون برشمردند و گفتند: سپاه هم در میدان عملیاتی و مقابله با دشمن در مرزها و حتی چند هزار کیلومتر دورتر در اطراف حرم حضرت زینب(س) پیشقدم است و هم در میدان مقابله سیاسی با دشمن.

 

رهبر انقلاب اسلامی کینه آمریکایی‌ها از سپاه را ناشی از همین مسئله دانستند و افزودند: آمریکایی‌ها به‌خیال خود علیه سپاه و در واقع علیه انقلاب و ایران نقشه می‌کشند و گربه‌رقصانی می‌کنند، البته این خباثت‌ها به جایی نخواهد رسید و با برگشتن کید و فریب آنها به خودشان، دشمنان جمهوری اسلامی مانند ترامپ و احمق‌های دور و بر نظام حاکمه آمریکا در حال حرکت به‌سمت حضیض هستند.

 

ایشان چهل سال توطئه علیه جمهوری اسلامی و در عین حال پیشرفت انقلاب را نشانه ناتوانی آمریکایی‌ها در متوقف کردن حرکت ملت ایران دانستند و گفتند: دشمنان ایرانِ عزیز، چهل سال است که انواع فشارهای سیاسی، اقتصادی و تبلیغاتی فراگیر را علیه ملت اِعمال کردند اما حتی آن روز که جمهوری اسلامی تازه‌کار بود، نتوانستند هیچ غلطی بکنند.

 

حضرت آیت الله خامنه‌ای با اشاره به دست برتر جمهوری اسلامی ایران در منطقه، افزودند: بر خلاف تصور دشمنان، عزت و قدرت امروز نظام اسلامی ناشی از بمب اتم نیست، چرا که ما از ابتدا تأکید کردیم سلاح هسته‌ای بر خلاف مبانی دینی ما است و به آن نیازی نداریم، بنابراین اقتدار و عزت امروز ملت ایران در چشم دنیای اسلام، به‌خاطر ایستادگی، فداکاری و بصیرت مردم است.

 

رهبر انقلاب اسلامی، لازمه استمرار این حرکت پرافتخار را شناخت وظیفه و عمل به آن دانستند و گفتند: بدون تردید انقلاب به‌پیش خواهد رفت، اما همگان از آحاد مردم و به‌ویژه جوانان تا سپاه پاسداران و کلیه نیروهای مسلح و دستگاههای دولتی باید نقش خود را در این حرکت تشخیص دهند و با الگوگیری از عمل مؤمنانه اولیاء الهی همچون امام بزرگوار، برای خدا و در راه خدا به وظایف خود عمل کنند.

 

شنبه, 17 فروردين 1398 11:30

نخست‌وزیر عراق وارد تهران شد

نوشته شده توسط

به گزارش روابط عمومی تبلیغات اسلامی البرز به نقل از خبرگزاری تسنیم، عادل عبدالمهدی نخست‌وزیر عراق دقایقی پیش به دعوت حجت‌الاسلام حسن روحانی در راس یک هیئت بلندپایه سیاسی، اقتصادی و نظامی وارد تهران شد.

محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه از وی در فرودگاه مهرآباد استقبال کرد.

در جریان این سفر برخی از مقامات ارشد دولت عراق از جمله وزیران نفت، دارایی، خارجه، برنامه‌ریزی، تجارت، برق و منابع آبی، مشاور امنیت ملی عراق، رئیس ستاد ارتش این کشور، قائم مقام وزیر کشور، رئیس گذرگاه‌های مرزی و چند تن از نمایندگان مجلس عراق، نخست وزیر این کشور همسایه را همراهی می‌کنند.

 

یکشنبه, 26 اسفند 1397 09:13

بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری

نوشته شده توسط
بسم الله الرّحمن الرّحیم (۱)
و الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّةالله فی الارضین.

 خیلی خوشوقتیم از اینکه مجدّداً نوبت زیارت حضرات آقایان خبرگان فرارسید و ما این توفیق را پیدا کردیم که در خدمت دوستان باشیم. از بیانات آقایان هم که خب بنده، شما، همه استفاده کردیم. خداوند ان‌شاءالله کمک کند، و توفیق بدهد که بتوانیم به آنچه میفهمیم عمل کنیم.

 لازم است بنده هم به نوبه‌ی خودم ابراز تأسّف بکنم از فقدان دو عالم و فقیه باارزش و حقیقتاً ملّا، مرحوم آقای شاهرودی(۲) و مرحوم آقای مؤمن؛(۳) حقیقتاً هر دو استوانه‌هایی بودند برای حوزه‌ی علمیّه‌ی قم، مفید بودند، ملّا بودند؛ ملّاهایی که در خدمت اهداف انقلاب حرکت میکردند واقعاً، و برای ما، برای حوزه، فقدان این عزیزان ضایعه بود. هم مرحوم آقای مؤمن، هم مرحوم آقای شاهرودی به معنای واقعی کلمه در خدمت آن چیزی که احساس میکردند برای کشور و برای انقلاب لازم است قرار داشتند؛ بدون هیچ چشمداشتی. خداوند ان‌شاءالله درجاتشان را عالی کند و به ما عوض بدهد در برابر فقدان اینها. ان‌شاءالله فقهای جوان ما تلاششان، دقّتشان، کارشان در زمینه‌ی مسائل فقه اسلام را هر چه میتوانند قوی‌تر کنند، دقیق‌تر کنند، کارها دنبالگیرتر انجام بگیرد؛ [وجود] ملّاهای قوی و به‌روز و آگاه از مسائل کشور لازم است.

 بحثی که امروز بنده آماده کردم که خدمت آقایان عرض بکنم، یک بحث جدیدی برای شما نیست؛ علّت اینکه مطرح میکنم، این است که هر کدام از شما بحمدالله در یک منطقه‌ای -چه در بین مردم، چه در بین طلّاب و حوزه‌های علمیّه- جایگاهی دارید و حرفتان شنیده میشود؛ ذکر این مطالب برای این است که این عناوین، این سرفصل‌هایی که ما عرض میکنیم، به وسیله‌ی شما آقایان با علمیّتی که دارید، با مهارتی که دارید، با توانایی تجزیه و تحلیلی که دارید، تبیین بشود برای مردم و به صورت گفتمان دربیاید، به صورت فهم عمومی دربیاید. اینکه مردم ما در این زمینه، در مورد این مسئله‌ی خاص که حالا عرض میکنم، به یک فهم عمومی برسند، خیلی برای کشور مهم است.

 آنچه بنده میخواهم به ‌عنوان موضوع مورد بحث عرض کنم، عبارت است از این مسئله: نوع مواجهه‌ی کشور و افراد مؤثّر کشور با چالشها، با حوادث؛ این را میخواهیم بحث کنیم. بالاخره هر کشوری، هر جامعه‌ای حوادثی دارد؛ این حوادث بعضاً حوادث خوب است، بعضاً حوادث تلخ است، بعضاً فشار هست -فرض کنید ما دچار تحریمیم، دچار تهاجم فرهنگی هستیم و از این قبیل چیزها، یا بعضی از کشورها دچار تهاجم سخت و تهاجم نظامی هستند؛ حوادثی برای کشورها پیش می‌آید- گاهی هم پیشرفتهایی پیش می‌آید. نوع مواجهه‌ی با این حوادث خیلی مهم است که چه‌ جور با این حوادث مواجه بشویم. بحث من و موضوعی که میخواهم عرض کنم، این است.

 چند دوگانه را من عرض میکنم در این زمینه؛ یعنی نوع مواجهه به چند صورت میتواند تصویر بشود: گاهی مواجهه‌ی ما با این حوادث، مواجهه‌ی فعّال است، گاهی مواجهه‌ی انفعالی و مواجهه‌ی منفعل. فعّال یعنی اینکه وقتی با یک حادثه‌ای روبه‌رو میشویم، نگاه کنیم ببینیم ما در قبال این حادثه -برای دفع آن، برای رفع آن، برای تضعیف آن، یک جاهایی برای تقویت آن- چه‌ کار باید بکنیم؛ فکر کنیم و فعّال وارد میدان بشویم؛ این مواجهه‌ی فعّال. مواجهه‌ی انفعالی این است که وقتی یک حادثه‌ی تلخی، سختی، مشکلی پیش می‌آید، بنا کنیم آه و ناله کردن، دائم به زبان آوردن، دائماً گفتن، مدام تکرار کردن؛ بدون اینکه یک تحرّکی در مقابل آن داشته باشیم. پس دو جور مواجهه داریم: مواجهه‌ی فعّال، مواجهه‌ی انفعالی.

 از نگاه دیگر: مواجهه‌ی ابتکاری یا مواجهه‌ی عکس‌العملی. مواجهه‌ی عکس‌العملی این است که فرضاً وقتی در مقابل یک دشمن قرار گرفتیم، و دشمن ما را به یک میدان مواجهه‌ای میکشانَد، ما هم برویم در همان میدان، و طبق برنامه‌ریزی او -که یک حرکتی انجام میدهد- مثل خود او یک حرکتی انجام بدهیم؛ این مواجهه‌ی انفعالی است، این مواجهه‌ی عکس‌العملی است؛ یعنی در واقع حرکت ما تابعی از نوع حرکت او است. مواجههی ابتکاری این است که نه، فرضاً دشمن از یک ناحیه‌ای به ما حمله میکند، ما از ناحیه‌ی دیگری به او حمله کنیم، ما به شکل دیگری ابتکار عمل را به دست بگیریم و نوعی برخورد کنیم که مثلاً ضربه بزنیم. این دو جور مواجهه است.

 یک دوگانه‌ی دیگر این است: مواجهه‌ی مأیوسانه یا امیدوارانه. گاهی انسان با یک حادثه‌ای که مواجه میشود، توجّه به توانایی‌های دشمن یا حرکت دشمن موجب میشود که انسان مأیوس بشود؛ حالا ممکن است وارد میدان هم بشود امّا مأیوسانه وارد میشود؛ این یک جور مواجهه است. یک جور مواجهه این است که نه، انسان امیدوارانه وارد میدان بشود؛ اینها با هم فرق میکنند. اگر مأیوسانه وارد میدان شدیم، ادامه‌ی کار یک جور خواهد بود، اگر امیدوارانه وارد شدیم، ادامه‌ی کار جور دیگری خواهد بود؛ این هم یک دوگانه‌ی دیگر.

 یک دوگانه‌ی دیگر، دوگانه‌ی ترس و دلیری است. یک وقت انسان وارد میدان میشود امّا میترسد؛ از دشمن، از حادثه، از ورود در غمرات(۴) میترسد، با ترس وارد میشود؛ این یک جور عکس‌العمل و واکنش و حضور در مقابل دشمن است، یک وقت با دلیری وارد میشود. در روایات دارد «خُضِ الغَمَراتِ لِلحَقّ‌»؛(۵) وارد میدان میشود با دلیری، با شجاعت؛ این هم یک جور دیگر برخورد. ببینید، ما نگاه کنیم به وضع کشورهای دنیا؛ کشورهایی که ما با آنها آشنا هستیم، مسائلشان را میدانیم؛ هر دو جور حرکتها را ما در کارهای اینها می‌بینیم. فرض بفرمایید مثلاً یک جاهایی وارد میشوند [در مقابل] فشار آمریکا روی بعضی از کشورها؛ یک جا با شجاعت وارد میشوند، با دلیری وارد میشوند، یک جا با ترس وارد میشوند؛ هر کدام یک جور است؛ آن کسی هم که با ترس وارد میشود، ممکن است یک حرکتی بکند امّا نوع آن حرکت با نوع حرکت آن کسی که امیدوارانه، با شجاعت وارد میشود تفاوت دارد.

 یک دوگانه‌ی دیگر این است که حرکتی که در مقابل دشمن میخواهیم انجام بدهیم، با حزم(۶) و تدبیر باشد یا با سهل‌اندیشی و سهل‌انگاری باشد. مثلاً فرض کنید در بیانات آقایان راجع به فضای مجازی و مسائل مانند اینها؛ خب نوع برخورد با این قضیّه دو جور ممکن است: میتواند به صورت مدبّرانه عمل کردن [باشد] ، یک جور هم نه، میتواند به صورت سهل‌اندیشانه. [البتّه] سهل‌انگاری یک حرف است، سهل‌اندیشی یک حرف دیگر است؛ سهل‌اندیشی یعنی انسان پیچیدگی کار را نبیند، آن پیچهای کار و مشکلات کار را انسان توجّه نکند؛ این سهل‌اندیشی است. سهل‌انگاری هم این است که انسان نگاه کند، بی‌تفاوت از مقابل خطر عبور کند. هم میتوان این جوری عمل کرد، هم میتوان با تدبیر، با دقّت، با ملاحظه‌ی جوانب وارد میدان شد.

 یک دوگانه‌ی دیگر، نگاه به حوادث، [به صورت] تهدید و فرصت توأماً است، یکی هم نگاه یک‌جانبه است: یا تهدیدنگر یا فرصت‌نگر. فرض بفرمایید وقتی ما در مقابلِ دشمنیِ آمریکا قرار میگیریم، دو جور میتوانیم برخورد بکنیم: نگاه کنیم ببینیم فرصتهای ما در مقابل این دشمن علی‌الظّاهر مقتدر چه چیزهایی است، تهدیدهایی که در مقابل ما قرار دارد چه چیزهایی است؛ هر دو را ملاحظه کنیم، جمع‌بندی کنیم، آن وقت تصمیم بگیریم؛ یک وقت هست که نه، فقط تهدید را می‌بینیم، فرصتهای خودمان را نمی‌بینیم، یا اینکه نه، یک فرصتهایی داریم که آنها را می‌بینیم و تهدید را توجّه نمیکنیم؛ خب این جور نگاهِ یک‌جانبه‌نگر خطا است؛ میتوان نگاه جامع داشت در مقابل یک چنین مسئله‌ای. این هم یک دوگانه‌ی دیگر.

 ببینید، همه‌ی اینها برای مردم مهم است؛ مخصوص مسئولین نیست؛ البتّه مسئولین مخاطب اوّلند در این گونه توصیه‌ها و حرفها -مسئولین سیاسی یک جور، مسئولین نظامی یک جور، مسئولین مسائل اجتماعی یک جور- لکن عامّه‌ی مردم در این زمینه‌ها باید صاحب‌نظر باشند، باید درک و فهم عمیق داشته باشند. اینکه عرض میکنیم به یک فهم عمومی باید برسیم بین مردم، به این معنا است؛ حالا بعداً یک خُرده بیشتر توضیح خواهم داد.

 یک دوگانه‌ی دیگر، شناخت واقعیّتهای میدان است. شناخت واقعیّتهای میدان و نشناختن واقعیّتهای میدان؛ یعنی ما بدانیم که الان در کجا قرار داریم: «ما کجا هستیم، دشمن کجا هست، جایگاه ما چیست؟» این از جمله‌ی آن چیزهایی است که دشمن روی آن خیلی تلاش میکند. سعی دشمن در این چند سال همیشه این بوده و عوامل داخلی‌اش هم همین کار را تکرار میکنند که جایگاه خودی را ضعیف نشان میدهند، جایگاه دشمن را قوی نشان میدهند؛ تلقین این معنا که «بیچاره شدیم، پدرمان درآمد، کاری از دستمان ساخته نیست». این از جمله‌ی آن چیزهایی است که یکی از دوگانه‌های اساسی است؛ بدانیم واقعاً کجا [هستیم]. فرض کنید اگر چنانچه ما ندانیم که موقعیّت ما در منطقه الان به نحوی است که دشمن از ما حساب میبرد، یک جور عمل میکنیم، اگر دانستیم که موقعیّت ما به نحوی است که دشمن از ما حساب میبرد، جور دیگری عمل میکنیم. آن کسانی که مثلاً حالا فرض بکنید راجع به حضور ما در منطقه حرف میزنند، مینویسند، اعتراض میکنند،‌ ایرادهای بیجا میکنند، اینها در واقع نادانسته -حالا بنده کسی را متّهم نمیکنم- دارند به این نقشه‌ی دشمن کمک میکنند. این هم یک دوگانه‌ی دیگر که جایگاه خودمان را در میدان و جایگاه دشمن را در میدان مواجهه و مقابله بشناسیم.

 یک دوگانه‌ی دیگر، مسئله‌ی بُروز احساسات است. در حوادث گوناگون گاهی هست که انسان احساسات را رها میکند -حالا چه احساسات مثبت، مثلاً شادی را که انسان از یک موفّقیّت خرسند میشود، شاد میشود، احساسات خودش را رها میکند، یا احساس منفی را [مثلاً] غم را، غصّه را، ناراحتی را- این یک جور است؛ یک جور نه، کنترل احساسات، خرج کردن احساسات به قدر لازم. یکی از مواردی که واقعاً ممکن است ما ضربه بخوریم -یک وقتهایی هم یک ضربه‌هایی از آن خورده‌ایم- عدم کنترل احساسات عمومی است. حالا مثلاً بنده روی جوانها خیلی تکیه میکنم و به معنای واقعی کلمه هم اعتقاد دارم به مسئله‌ی جوانها -خب، از قبل از انقلاب هم با جوانها کار کرده‌ایم، در طول انقلاب هم همیشه تا الان همراه با جوانها بوده‌ایم- امّا این را باید توجّه کرد که ما به جوانها اعتماد میکنیم امّا احساسات جوانها نبایستی به صورت رها، به صورت بی‌کنترلی در جامعه حکم‌فرمایی بکند؛ احساسات باید کنترل بشود. دو جور میشود برخورد کرد؛ یکی برخورد با احساساتِ بدون کنترل، یکی هم برخورد با احساسات که به اندازه‌ی لازم بُروز داده بشود که اینها کارهای آسانی هم نیست.

 یک دوگانه‌ی دیگر، رعایت ضوابط و حدود شرعی و عدم رعایت اینها است. گاهی ما در دوره‌ی مبارزات هم، قبل از انقلاب میدیدیم، بعضی‌ها که در کار مبارزه خیلی فعّال بودند، خیلی از مسائل شرعی و مانند اینها را اهمّیّت نمیدادند. میگفتند آقا داریم کار میکنیم برای مبارزه، برای هدف؛ حالا مثلاً فرض کنید نماز اوّل وقت هم نشد، نشد؛ یا فلان مسئله هم نشد؛ تهمت و غیبت و از این چیزها هم اگر چنانچه پیش می‌آمد، برایشان خیلی اهمّیّت نداشت. خب، این یک جور برخورد است، یک جور برخورد هم این است که انسان تقوا را ملاحظه کند. امیرالمؤمنین آن طور که نقل شده فرمود: لَو لَا التُّقیٰ لَکُنتُ اَدهَی العَرَب؛(۷) چه کسی از امیرالمؤمنین داهی‌تر(۸) و آگاه‌تر و زرنگ‌تر و باهوش‌تر؟ امّا خب تقوا گاهی جلوی بعضی از کارها را میگیرد. این هم یک دوگانه‌ی دیگر.

 بهره‌گیری از تجربه‌ها یا دو بار از یک سوراخ گزیده شدن؛ این هم یک مسئله [است]. حالا در همین مسائل مواجهه‌ی ما با دشمنان خارجی -مثلاً با غرب، با آمریکا، با اروپا- خب یک قضایایی داریم دیگر؛ قضایای گذشته را داریم، از اوّل انقلاب هم قضایایی داریم، امّا این اواخر هم قضیّه‌ی برجام [را داشتیم] و تعهّدات اینها و بعد هم زدن زیر تعهّدها و عدم رعایتشان، عدم ملاحظه‌شان؛ خب، این یک تجربه است. ما در برخورد با این جناحی که با ما این‌ جور برخورد کرده و علیرغم عُهود و مواثیق مؤکّد،(۹) به وظایف خودش عمل نکرده و همین ‌طور با لبخند و با ریشخند و با این حرفها قضایا را پیش برده، باید نوع برخوردمان با این طرف، با این آدم، با این دولت، با این جبهه، با استفاده‌ی از این تجربه باشد و بدانیم که با اینها چگونه باید برخورد کنیم.

 یک نکته‌ی دیگر، یک نوع حرکت دیگر، یک دوگانه‌ی دیگری که حالا این هم آخری‌اش باشد، این است که ما در مواجهه‌ی با حوادث دائم به خودمان بپریم، مدام به خودمان انتقاد کنیم، درون خودمان، من شما را مقصّر بدانم، شما من را مقصّر بدانید؛ این یک جور برخورد است که متأسّفانه در خیلی از مواقع پیش می‌آید که وقتی مجموعه‌ها با سختی مواجه میشوند -حالا مجموعه‌ها چه یک حزب باشد، چه یک دولت باشد، چه یک ملّت باشد- همدیگر را متّهم میکنند، یا اینکه نه، به جای اینکه سر همدیگر داد بکشیم، به تعبیر امام «هر چه فریاد دارید بر سر آمریکا بکشید»؛(۱۰) طرف مقابل، او است. بنده مکرّر در صحبتهای عمومی گفته‌ام، ما دچار این اشتباه نمیشویم که دشمن خودمان را نشناسیم؛ دشمن ما معلوم است. کسان دیگری هستند که علیه ما کار میکنند -امّا روی غفلت است یا مانند اینها- اینها اهمّیّتی ندارند؛ آن که دشمن واقعی است «وَ هَلُمَّ‌ الخَطبَ فی ابنِ اَبی‌ سُفیان»،(۱۱) که امیرالمؤمنین فرمود. [در مورد] آن قضایایِ این جوری بیخودی سر هم داد نکشیم، بیخودی با همدیگر دعوا نکنیم. ببینیم واقعاً با چه کسی باید دعوا کرد، با چه کسی باید طرف شد؛ این جوری عمل بکنیم.

 خب، به نظر من این دوگانه‌ها سؤالات [مهم] است؛ ما از خودمان باید سؤال کنیم که در این دوگانه‌ها چه جوری باید عمل کنیم. البتّه پاسخ‌ دادنِ زبانی به اینها آسان است امّا پاسخ‌ دادن عملی و ملتزم شدن، به این آسانی نیست. به نظر من پاسخ اینها در منابع اسلامی ما روشن است. [مثلاً] در مواجهه‌ی با پیروزی‌ها قرآن به ما درس میدهد: اِذا جاءَ نَصرُ اللهِ وَ الفَتحُ، وَ رَاَیتَ النّاسَ یَدخُلونَ فی دینِ اللهِ اَفواجًا، فَسَبِّح بِحَمدِ رَبِّکَ وَ استَغفِرهُ اِنَّه کانَ تَوّابًا؛(۱۲) نمیگوید خوشحالی کن، مثلاً برو وسط میدان شعار بده؛ فَسَبِّح بِحَمدِ رَبِّک؛ [میگوید] برو تسبیح کن؛ این مربوط به تو نیست، مربوط به خدا است؛ استغفار کن. در خلال این حرکت ممکن است یک غفلتی از تو سر زده باشد، از خدای متعال طلب مغفرت کن؛ در برخورد با حوادث مثبت این جوری باید برخورد کرد: دچار غرور نشدن، و از خدا دانستن که «وَ ما رَمَیتَ اِذ رَمَیتَ وَلکِنَّ اللهَ رَمىٰ».(۱۳) این اغترار به نفْس و اغترار [نسبت] به خدا که انسان غرّه بشود، [درست نیست]؛ «فَحَقُّ لَکَ اَن لا یَغتَرَّ بِکَ الصِّدّیقون»؛(۱۴) در دعای صحیفه‌ی سجّادیّه [آمده] که صدّیقون هم نبایستی اغترار پیدا کنند به تو که بگویند «ما که دیگر با خدا وضعمان روشن است و ...»؛ نخیر، خدای متعال با صدّیقون هم رودربایستی ندارد؛ [اگر] یک وقت خطائی بکنند، ضربه را خواهند خورد. کاری که انجام میگیرد، کار خوبی را که انجام گرفته، از خودمان ندانیم، از خدا بدانیم. واقع قضیّه هم همین است.

 خب، بیست‌و‌دوّم بهمنِ امسال از سالهای قبل قوی‌تر و شلوغ‌تر بود، چه کسی کرد این کار را؟ کدام عامل، کدام آدم میتواند ادّعا کند که من مؤثّر بودم در این قضیّه؟ ما هر چه نگاه میکنیم، جز دست قدرت الهی چیز دیگری نبود. همه گفتند که امسال در جاهای مختلف بهتر از سالهای قبل بوده؛ این جز قدرت الهی چیز دیگری نیست، این دست قدرت خدا است. یک وقتی در دوران بیماری امام (رضوان‌ الله ‌علیه) که من یک چیزی را گفتم که این کار خدا بود و یک موفّقیّتی بزرگی بود، ایشان به بنده گفتند که من از اوّل انقلاب یا از اوّل کار -یک چنین چیزی- تا حالا میبینم که یک دست قدرتی دارد کارهای ما را پیش میبرد. من عین عبارت ایشان را بعد که بیرون آمدم نوشتم حالا الان [عین عبارت] یادم نیست؛ [فرمودند] یک دست قدرتی را میبینم. واقع قضیّه همین است؛ دست قدرتی است که دارد این کارها را انجام میدهد. منتها این دست قدرت خدا برای این است که اگر چنانچه ما رفتارمان را خوب کنیم، رحمت خدای متعال شامل خواهد شد. اَللهُمَّ اِنّی اَسئَلُکَ موجِباتِ‌ رَحمَتِک‌؛(۱۵) موجبات رحمت دست ما است. امام (رضوان الله علیه) فرمود خرّمشهر را خدا آزاد کرد؛ این همه جوانها آنجا مجاهدت کردند، شهید شدند، کار کردند، [امام فرمود] خدا آزاد کرد؛ این درست است؛ خدا آزاد کرد. میتوانستند همین قدر شهید بدهند و هیچ اتّفاقی هم نیفتد. در عملیّات رمضان، -در جنگی که همان وقتها انجام گرفت- خدا نخواست ما فتح کنیم امّا در خرّمشهر اتّفاق افتاد؛ این اراده‌ی الهی بود. این در مواجهه‌ی با حوادث خرسندکننده و حوادث مثبت بود.

 در مواجهه با حوادث سخت مثل همین تحریم که یک حادثه‌ی سخت است، یا فرض بفرمایید مثل حمله‌ی نظامی، حرکت نظامی -اینها حوادث سختی است که از طرف دشمن ممکن است تحمیل بشود- اینجا هم خدای متعال دستور خودش را و روش درست را به ما یاد داده: وَ لَمّا رَءَا المُؤمِنونَ الاَحزابَ قالوا هذا ما وَعَدَنَا اللهُ وَ رَسولُه وَ صَدَقَ اللهُ وَ رَسولُه وَ ما زادَهُم اِلّا ایمانًا وَ تَسلیمًا.(۱۶) ما توقّع نداشتیم که حکومت اسلامی در دوران سیطره‌ی مادّیّت و حکومتهای مادّی در دنیا به وجود بیاید و مادّیّون دنیا که همه‌ی قدرتهای مادّی را هم دارند، ساکت بنشینند تماشا کنند؛ معلوم بود که معارضه میکنند، معلوم است که اگر بتوانند تحریم میکنند، معلوم است که اگر بتوانند جنگ نظامی میکنند؛ ما باید کاری بکنیم که به فکر نیفتند این کارها را بکنند و اگر به فکر افتادند و اقدام کردند، سرکوب بشوند؛ وَالّا توقّعِ اینکه دشمن به ما حمله نکند، توقّعِ درستی نیست. بنابراین، این هم دستور الهی است.

 در مواجهه‌ی با حوادث نباید دچار ترس و دلهره شد. اَلا اِنَّ اَولِیاءَ اللهِ لا خَوفٌ عَلَیهِم وَ لا هُم یَحزَنون؛(۱۷) این [آیه] در سوره‌ی یونس است؛ نگاه کردم، در سوره‌ی بقره [هم] شاید چهار پنج جا(۱۸) «لا خَوفٌ عَلَیهِم وَ لاهُم یَحزَنون» در مورد مؤمنین آمده. خب این به خاطر ایمان است، به خاطر ارتباط با خدا است، به خاطر قبول ولایت الهی است؛ خوف و مانند آن نباید باشد. امام (رضوان الله علیه) واقعاً نمیترسید. ما یک وقتی خدمت ایشان نشسته بودیم -همان اوّل انقلاب؛ همان وقتهایی که با آن بنده‌خدا(۱۹) یک‌ودو داشتیم سر قضایای نیروهای مسلّح و این حرفها- بنده به ایشان گفتم «علّت اینکه شما مثلاً فلان جمله را درباره‌ی فلان شخص گفتید این است که میترسید ...»؛ میخواستم بگویم «میترسید که نیروهای مسلّح مثلاً بدشان بیاید»، تا گفتم «میترسید»، ایشان همین جور بلافاصله گفتند «من از هیچ چیز نمیترسم». ایشان منتظر نشدند که متعلَّق ترس را بگویم؛ تا گفتم «شما میترسید»، ایشان گفتند «من از هیچ چیز نمیترسم». واقعاً هم همین جور بود؛ ایشان از هیچ چیز نمیترسید. «اَلا اِنَّ اَولِیاءَ اللهِ لا خَوفٌ عَلَیهِم وَ لا هُم یَحزَنون‌» یعنی این. چرا بترسد؟ انسان بزرگی مثل او واقعاً همین جور بود.

 در آن دوگانه‌ی امیدواری و نومیدی، دچار نومیدی هم نباید بشویم: لا تَایئَسوا مِن رَوحِ اللهِ اِنَّه لا یَایئَسُ مِن رَوحِ اللهِ اِلَّا القَومُ الکافِرون(۲۰) -که در سوره‌ی یوسف است- این مربوط به مسائل دنیایی است؛ «لا تَایئَسوا مِن رَوحِ الله» مربوط به مسائل معنوی نیست، مربوط به پیدا کردن یوسف است: یا بَنِیَّ اذهَبوا فَتَحَسَّسوا مِن یوسُفَ وَ اَخیهِ وَ لا تَایئَسوا مِن رَوحِ الله‌؛(۲۱) «لا تَایئَسوا مِن رَوحِ الله» در پیدا کردن یوسف، که یک امر دنیایی است. پس بنابراین، این «لا تَایئَسوا مِن رَوحِ الله» یک امر کلّی است در امور دنیایی. البتّه در امور اخروی هم همین جور است امّا آیه در مورد امور دنیایی است. لا تَایئَسوا! چرا انسان مأیوس باشد؟ نخیر، ما امیدواریم که بتوانیم بینی این قدرتهای مستکبر را به خاک بمالیم و رغم اَنفشان(۲۲) کنیم؛ میتوانیم این کار را [بکنیم]، امیدواریم؛ [اگر] تلاش کنیم، همّت کنیم، بخواهیم، به خدا توکّل کنیم، از خدا بخواهیم، میشود.

 دچار شتاب‌زدگی و بهانه‌گیری هم نباید بشویم. یکی از چیزهایی که واقعاً ماها همه‌ -من، شما آقایان- در شهرها، در خُطَب نماز جمعه، در بین طلّاب، فضلا، حوزه‌های علمیّه باید به آن توجّه بدهیم، این است که یکی از عیوب کار، این بی‌صبری و شتاب‌زدگی است؛ مرتّب آدم پا به زمین بزند که «آقا چرا نشد؟ چرا نشد؟» خب هر چیزی قدری دارد، هر چیزی اَجَل و اَمَدی(۲۳) دارد، همه چیز باسرعت انجام نمیگیرد. یک وقتی یک نفری آمد خدمت امام و به ایشان از وضع دولت شکایت کرد -آن وقت بنده رئیس‌جمهور بودم- یک چیزی گفت؛ امام به او یک جمله‌ای گفتند که من یادم نمیرود، گفتند «آقا! اداره‌ی کشور سخت است»؛ بنده که خودم رئیس‌جمهور بودم، وقتی امام این را گفتند واقعاً از ته دل این را تصدیق کردم. خیلی از کارها حتماً باید بشود و باید برای آن آماده شد و باید کمر همّت بست، منتها تا رسیدن به آنجا یک مقداری فرصت لازم است. این شتاب‌زدگی و پا به زمین کوبیدن و احساس اینکه دیر شد، احساس خوبی نیست.

 بنده اینجا این آیه‌ی شریفه را یادداشت کرده‌ام که قضیّه‌ی حضرت موسیٰ است وقتی که برگشت و الواح را آورد و دید که آن قضایای گوساله اتّفاق افتاده. قالَ یقَومِ اَلَم‌ یَعِدکُم‌ رَبّکُم‌ وَعدًا حَسَنًا؛ خب خدا که به شما وعده داده که زندگی شما را درست خواهد کرد؛ اَفَطالَ عَلَیکُمُ العَهد، آیا طول کشیده؟ مگر از زمانی که بایستی وعده‌ی الهی انجام بگیرد گذشته که شما این جور بی‌صبری میکنید؟ خب صبر کنید، خدای متعال وعده‌ی خودش را عملی خواهد کرد. حُسن ظنّ به خدای متعال -که من یک بار دیگر در همین جلسه عرض کرده‌ام(۲۴)- یک چیز لازمی است و سوء ظنّ به وعده‌ی الهی که «چرا نشد، چرا نشد؟» جدّاً مذموم است در آیات؛ اَفَطالَ عَلَیکُمُ العَهدُ اَم اَرَدتُم اَن یَحِلَّ عَلَیکُم غَضَبٌ مِن رَبُّکُم.(۲۵) من احتمال میدهم «یا اَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا لا تَکونوا کَالَّذینَ ءاذَوا موسیٰ فَبَرَّاَهُ اللهُ مِمّا قالوا»(۲۶) اشاره‌ای به این باشد: «وَ اِذ قالَ موسیٰ لِقَومِه! یا قَومِ لِمَ تُؤذونَنی وَ قَد تَعلَمونَ اَنّی رَسولُ الله»(۲۷) احتمالاً‌ اشاره‌ای به این است که مرتّب فشار می‌آوردند که «آقا، چرا نشد، چرا نشد؟» که البتّه اینها مال بعد از نجات از دست فرعون است، امّا قبل از نجات از دست فرعون هم همین‌ جور بود؛ قالوِا اوذینا مِن قَبلِ اَن تَأتِیَنا وَ مِن بَعدِ ما جِئتَنا،(۲۸) به حضرت موسیٰ اعتراض میکردند که حالا هم که تو آمده‌ای، باز [برای] ما همان اذیّتها وجود دارد؛ یعنی ایرادهای بنی‌اسرائیلی که میگویند، واقعاً همین ‌جور است؛ باید مواظب باشیم که اینها دامن ما را نگیرد.

 خب، یک مسئله‌ی دیگر که باز این را هم عرض کنیم، مرزبندی با دشمن برای مصونیّت از تهاجم نرم [است]. یکی از کارهای بسیار لازم همین است که ما نگذاریم مرزمان با دشمن کم‌رنگ بشود. مرزبندی با دشمن، اگر مرزبندی با دشمن نبود و مرز، برجسته نبود، عبور از این مرز -چه از این طرف به آن طرف، چه از آن طرف به این طرف- ممکن میشود؛ درست مثل مرزهای جغرافیایی. اگر مرزِ جغرافیایی نباشد و برجسته نباشد، خب از آن طرف یک نفری بلند میشود می‌آید اینجا نفوذ پیدا میکند؛ آدم قاچاقچی، آدم دزد، آدم جاسوس از آن طرف می‌آید این طرف؛ از این طرف هم یک آدم غافل، آدم خواب‌آلوده از مرز عبور میکند میرود آنجا گیر می‌افتد. مرز اعتقادی و مرز سیاسی هم عیناً همین ‌جور است؛ وقتی که مرز روشن نبود، دشمن میتواند نفوذ کند، میتواند خدعه کند، میتواند فریبنده عمل بکند، میتواند بر فضای مجازی مسلّط بشود. اگر مرز با دشمن روشن بود، تسلّط او بر فضای مجازی، بر محیط فرهنگی به این آسانی نخواهد بود؛ این هم یک مطلب است که در آیه‌ی شریفه‌ی «لا تَتَّخِذوا عَدُوّی وَ عَدُوَّکُم اَولِیاءَ تُلقونَ اِلَیهِم»، تا میرسد به اینجا که «تُسِرّونَ اِلَیهِم بِالمَوَدَّةِ وَ اَنَا اَعلَمُ بِما اَخفَیتُم»،(۲۹) خدای متعال از این منع کرده که ما با دشمن به این صورت برخورد بکنیم. این هم یک نکته است.

 این مرزبندی با دشمن که عرض کردم، یک حاشیه‌ای دارد که آن حاشیه هم به نظر من خیلی مهم است و آن، همه را دشمن به حساب نیاوردن [است]؛ این هم یک مسئله‌ِی مهم [است]. گاهی اوقات هست که ما به خاطر تعصّبمان علیه دشمن -که آن تعصّب، بجا هم هست، تعصّب خوبی است- یک نفر تا یک حرفی میزند که با آن چیزی که رؤیت ما نسبت به دشمن است موافق نیست، این [فرد] را متّهم میکنیم که تو با دشمن هستی؛ این درست نیست. خب الان فرض بفرمایید که در داخل کشور راجع به فلان کنوانسیون، راجع به فلان موضوع بین‌المللی مِن‌ باب مثال، بحث هست و یکی مخالف است، یکی موافق است؛ هیچ دلیل ندارد که آن که موافق است، آن کسی را که مخالف است متّهم کند؛ یا آن که مخالف است، آن کسی را که موافق است متّهم کند؛ خب دو نظر است، دو استدلال است؛ این [یکی] استدلال او را قبول ندارد، او هم استدلال این را قبول ندارد. متّهم نکردن یکدیگر، به جان خودی نیفتادن، همان مطلبی است که قبلاً هم عرض کردم؛ یعنی ما مرزبندی را با دشمن از دست ندهیم؛ مسئله‌ی مرزبندی با دشمن خیلی مهم است امّا این موجب این نشود که تا دیدیم کسی مثلاً یک ‌خُرده‌ای در یک نقطه‌ای با ما اختلاف‌ نظر دارد، فوراً او را به دشمن وصل کنیم، بگوییم این [فرد] عامل دشمن است؛ نه، این هم به نظر ما درست نیست.

 من در پایان دو نکته را عرض کنم: اوّلاً تهاجم حدّاکثری دشمن، به بسیج حدّاکثری نیروها احتیاج دارد. امروز تهاجم دشمن حدّاکثری است؛ یعنی از همه‌ی امکانات و وسایلشان دارند استفاده میکنند؛ در درجه‌ی اوّل آمریکایی‌ها، در حاشیه و ذیل آنها صهیونیست‌ها یعنی حکومت صهیونیستی؛ و در کنار و پشت سر آنها هم عموماً غربی‌ها و همه‌ی اروپایی‌ها. حالا الان مثلاً فرض کنید در اروپا منع خرید نفت بعضی از کشورهای اروپا هم از طرف آمریکا برداشته شده امّا از ما نفت نمیخرند؛ خب این دشمنی است دیگر؛ یعنی این هیچ وجه دیگری ندارد؛ منتها این یک نوع دشمنی است، یک نوع خاصّ دشمنی است؛ بسیجِ حدّاکثری کرده‌اند؛ بارها آمریکایی‌ها تکرار کردند که تحریمی که ما علیه ایران وضع کردیم، شدیدترین تحریم در طول تاریخ است، راست هم میگویند. بنده هم یک وقت در صحبت در جوابشان گفتم که شکستی هم که آمریکا در مقابل این قضیّه خواهد خورد، سخت‌ترین شکست در طول تاریخ است برای آمریکا ان‌شاء‌الله؛(۳۰) اگر ما ان‌شاء‌الله درست همّت کنیم و درست حرکت کنیم و پیش برویم. بنابراین بسیجِ همه‌ی امکانات لازم است. در مقابل تهاجم حدّاکثری، بسیج حدّاکثریِ امکانات لازم است؛ این یک نکته.

 نکته‌ی دوّم هم اینکه اساس کار، ذکر الهی است: وَلا تَنِیا فی ذِکرِی.(۳۱) خدای متعال به موسیٰ و هارون در آن موقعیّت حسّاس که دو نفر آدم تنها دارند میروند به طرف یک قدرت جبّار قهّار مسلّطی مثل فرعون با آن همه امکانات، فرمود: وَلا تَنِیا فی ذِکرِی؛ مواظب باشید. بارها فرمود: لا تَخافا اِنَّنی مَعَکُما اَسمَعُ وَ اَرىٰ(۳۲) -من کمکتان میکنم، من حمایتتان میکنم- امّا این را هم فرمود که «لا تَنِیا فی ذِکرِی»؛ کوتاهی نکنید. ذکر الهی وسیله و مایه‌ی همه‌ی این توانایی‌هایی است که شمردیم و عرض کردیم که بایستی به کار گرفته بشود و استفاده بشود؛ ذکر الهی زمینه‌ی همه‌ی اینها است.

 امیدواریم ان‌شاء‌الله خدای متعال به ما و شما توفیق ذکر و توفیق توجّه به خدای متعال را عنایت کند و وعده‌ی خودش را در حقّ این ملّت، در حقّ این امّت ان‌شاء‌الله بزودی تحقّق ببخشد.

 ضمناً این را هم عرض بکنیم: شنیدم بعضی‌ها گفتند فلانی میگوید «جوانگرایی یعنی پیرزدایی»؛ بنده این را رد میکنم، مراد من پیرزدایی نیست. جوانگرایی یک معنایی است، باید روی آن فکر کرد، تأمّل کرد؛ یک معنای روشنی از جوانگرایی داریم؛ معنایش پیرزدایی نیست.

والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته

کتاب هفته

رئیس مجلس شورای اسلامی پس از قرائت گزارش تفریغ بودجه سال 92 از ارائه به موقع ...
رئیس مجلس شورای اسلامی پس از قرائت گزارش تفریغ بودجه سال 92 از ارائه به موقع ...

اوقات شرعی به افق استان البرز

نظرسنجی

کیفیت نسخه جدید وب سایت را چگونه ارزیابی می کنید ؟

عالی - 50%
قابل قبول - 25%
متوسط - 25%
ضعیف - 0%

مجموع آراء: 4
The voting for this poll has ended on: آوریل 1, 2015

آمار پایگاه

بازدید امروز335
بازدید دیروز2217
بازدید این هفته4016
بازدید این ماه50357
کل بازدید1762613

پشتیبانی آنلاین

<