امام جعفر صادق عليه السلام:

ان الله عز و جل إذا أحب عبدا فعمل قليلا جزاه بالقليل الكثير.

 چون خداي تعالي بنده اي را دوست دارد و او عمل كوچكي انجام دهد ، خدا او را پاداش بزرگ دهد .

اصول كافي ، ج 3 ، ص 137 – 138

نقشه سایت:

به گزارش روابط عمومی تبلیغات اسلامی البرز، حجت‌الاسلام سید عباس مسعودی، مدیرکل تبلیغات اسلامی البرز، امروز در گفتگو با روابط عمومی این اداره کل اظهار داشت: رونق تولید، راهبردی مهم در راستای توسعه اقتصادی کشور است و هرساله مقام معظم رهبری مدظله‌العالی با توجه به اقتضائات کشور نامی را برای سال در نظر می‌گیرند که نشان از تیزبینی و دوراندیشی معظم له نسبت به کشور و آینده آن دارد.

حجت‌الاسلام سید عباس مسعودی، افزود: این نام‌گذاری با توجه به وضعیت اقتصادی کشور راهبردی مهم در راستای رشد اقتصادی کشور و همچنین بی‌اثر کردن تحریم‌های اقتصادی دارد.

مدیرکل تبلیغات اسلامی البرز، تصریح کرد: نام‌گذاری سال ۹۸ به نام سال رونق تولید می‌تواند در اشتغال‌زایی نسل جوان جامعه، کاهش سطح آسیب‌ها و معضلات اجتماعی اثرگذار باشد.

مسعودی، خاطرنشان کرد: نگاه عمیق به رونق تولید تعیین‌کننده مسئولیت مردم و دست‌اندرکاران نظام در حوزه مسائل اقتصادی کشور است و نام‌گذاری سال‌های اخیر توسط معظم له با عناوین مختلف به‌طور مستقیم و غیرمستقیم با مسائل اقتصادی کشور و توسعه همه‌جانبه آن مرتبط است.

وی گفت: امروز دشمنان نظام و انقلاب با هر وسیله و راهکار تلاش می‌کنند تا مردم را از نظام و مسئولان ناامید و مأیوس کنند به همین منظور باید با عمل به منویات معظم له و تلاش و همت مضاعف تلاش خود را بیش از بیش در راستای رشد و اعتلای همه‌جانبه انقلاب اسلامی به‌کار گیریم.

حجت‌الاسلام سید عباس مسعودی، گفت: رونق تولید؛ اشتغال‌زایی و کاهش آسیب‌های اجتماعی از قبیل طلاق و اعتیاد را در پی خواهد داشت و این امر به شرطی محقق خواهد شد که همه مسئولان با عزم راسخ و همت مضاعف در زمینه تحقق شعار سال گام بردارند.

مدیرکل تبلیغات اسلامی البرز اذعان کرد: امروز زبونی و خاری دشمنان نظام و انقلاب را می‌توان در تحریم نهاد انقلابی و شجاع سپاه پاسداران دید به همین منظور همه آحاد جامعه باید با حمایت همه‌جانبه از سپاه پاسداران و نیروهای مسلح به دشمنان قسم‌خورده این نظام اسلامی ثابت کنند که تا آخرین قطره خونمان از نظام و رهبری حمایت خواهیم کرد.

به گزارش روابط عمومی تبلیغات اسلامی البرز ،    امید سبزعلی ،مسئول رییس حوزه ریاست و روابط عمومی تبلیغات اسلامی البرز گفت:آینده پژوهی و آینده نگری یکی از مهمترین وطایف روابط عمومی هاست.

به گزارش روابط عمومی تبلیغات اسلامی البرز ، امید سبزعلی ، مسئول روابط عمومی تبلیغات اسلامی البرز گفت:مراسم تجلیل از جانیازان این اداره کل با حضور پرسنل تبلیغات اسلامی این استان برگزار شد.

در این مراسم حجت الاسلام سید عباس مسعودی ،مدیر کل تبلیغات اسلامی البرز به مناسبت فرار رسیدن میلاد حضرت اباالفضل العباس علیه السلام و روزجانباز گفت:حضرت عباس علیه السلام بهترین الگو و اسوه ایثار و شهادت است  زمانیکه ایشان به آب فرات می رسند لکن دریغ از نوشیدن جرعه ای آب.  

وی گفت:حضرت عباس علیه السلام، اسوه شجاعت و دلاورمردی برای آزادمردان جهان است و رزمندگان هشت سال جنگ تحمیلی با الگو قرار دادن آن حضرت جانانه در مقابل دشمن ایستادگی کرده و به پیروزی رسیدند. 

مدیر کل تبلیغات اسلامی البرز گفت:دشمنان به خوبی دریافته اند که مقابله با جمهوری اسلامی ایران از طریق نظامی امکان پذیر نیست به همین منطور ارزش ها و شعائر دینی را اماج حملات خود قرار داده اند.

سید عباس مسعودی ،گفت:نامگذاری سال 98 توسط مقام معطم رهبری مد ظله العالی می تواند راهکاری مهم و اساسی برای حرکت به سمت پیشرفت و توسعه کشور باشد که تحقق این امر عزم ملی را می طلبد.

در پایان لوح تقدیر به همراه کارت هدیه به جانبازان اداره کل تبلیغات اسلامی و ادارات تابعه اهدا شد.

به گزارش روابط عمومی تبلیغات اسلامی البرز ، به نقل از گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر مقام معظم رهبری، در شب ولادت باسعادت حضرت سیدالشهداء علیه السلام و به‌مناسبت روز پاسدار، رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار جمعی از پاسداران و خانواده‌های آنان، علت خصومت آمریکایی‌ها با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را پیشگامی آن در دفاع از کشور و انقلاب خواندند و خاطرنشان کردند: آمریکا و دشمنان نادان چهل سال است که هرچه در توان داشتند علیه جمهوری اسلامی به‌کار بستند اما هیچ غلطی نتوانستند بکنند و امروز دست انقلاب و نظام اسلامی در منطقه و بلکه در دنیا باز شده است.

 

حضرت آیت الله خامنه‌ای، سپاه را یک دستگاه برجسته و در خط مقدم مواجهه با دشمن در میادین گوناگون برشمردند و گفتند: سپاه هم در میدان عملیاتی و مقابله با دشمن در مرزها و حتی چند هزار کیلومتر دورتر در اطراف حرم حضرت زینب(س) پیشقدم است و هم در میدان مقابله سیاسی با دشمن.

 

رهبر انقلاب اسلامی کینه آمریکایی‌ها از سپاه را ناشی از همین مسئله دانستند و افزودند: آمریکایی‌ها به‌خیال خود علیه سپاه و در واقع علیه انقلاب و ایران نقشه می‌کشند و گربه‌رقصانی می‌کنند، البته این خباثت‌ها به جایی نخواهد رسید و با برگشتن کید و فریب آنها به خودشان، دشمنان جمهوری اسلامی مانند ترامپ و احمق‌های دور و بر نظام حاکمه آمریکا در حال حرکت به‌سمت حضیض هستند.

 

ایشان چهل سال توطئه علیه جمهوری اسلامی و در عین حال پیشرفت انقلاب را نشانه ناتوانی آمریکایی‌ها در متوقف کردن حرکت ملت ایران دانستند و گفتند: دشمنان ایرانِ عزیز، چهل سال است که انواع فشارهای سیاسی، اقتصادی و تبلیغاتی فراگیر را علیه ملت اِعمال کردند اما حتی آن روز که جمهوری اسلامی تازه‌کار بود، نتوانستند هیچ غلطی بکنند.

 

حضرت آیت الله خامنه‌ای با اشاره به دست برتر جمهوری اسلامی ایران در منطقه، افزودند: بر خلاف تصور دشمنان، عزت و قدرت امروز نظام اسلامی ناشی از بمب اتم نیست، چرا که ما از ابتدا تأکید کردیم سلاح هسته‌ای بر خلاف مبانی دینی ما است و به آن نیازی نداریم، بنابراین اقتدار و عزت امروز ملت ایران در چشم دنیای اسلام، به‌خاطر ایستادگی، فداکاری و بصیرت مردم است.

 

رهبر انقلاب اسلامی، لازمه استمرار این حرکت پرافتخار را شناخت وظیفه و عمل به آن دانستند و گفتند: بدون تردید انقلاب به‌پیش خواهد رفت، اما همگان از آحاد مردم و به‌ویژه جوانان تا سپاه پاسداران و کلیه نیروهای مسلح و دستگاههای دولتی باید نقش خود را در این حرکت تشخیص دهند و با الگوگیری از عمل مؤمنانه اولیاء الهی همچون امام بزرگوار، برای خدا و در راه خدا به وظایف خود عمل کنند.

 

به گزارش روابط عمومی تبلیغات اسلامی البرز ،  امید سبزعلی ، مسئول دفتر مدیر کل و روابط عمومی تبلیغات اسلامی البرز گفت:روابط عمومی ها در تبیین و نهادینه کردن شعار رونق تولید اثرگذارند .

وی گفت:روابط عمومی تبلیغات اسلامی البرز با همکاری روابط عمومی سایر ادارات استان البرز ،روحانیون مستقر و مبلغین اعزامی و همچنین مسئولین شورای هیئات مذهبی استان البرز تلاش خود را در راستای تبیین و آگاهی سازی به اقشار جامعه در زمینه پیاده سازی شعار سال که توسط مقام معظم رهبری مد ظله العالی به عنوان سال رونق تولید نامگذاری شده است را انجام خواهد داد.

امید سبزعلی، ادامه داد:حمایت از رونق تولید می تواند نقشی مهم و اثرگذار را در راستای حمایت ازکالای ایرانی و به تبع آن کاهش میزان آسیب ها و معضلات اجتماعی در سطح کشور ایفا کند. 

مدیر روابط عمومی تبلیغات اسلامی البرز ، ادامه داد:باید روحیه خودباوری و امید را در خود تقویت کنیم و تا زمانیکه این روحیه مانند رزمندگان هشت سال دفاع مقدس که با کمترین امکانات در برابر دشمان اسلام و انقلاب مقاومت کردند و نگذاشتند یک وجب از خاک این کشوربه دست بیگاتگان بیفتد را در خود تقویت نکنیم ، نمی توانیم گام های اثرگذاری را در راستای حمایت همه جانبه از رونق تولید برداریم. 

سبزعلی ،خاطر نشان کرد:بیکاری یکی از مهمترین عوامل رشد و توسعه آسیب ها و معضلات اجتماعی در سطح جامعه است که عدم توجه مسئولان به این معضل برای کشور و آینده خوب نیست.

وی گفت:نامگذاری سال 98 به نام سال رونق تولید از سوی مقام معطم رهبری مد ظله العالی می تواند راهبردی مهم و اساسی برای نجات نسل جوان جامعه از معضل بیکاری و رشد ازدواج و سبک زندگی اسلامی در کشور باشد.

شنبه, 17 فروردين 1398 11:30

نخست‌وزیر عراق وارد تهران شد

به گزارش روابط عمومی تبلیغات اسلامی البرز به نقل از خبرگزاری تسنیم، عادل عبدالمهدی نخست‌وزیر عراق دقایقی پیش به دعوت حجت‌الاسلام حسن روحانی در راس یک هیئت بلندپایه سیاسی، اقتصادی و نظامی وارد تهران شد.

محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه از وی در فرودگاه مهرآباد استقبال کرد.

در جریان این سفر برخی از مقامات ارشد دولت عراق از جمله وزیران نفت، دارایی، خارجه، برنامه‌ریزی، تجارت، برق و منابع آبی، مشاور امنیت ملی عراق، رئیس ستاد ارتش این کشور، قائم مقام وزیر کشور، رئیس گذرگاه‌های مرزی و چند تن از نمایندگان مجلس عراق، نخست وزیر این کشور همسایه را همراهی می‌کنند.

 

یکشنبه, 26 اسفند 1397 09:36

آداب اسلام در رابطه با نوروز

 عید در لغت از ماده‌ی عود به معنی بازگشت است، و لذا به روزهایی که مشکلات از قوم و جمعیتی بر طرف می‌شود و بازگشت به پیروزی‌ها و راحتی‌های نخستین می‌کند عید گفته می‌شود.
آقا امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) در نهج البلاغه کلمات قصار 428 می‌فرمایند: روزی که در آن گناه نشود روز پیروزی و پاکی و بازگشت به فطرت نخستین است که به همین خاطر در روایت به چنین روزی عید اطلاق می‌شود.
ما در این مقاله به نکته‌های ظریف و جالب در مورد عید نوروز و هچنین اعمال و رفتاری که در هر عیدی باید بدان عمل کنیم می‌پردازیم تا انشاءالله خواننده‌ی گرامی با خواندن آن یک تحول عظیم (تحول حال به احسن حال) برایش ظاهر و آشکار گردد. نکته‌هایی همانند صله‌ی رحم در عید نوروز، خید پوشاک و لباس در عید نوروز، خوردن شیرینی و آجیل در این ایام، چه کنیم در این ایام بیمار نشویم و چگونه از عمرمان بهترین استفاده را ببریم.
خداوند بلند مرتبه در کتاب خود و معجزه‌ی جاودان پیامبرش چنین بیان می‌فرماید:
«قالَ عیسَی ابْنُ مَرْیَمَ اللَّهُمَّ رَبَّنا أَنْزِلْ عَلَیْنا مائِدَةً مِنَ السَّماءِ تَکُونُ لَنا عیداً لِأَوَّلِنا وَ آخِرِنا وَ آیَةً مِنْکَ وَ ارْزُقْنا وَ أَنْتَ خَیْرُ الرَّازِقینَ» (1)
«عیسی بن مریم گفت: بار خدایا!‌ای پروردگار ما! برای ما مائده‌ای از آسمان بفرست، تا برای ما و آنان که بعد از ما می‌آیند عیدی و نشانی از تو باشد و ما را روزی ده که تو بهترین رزی دهندگانی».
پس از بیان آیه‌ای از قرآن کریم، سخن بهترین افراد ان است یعنی ائمه معصومین علیهم السلام را بیان می‌کنیم:
«امام علی (علیه‌السلام) -در یکی از عیدها- همانا این عید برای کسی عید است که خداوند روزه و نمازش را پذیرفته باشد و در هر روزی که در آن نافرمانی خداوند نشود، آن روز عید است.» (2)

سنت ایرانیان
 

امام صادق (علیه‌السلام) به معلی بن خنیس که در روز نوروز خدمت ایشان رسید- آیا می‌دانی امروز چه روزی است؟
معلی گوید: عرض کردم: فدایت شوم، این نوروزی است که ایرانیان آن را گرامی می‌دارند و در آن به یکدیگر هدیه می‌دهند.
امام صادق (علیه‌السلام) فرمود: سوگند به آن خانه‌ی کهن که در مکه است، این روز یک ریشه‌ی کهن دارد که من برایت توضیح می‌دهم تا آن را بدانی...
ای معلّی! روز نوروز، همان روزی است که خداوند در آن از بندگان پیمان گرفت تا او را بپرستند و چیزی را شریک او قرار ندهند و به فرستادگان و حجت‌های او و به امامان علیهم السلام ایمان بیاورند. نوروز نخستین روزی است که خورشید در آن طلوع کرد... هیچ نوروزی نیست مگر این که ما در آن روز منتظر فرج هستیم؛ زیرا نوروز از روزهای ما و شیعیان ماست. ایرانیان آن را حفظ کردند و شما آن را از دست نهادید... نوروز نخستین روز از سال ایرانیان است. آنان در حالی که تعداشان سی هزار نفر بود زنده ماندند و زندگی کردند و ریختن آب در نوروز سنت شد... (3)
در عید نوروز هدیه‌ای خدمت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) آوردند. حضرت پرسید: این چیست؟
عرض کردند:‌ای امیرالمؤمنین! امروز نوروز است.
امام (علیه‌السلام) فرمود: هر روزمان را نوروز کنید. (4)
امام علی (علیه‌السلام) فرمودند: نوروز ما، هر روز است. (5)

نسخ نوروز در اسلام
 

نقل شده که منصور از موسی بن جعفر (علیه‌السلام) تقاضا کرد که در روز نوروز در خانه بنشیند، تا مردم برای تبریک گویی پیش ایشان روند و هدایایی که برایش می‌برند نیز بپذیرد.
امام (علیه‌السلام) فرمود: من در اخبار جدم پیامبر (ص) جستجو کردم، اما برای این روز خبری پیدا نکردم. نوروز سنّت ایرانیان است و اسلام آن را منسوخ کرده است، پناه به خدا از این که چیزی را زنده کنیم که اسلام از بین برده است.
منصور گفت: ما این کار را فقط برای خار نظامیان می‌کنیم. (6) (یک سیاست لشکری است) بنابراین، تو را به خدای بزرگ سوگند که جلوس کنی و حضرت پذیرفت و جلو کرد... (7)

اعمال نوروز
 

امام صادق (علیه‌السلام) فرمود: چون عید نوروز فرا رسد، بدن خود را بشوی و پاکیزه‌ترین جامه‌هایت را بپوش و با خوشبوترین عطرها خودت را معطّر کن و در آن روز روزه باش. (8)
در کتاب مفاتیح الجنان در اعمال عید نوروز چنین آمده است:
چون نوروز شود غسل کن و پاکیزه‌ترین جامه‌های خود را بپوش و به بهترین بوهای خوش خود را خوشبو گردان و در آن روز روزه بدار و چهار رکعت نماز بخوان (هر دو رکعت به یک سلام). بدین گونه: در رکعت اول بعد از حمد ده مرتبه سوره «انا انزلناه» را بخوان.
در رکعت دوم بعد از حمد دو مرتبه سوره «قل یا ایها الکافرون» بخوان.
در رکعت سوم بعد از حمد ده مرتبه سوره «قل هو الله احد» را بخوان.
در رکعت چهارم بعد از حمد ده مرتبه سوره «قل اعوذ به رب الفلق» را بخوان.
بعد از نماز به سجده شکر برو و این دعا را بخوان: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الْأَوْصِیَاءِ الْمَرْضِیِّینَ وَ صَلِّ عَلَی جَمِیعِ أَنْبِیَائِکَ وَ رُسُلِکَ بِأَفْضَلِ صَلَوَاتِکَ وَ بَارِکْ عَلَیْهِمْ بِأَفْضَلِ بَرَکَاتِکَ وَ صَلِّ عَلَی أَرْوَاحِهِمْ وَ أَجْسَادِهِمْ اللَّهُمَّ بَارِکْ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ بَارِکْ لَنَا فِی یَوْمِنَا هَذَا الَّذِی فَضَّلْتَهُ وَ کَرَّمْتَهُ وَ شَرَّفْتَهُ وَ عَظَّمْتَ خَطَرَهُ اللَّهُمَّ بَارِکْ لِی فِیمَا أَنْعَمْتَ بِهِ عَلَیَّ حَتَّی لَا أَشْکُرَ أَحَداً غَیْرَکَ وَ وَسِّعْ عَلَیَّ فِی رِزْقِی یَا ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِکْرَامِ اللَّهُمَّ مَا غَابَ عَنِّی فَلَا یَغِیبَنَّ عَنِّی عَوْنُکَ وَ حِفْظُکَ وَ مَا فَقَدْتُ مِنْ شَیْ‌ءٍ فَلَا تُفْقِدْنِی عَوْنَکَ عَلَیْهِ حَتَّی لَا أَتَکَلَّفَ مَا لَا أَحْتَاجُ إِلَیْهِ یَا ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِکْرَامِ.»
ترجمه متن عربی:
«بار خدایا بر محمد و آل محمد، اوصیاء پسندیده رحمت فرست و هم بر همه‌ی پیامبران و فرستادگانت، بهترین رحمت‌هایت و برکت ده بر ایشان بهترین برکاتت و بر جسم و جانشان رحمت فرست. بار خدایا! بر محمد و آل محمد برکت ده و به ما در این روزی که برترینش دادی و گرامیش نمودی و شرافت و بزرگی‌اش بخشیدی برکت ده، بار خدایا! مرا در آنچه در آن بر من انعام کردی برکت ببخش تا به غیر از تو دیگری را سپاس نکنیم و در روزیم گشایش و وسعت ده‌ای صاحب جلال و بزرگواری، بار خدایا هر چه از من نهان باشد پس کمک و نگداری تو از من نهان مباد و هر چیز را گم کنم پس مبادا گمم کنی یاریت را تا به رنج و زحمت نیفتم برای آنچه محتاج آن نیستم‌ای صاحب جلال و بزرگواری».
بحث را با جملات زیبای رهبر عزیزمان در پیام نوروزی ایشان در سال 1/1/1377 ادامه می‌دهم: ایشان فرمودند: نوروز برای ما عبادت است ... (مردم) این روزها را بهانه‌ای برای دید و بازدید و رفع کدورت‌ها و محبت به یکدیگر قرار می‌دهند. این همان برادری و عطوفت و همان صله‌ی رحم اسلام است، بسیار خوب است... عید نورز چیز خوبی است. وسیله‌ای است که با آن دل‌ها شاد می‌شود، انسان‌ها با یکدیگر ارتباط برقرار می‌کنند. صله‌ی رحم و صله‌ی احباب می‌کنند... انسان باید با ارحام صله کند، یعنی ارتباط برقرار کند.
اگر بخواهیم به طور دقیق گوش دل به سخنان مقام معظم رهبری بسپاریم به این نکته پی می‌بریم که ایشان یکی از ارزش‌هایی که این نوروز برای ما آورده است را همان صله رحم معرفی می‌کنند که در اسلام به آن بسیار تأکید و سفارش شده است.
امام سجاد (علیه‌السلام) به فرزندش وصیت می‌فرماید: «ایّاک و مصاحبه القاطع لرحمه، فانی وجدته ملعوناً فی کتاب الله»
ازدوستی و مصاحبت با کسانی که قطع رحم می‌کنند بپرهیز، زیرا من در قرآن، آن‌ها را ملعون یافتم. (9)
برای اینکه بحث بهتر برای خواننده‌ی گرامی روشن شود ابتدا به تعریف واژه‌ی صله رحم می‌پردازیم و بعد به بیان روایات در این زمینه
صله‌ی رحم یعنی: مشارکت و مددکاری به خویشان با مال مقام و آبرو و سایر امکانات و خیرات در اختیار، احسان و نیکی به اقارب به نسبت حق و قربی که دارند، حفظ و تقویت همه‌ی ارتباطات لازم بین خویشان و دیدار آنان.
رحم به هر کسی گفته می‌شود که عرفاً جزء منسوبین و بستگان انسان به حساب می‌آید و صله: هر چیزی که احسان در حق آن‌ها حساب می‌شود.

اقسام صله‌ی رحم:
 

(1) - صله‌ی رحم به مال (لباس، مسکن، خوارک)
(2) - صله‌ی رحم به آبرو و دفاع از خویشاوندان.
(3) - صله‌ی رحم با زیارت و دیدار.
حضرت علی (علیه‌السلام) فرمودند: صله‌ی رحم کنید اگر چه به یک سلام باشد.
در قرآن کریم 12 آیه درباره‌ی صله‌ی رحم ذکر شده و نیز در سه مورد قاطعین رحم لعنت شده‌اند که عبارتند از: سوره رعد آیه 25؛ سوره محمد/ 22 و 23؛ بقره/ 27؛ در میزان الحکمه 43 روایت، در غررالحکم و دررالکلم 36 روایت و در بحار جلد 74، صد و ده روایت روایاتی در این موضوع آمده است.
بیان این عبارات فقط به عنوان مقدمه‌ای است برای اهمیت موضوع (صله‌ی رحم) در نوروز.
در ادامه به ذکر چند آیه از قرآن می‌پردازیم تا بحث خود را با کلام نورانی حضرت حق مزیّن کنیم:
«وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذی تَسائَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحامَ إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلَیْکُمْ رَقیباً» (10)
[بترسید از آن خدایی که به نام او از یکدیگر مسئلت و درخواست می‌کنید و درباره‌ی ارحام کوتاهی نکنید که خدا مراقب اعمال شماست].
«فَهَلْ عَسَیْتُمْ إِنْ تَوَلَّیْتُمْ أَنْ تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ وَ تُقَطِّعُوا أَرْحامَکُمْ * أُولئِکَ الَّذینَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فَأَصَمَّهُمْ وَ أَعْمی أَبْصارَهُم» (11)
[اگر (از این دستورها) روی گردان شوید یا جز این انتظار می‌رود که در زمین فساد و قطع پیوند خویشاوندی کنید؟ آن‌ها کسانی هستند که خداوند از رحمت خویش دورشان ساخته، گوشهایشان را کر و چشم‌هایشان را کور کرده است. ]
«وَ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ لا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً وَ بِذِی الْقُرْبی وَ الْیَتامی ...» (12)
[خدای یکتا را بپرستید و چیزی را برای او شریک قرار ندهید و به پدر و مادر و خویشان و یتیمان نیکی کنید.]
«وَ الَّذینَ یَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ میثاقِهِ وَ یَقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَ یُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ أُولئِکَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّارِ» (13)
[و آنان که می‌شکنند پیمان خدا را پس از بستن و قطع می‌کنند پیوندهایی را که خدا بهاستحکام آن دستور داده و تبهکاری می‌کنند در زمین، لعنت خدا برای ایشان است و بدی آن سرای.]

روایاتی جالب و خواندنی در باب صله‌ی رحم
 

پس از مطالعه‌ای که در این باب (صله‌ی رحم) انجام دادیم به روایات بسیار زیبا و خواندنی برخورد کردیم که اگر مقدور بود همه‌ی آن‌ها را بیان می‌کردیم تا دیگر هیچ دلیلی برای کسانی که با فامیل‌های خود قطع رابطه کرده‌اند باقی نماند و یک ابهام حجت کاملی باشد ولی به خاطر ضیق وقت و اینکه وقت خواننده را کمتر بگیریم به بیان قطره‌ای از این چشمه‌ی فوران اشاره می‌کنیم و حتی برای این که بتوانیم روایات بیشتری ذکر نماییم از بیان متن عربی آن خودداری می‌کنیم و فقط ارجاء می‌دهیم تا اگر خوانندگان عزیز مایل بودند خودشان به سند و آدرس روایت رجوع نمایند.
امام باقر (علیه‌السلام) فرمودند: در کتاب علی (علیه‌السلام) سه خصلت آمده که تا صاحبشان پیامد تلخ آن را نبیند نمی‌میرد: ستم، قطع رحم و سوگند دروغی که به سبب آن به جنگ خدا برود و همانا شتابان‌ترین اطاعت از جهت پاداش صله‌ی رحم است. همانا مردمی گناهکارند ولی با هم صله‌ی رحم می‌کنند و آنگاه مالشان رشد کرده، ثروتشان بسیار می‌شود و سوگند دروغ و قطع رحم سرزمین‌ها را از اهل آن خالی می‌کند و خویشاوندی را از جا بر می‌کند و همانان از قطع رحم، بریده شدن نسل است. (14)
امام صادق (علیه‌السلام) از پدرش حکایت کرده که فرمود: پدرک علی بن الحسین – درود خدا بر آن دو باد- به من فرمود: پسرم! به پنج کس توجه نکن و با آنان همراه، هم سخن و رفیق راه مشو!
عرض کردم: پدر جان! آن‌ها کیستند؟
فرمود: از همراهی با دروغگو دوری کن، زیرا او به مانند سرابی باشد که دور را به تو نزدیک و نزدیک را به تو دور سازد. از همراهی بد کار (فاسق) بر کنار باش؛ چون تو را به لقمه‌ای خوراکی یا کمتر از آن بفروشد. از همراهی با خسیس هم برحذر باش؛ چرا که تو را از یاری با دارایی‌اش فرو گذارد آن گاه که بدان سخت نیازمندی. ازدوستی با نابخرد دوری کن زیرا می‌خواهد به تو سود برساند، زیانت می‌دهد. مبادا با کسی که قطع رحم می‌کند دوستی نمایی که او را در کتاب خداوند بزرگ و گراهی در سه جا یافتم که لعن شده است. (رعد/25؛ محمد/22 و 23؛ بقره /27) (15)
امام صادق (علیه‌السلام) فرمود: چیزی سراغ ندارم که به مانند صله‌ی رحم عمر را افزونی بخشد تا این که اجل شخص سه سال دیگر است پس صله‌ی رحم می‌کند و خداوند به عمرش سی سال می‌افزاید پس اجل او سی و سه سال دیگر قرار داده می‌شود و گاهی هم اجل شخص سی و سه سال است او قطع رحم می‌کند پس سنش به سه سال کم می‌شود. (16)
امام صادق (علیه‌السلام) فرمود: به دستگیری و دیدار فامیلان خود بشتاب گر چه با تقدیم جرعه‌ای از آب باشد، برترین صله رحم آن است که از آزار فامیل خود خودداری کنی. (17)
حضرت علی (علیه‌السلام) فرمود: کسی که داشتنِ یک خصلت را تضمین کند من چهار خصلت را در او تضمین می‌کنم. کسی که صله‌ی رحم را در زندگی داشته باشد من دوستی فامیل، فراوانی اموال، طول عمر و دخول در بهشت را برای او تضمین می‌کنم. (18)
پیامبر اکرم (ص) فرمودند: به حاضران از امت و نیز به آیندگان از امت وصیت می‌کنم که صله‌ی رحم را ترک نکنند گرچه مستلزم پیمودن یک سال راه باشد و این عمل از دین است. (19)
زشت‌ترین گناهان قطع رحم و عقوق (یعنی بد سلوکی با پدر و مادر و خویشان) است. (20)
ایمان به خدا نیاورده کسی که رحم خود را قطع کند. (21)
گناه تراشی (و به دروغ کسی را متهم به گناه کردن) نخستین مرحله‌ی بریدن پیوند دوستی یا قطع رحم است. (22)
برترین صفات خوب پیوند با کسانی است که با شما قطع رابطه نموده‌اند و بخشش به کسی که تو را محروم نموده است و گذشت از کسی که به تو ستم روا داشته است. (23)
علامه مجلسی به دنبال آیه‌ی «وَ یَقطَعونَ ما اَمَرَاللهُ بهِ اَن یُوصَلَ» یک صد و دوه حدیث درباره اهیمت صله‌ی رحم، بیان نموده و آن‌ها را مورد بحث قرار داده است. (بحارالانوار/ج 71/ ص 87) ما در اینجا برخی از نکات جالبی را که در آن روایات آمده نقل می‌کنیم:
با بستگان خود دیدار داشته باشید، هر چند در حد نوشاندن آبی باشد.
صله‌ی رحم عمر را زیاد و فقر را دور می‌سازد، با صله‌ی رحم، رزق توسعه می‌یابد.
بهترین قدم‌ها، قدمی است که برای صله‌ی رحم و دیدار اقوام برداشته می‌شود.
به سراغ بستگان بروید، گر چه آن‌ها بی‌اعتنایی کنند. صله‌ی رحم کنید هر چند فامیل از نیکان نباشد.
صله‌ی رحم کنید، گر چه با سلام کردن باشد.
صله‌ی رحم، مرگ و حساب روز قیامت را آسان می‌کند.
بویی از بهشت نصیب شخص قاطع رحم نمی‌شود.
صله‌ی رحم باعث تزکیه عمل و رشد اموال می‌شود.
کمک به افمیل، بیست و چهار برابر به دیگران پاداش دارد.
صله‌ی رحم کنید، گرچه یک سال راه بروید.
نکات پایانی که در این بحث وجود دارد:
ادای حقوق دارای مراتب و مراحلی است: اول حق خداوند، سپس والدین، سپس خویشاوندان، سپس یتیمان که کمبود محبت دارند و آن گاه مساکین که کمبود مادیات دارند.
خویشاوندان اگر چه کافر باشند باید مورد محبت و لطف قرار گیرند.
صله‌ی رحم واجب است گر چه بعد مکان وجود داشته باشد و گاهی تا سی سال طول عمر را زیاد می‌کند.
قطع رحم از گناهان کبیره‌ای است که موجب عذاب آخرت و بلاهای دنیایی است.
در روایات بعضاً از قطع رحم تعبیر به (حالقه) شده یعنی چیزی که سبب هلاکت و مرگ می‌باشد.
رعایت حقوق خانواده و خویشاوندان، لازمه‌ی تقواست.
خویشاوندان به گردن ما حق دارند و ما منتی بر آنان نداریم.
پس از بیان یکی از آداب و رسومی که برای عید نوروز بیان شد که بسیار در اسلام به آن اهمیت داده شده بود به یکی دیگر از رسومات می‌پردازیم و آن پاکیزه‌ترین جامه‌ها را پوشیدن و خرید لباس از بازار و ... است.

نکوهش بازار
 

امام باقر (علیه‌السلام) فرمودند: بدترین جاهای زمین بازارهاست؛ بازار میدان ابلیس است، اول صبح پرچم خود را در آن جا نصب می‌کند و کرسیش را می‌گذارد و فرزندانش را همه سو می‌پراکند. از کسی که پیمانه را کم می‌دهد تا کسی که ترازو را سبک می‌گیرد و کسی که در گز کردن دزدی می‌کند یا کسی که برای فروش کالایش به دروغ متوسل می‌شود او به فرزندانش می‌گوید: بر شما باد به (فریفتن) مردی که پدرش مرده در حالی که پدر شما هنوز زنده است. ابلیس با اولین کسی که به بازار می‌آید وارد می‌شود و با آخرین نفری که بازار را ترک می‌کند بر می‌گردد. (24)
امام علی (علیه‌السلام) فرموده‌اند: محفل‌های بازارها، جایگاه حضور شیطان است. (25)
پیامبر خدا (ص) فرمودند: بازار سرای بی‌خبری و غفلت است. پس هر که در بازار یک تسبیح گوید خداوند هزار هزار ثواب برایش رقم زند. (26)
منظور ما از اینکه روایت‌هایی را در ذم و نکوهش بازار بیان نمودیم بدین معنا نیست که ما اصلاً به بازار نرویم، بلکه منظور این است که بفهمیم چه خطرهایی در بازار در انتظار ماست، پس سریع کار خود را انجام دهیم و از بازار خارج شویم ودر این لحظات زیاد به یاد خداوند باشیم و ذکر خداوند را زیاد بگوییم.
اما آیات و روایاتی که در مورد پوشاک لباس بیان شده است:
«یا بَنی آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنا عَلَیْکُمْ لِباساً یُواری سَوْآتِکُمْ وَ ریشاً وَ لِباسُ التَّقْوی ذلِکَ خَیْرٌ ذلِکَ مِنْ آیاتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُون» (27)
ای فرزندان آدم! ما برای شما پوشاکی فرو فرستادیم که عورت شما را می‌پوشاند و نیز جامه‌های زیبا و نرم و جامه‌ی تقوا، این برای شما بهتر است این از نشانه‌های خداست شاید که پند گیرید.
«وَ اللَّهُ جَعَلَ لَکُمْ مِمَّا خَلَقَ ظِلالاً وَ جَعَلَ لَکُمْ مِنَ الْجِبالِ أَکْناناً وَ جَعَلَ لَکُمْ سَرابیلَ تَقیکُمُ الْحَرَّ وَ سَرابیلَ تَقیکُمْ بَأْسَکُمْ کَذلِکَ یُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکُمْ لَعَلَّکُمْ تُسْلِمُونَ» (28)
و (نیز) خداوند از آنچه آفریده است سایه‌ها برای شما قرار داده؛ و از کوه‌ها پناه‌گاه‌هایی و برای شما پیراهن‌هایی آفریده، که شما را از گرما (و سرما) حفظ می‌کند؛ و پیراهن‌هایی که به هنگام جنگ، حافظ شماست؛ این گونه نعمت‌هایش را به را شما کامل می‌کند شاید تسلیم فرمان او شوید!

چه لباس‌هایی بپوشیم؟
 

روایت داریم که پیامبر (ص) فرمودند: نیکوترین جامه‌ای که با آن خدای عزوجل را در گورهایتان و در مساجدتان دیدار می‌کنید، جامه‌ی سفید است. (29)
امام صادق (علیه‌السلام) فرموده‌اند: کتان از لباس‌های پیامبران است و گوشت را می‌رویاند. (30)
پیامبر خدا (ص) از دو شهرت نهی فرمود: شهرت در نازکی و ضخامت لباس، نرمی و زبریِ آن و بلندی و کوتاهی آن. بلکه باید حد وسط میان این خصوصیات را رعایت کرد. (31)
امام صادق (علیه‌السلام) فرموده‌اند: دارایی‌ها از آنِ خداست و آن‌ها را نزد انسان به امانت می‌سپارد و به انسان‌ها اجازه داده است که با میانه‌روی، بخورند و با میانه روی، بپوشند. (32)
پیامبر خدا (ص) فرموده‌اند: پوشیدن حریر و طلا برای مردان امتم حرام و برای زنانشان حلال گشته است. (33) پیامبر خدا (ص) فرموده‌اند:‌ای اباذر! لباس زبر بپوش و جامه درشت و ضخیم بر تن کن، تا فخر و غرور به وجود تو راه نیابد. (34) پیامبر خدا (ص) فرموده‌اند: هر کس لباسی به تن نمود باید پاکیزه بدارد. (35) پیامبر خدا (ص) فرموده‌اند:‌ای عایشه! این دو لباس را بشوی؛ مگر نمی‌دانی که لباس تسبیح خدا می‌گوید و هرگاه کثیف بشود از تسبیح باز می‌ایستد. (36)
پیامبر خدا (ص) فرموده‌اند: چهره گشوده و با عمامه به مسجدها در آیید؛ زیرا عمامه‌ها، تاج‌های مسلماناتن است. (37)

نکات پایانی و خواندنی در مورد خرید لباس عید نوروز
 

تنوع طلبی و افزون خواهی، دامی برای اسیر شدن انسان‌هاست. استعمارگران نیز از همین خصیصه‌ی مردم، برای لباس، مسکن، مرکب، و تجملات استفاده کرده و مردم را به اسارت می‌کشند.
آن گونه که در لباس مادی، پوشش عیوب، حفاظت از سرما و گرما و زیبایی مطرح است تقوا هم عامل پوشش عویب است، هم نگهدارنده ی از گناه و هم مایه‌ی زیبایی معنوی اناسن می‌باشد.
دوخت لباس و نوع و رنگ آن، هر چه به عفت نزدیک‌تر باشد، بهتر است.
پست شمردن دیگران به خاطر لباس و ظاهری ساده رفتاری فرعونی است.
در قرآن کریم از چند چیز به عنوان «لباس» یاد شده است:
شب: «جَعَلَ لَکُمُ اللَّیْلَ لِباساً» (38)
همسر: «هُنَّ لِباسٌ لَکُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ» (39)
تقوا: «وَ لِباسُ التَّقْوی ذلِکَ خَیْر» (40)
در حدیث داریم که اگر کسی به واسطه بهتر بودن بند کفنش بر دیگری خود را برتر ببیند، جزو کسانی است که اراده‌ی علو در زمین دارند.
نع لباس مردم در جامعه، می‌تواند معرّف شخصیت، مکتب و هدف آن‌ها باشد.
چه بسیارند کسانی که در تهیه مسکن، لباس، مرکب، کلام، ازدواج، و نامگذاری فرزند، کاری می‌کنند که جامعه نمودی داشته باشند و مردم متوجه آنان شوند که به فرموده روایت، این افراد اراده برتری در زمین دارند و از بهشت محرومند.
سرچشمه‌ی بسیاری از مزاحمت‌های هوسبازان نسبت به زنان و دختران، نوع لباس خود آن‌هاست.
پوشیدن لباس ساده، سوار شدن بر الاغ برهنه، شیر دوشیدن، هم نشینی با بردگان، سلام کردن به اطفال، وصله کردن کفش و لباس، پذیرفتن دعوت مردم، جارو کردن منزل، دست دادن به تمام افراد و سبک نشمردن غذا از سیره‌های رسول خدا (ص) بود.
بحث دیگری که در این ایام (عید نوروز) مطرح است عبارت است از :
خوردن آجیل و شیرینی و از آن طرف پرخوری و به همراه آن مریضی و بیماری. پس چه کنیم گه دچار بیماری نشویم و از آن طرف بتوانیم از عید نوروز خود کمال استفاده را بنماییم؟
ابتدا دستور عمل‌هایی که امام رضا (علیه‌السلام) طی نامه‌ای به مأمون نوشتند را برای فصل بهار بیان می‌نماییم:
امام رضا (علیه‌السلام) فرمودند: در این فصل (بهار) تغییران جوی زیاد است که انسان از جو سرمای زمستان به هوای معتدل بهار منتقل می‌شود و باید متوجه این تغییران جوی باشد، به خصوص که در پشت سر بهار فصل تابستان می‌رسد.
در این فصل باید غذاهای سنگین که دارای نیروی حرارتی زیاد بودند، گوشت‌های چربی دار و سایر غذاهای مخصوص زمستان را تبدیل به غذاهای سبک و معتدل و زود هضم نمایید مانند حبوبات، سبزیجات و میوه‌ها چون در فصل بهار به حکم تغییر در طبیعت همه چیز (خواه حیوانی و خواه نباتی) عوض می‌شوند؛ لذا بیشتر اطباء توصیه می‌کنند که انسان‌ها قبلاً با خوردن مسهل، دستگاه جهاز هاضمه خود به خصوص مجاری صفرا را پاک و تمیز کند و برای این کار مسهل‌های جوشانده نباتات بخورند، صبح‌ها استحمامم کنند و به شادی و طرب مشول شوند و در جاهای خلوت و آرام بنشینید تا با این کارها بدن خود را آماده حرارت تابستان بکنند و هم برای مقابله با پاییز و زمستان مهیا شوند.
در ماه دوم بهار گوشت و چربی کم بخورند، بیشتر از غذاهای سرد مزاج استفاده کنند و از همه نوع وسایل تولید برودت برای از بین بردن تاثیر حرارت استفاده کنند و آب زیاد بخورند تا جبران آن آب‌هایی باشد که به شکل عرق از بدن بیرون می‌آید. در این ماه باید غذاهای لطیف مانند گوشت سفید نیم پخته خورد و نباید پیاز، ریحان، پونه و ترشی خورد.
ماه دوم بهار که نیسان است سی روز است. (25 فروردین تا 23 اردیبهشت).
در این موقع باید غذاهای کباب شده و گوشت شکار خورد، جماع خوبست، در حام بدن را روغن مالی کردن خوبسن، همچنین بو کردن گل‌ها و ریاحین خوبست.
ماه سوم بهار (از 24 اردیبهشت تا 23 خرداد) :
از خوردن غذاهای شور و گوشت‌های سنگین مانند گوشت گاو و شیر خودداری کنید.
در این موقع از ماه استحمام در اول روز خوبست ولی نباید قبل از خوردن غذا ورزش کرد.

اصل حلیت در خوردنی‌ها
 

«فَکُلُوا مِمَّا رَزَقَکُمُ اللَّهُ حَلالاً طَیِّباً وَ اشْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ إِیَّاهُ تَعْبُدُونَ» (41)
«پس، از آنچه خدا روزیتان کرده است، حلال و پاکیزه خبورید؛ و شکر نعمت خدا را بجا آورید اگر او را می‌پرستید.»
حضرت امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند: بدنِ آدمی بر غذا پایه ریزی شده است. (42)
پیامبر خدا (ص) فرمود: آنکه غذا کم خورد، معده‌اش سالم می‌ماند و صفای دل می‌یابد و هر که پرخور باشد، معده‌اش بیمار و قلبش سخت شود. (43)
امام رضا (علیه‌السلام) فرموده‌اند: هر که می‌خواهد تندرست و دارای بدنی لاغر و چابک باشد از شام شبش کم کند. (44)
امام علی (علیه‌السلام) فرموده‌اند: هر که در هنگام شرع خوردن غذا یا نوشیدنی، نام خدا را بر زبان آورد و در پایان، خدا را حمد و سپاس گوید، هرگز درباره‌ی نعمت آن خوراک از او سئوال نخواهد شد. (45)
امام صادق (علیه‌السلام) فرمود: هر که قبل از غذا دست‌هایش را بشوید، در اول و آخر آن غذا به او برکت داده شود و تا زنده است در رفاه به سر می‌برد و از بیماری جسمی در امان می‌ماند. (46)
توصیه‌هایی در مورد داندان ها در عید نوروز و خوردن شیرینی جات
امام رضا (علیه‌السلام) در توضیه هایی که به مامون کردند در مورد دندان‌ها چنین فرمودند:
در پاک کردن دندان‌ها از مواد سفت که تولید خراش در دندان‌ها و یا لثه می‌کنند خودداری شود.
از خوردن موادی که به سلامتی دهان لطمه وارد می‌کند مثل طعام‌های خیلی گرم، مواد سوزاننده خراش دهنده خودداری کنید. قبل از خوردن شیرینی جات مقداری نان بخورد تا خورده‌های نان میان دندان‌هایش برود و شیرینی جات میان دندان‌هایش نماند.
پس از خوردن شیرینی یا غذاهای گرم، آب سرد ننوشید چون دندان‌های خود را از دست می‌دهید.
بهترین چیزی که برای مسواک مفید می‌باشد پوست شاخه‌های اردک می‌باشد. زیرا این مسواک دندان‌ها را شفاف و دهان را خوشبو و لثه‌ها را محکم می‌کند و از فاسد شدن بیخ دندان‌ها جلوگیری می‌کند.
امام دوایی برای شستن دندان‌ها و حفظ آنها می‌دهند تا کسی که می‌خواهد دندان‌هایش از آفت فرسودگی و خرابی ایمن بماند از این دارو استفاده کند:
(1) - قرن الایل (رازیانه آبی) را در ظرف در بسته روی آتش بسوزانید و خاکسترش را جمع کنید. (یک دانه)
(2) - میوه درخت گز (دانه‌های کوچک آن به مقدار یک واحد)
(3) - گل سرخ (به مقدار یک واحد).
(4) - سنبل الطیب (به مقدار یک واحد).
(5) - نمک اندرانی که شبیه بلور است (به مقدار یک چهار واحد)
همه را مخلوط نموده بکوبید، تا کاملاً نرم شود این گرد را برای شستن دندان به کار برید، چون این کار لثه را محکم و مینا را شفاف و رنگ زرد دندان‌ها را از بین می‌برد و دندان را از آفت و خرابی مصون می‌دارد.
هر کس می‌خواهد دندانش سفید و براق باشد، مقداری از نمک آندرانی را با مقداری از کف دریا به نسبت مساوی بکوبد و نرمش کند و به وسیله مسواک به دندان‌ها بکشد تکرار این کار موجب سفید شدن دندان‌ها می‌گردد.
در جمع بندی که از روایات به دست می‌آید می‌توان به این نکته رسید که عوامل بی‌نیازی از پزشک یک آیین نامه 4 ماده‌ای است که آقا امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) این گونه بیان فرمودند:
(1) - آماده غذا خوردن نشو، جز در صورت گرسنگی!
(2) - حتماً در حالی که میل و اشتها به غذا داری، از آن دست بردار!
(3) - ر موقع خوردن غذا مراقب باش تا خوب جویده گردد!
(4) - قبل از خواب، حتماً قضاء حاجت کن! (به دستشویی بروید).
نکات پایانی راجع به خوردن و آشامیدن در عید نوروز.
خوردن برای خوردن نیست برای انجام وظیفه است «فکلوا ... واشکُروا...»
غذا خوردن باید هدفدار باشد نه بر اساس هوس. «کُلوا ... واعلموا»
در قرآن ر کجا فرمان خوردن آمده، در کنارش مسئولیتی آمده است:
«کُلوا... وَاشکروا» (بقره/ 168) - «فکلوا ... اطعَموا» (حج/28)
«کلوا ... واعملوا صالحاً» (مومنون/51) «کلوا ... لاتشربوا» (اعراف/31)
اسراف در غذا و پرخوری، منشأ بسیاری از بیماری‌های جسمی و روحی و مایه‌ی سنگدلی و محروم شدن از چشیدن مزه‌ی عبادت است. چنان که پیامبر (ص) فرمودند: «المعده بیت کل داء» معده کانون هر بیماری است. پزشک مسیحی پس از شنیدن این آیه و حدیث گفت: تمام علم طب، در این آیه و این سخن پیامبر شما نهفته است. (تفسیر مجمع البیان)
نتیجه گیری
تمام این صحبت‌ها و حرف‌ها که راجع به عید نوروز زدیم برای این بود که یک نتیجه گیری کلی داشته باشیم و آن اینکه این عید هم مثل عیدهای قبلی دیگر و این ساعات و لحظات و سال‌ها و هفته‌ها و روزهای عمرمان است که دارد سپری می‌شود و ما خود را به خواب زده‌ایم و در غفلت، زندگی می‌کنیم و نمی‌دانیم چه عقوبت‌هایی در انتظار ماست.
در پایان بحث احادیث و نکته‌هایی را راجع به تلف کردن عمر بیان می‌کنم تا در این سال جدید و نوروز جدید از لحظه لحظه عمرمان کمال بهره و استفاده را ببریم.
امام علی (علیه‌السلام) می‌فرماید: اگر از ضایع کردن عمر گذشته‌ات عبرت گیری، بیگمان از ضایع شدن باقیماندهی آن جلوگیری کنی. (47)
پیامبر خدا (ص) می‌فرمایند: چهار چیز را پیش از چهار چیز غنیمت شمار: جوانی‌ات را پیش از پیری خود، تندرستی‌ات را پیش از بیماری‌ات، توانگریت را پیش از نیازمندیت و زندگیت را پیش از مرگت. (48)
امام علی (علیه‌السلام) می‌فرماید: به سوی عمل بشتابید و از فرا رسیدن ناگهانی مرگ بترسید؛ زیرا آن امیدی که به بازگشت روزی هست، بازگشت عمر نیست. (49)
امام علی (علیه‌السلام) فرمود: آنچه زا عمر تو گذشته، مدتی است که به سر آمده و آنچه مانده امیدی است (که ممکن است تحقق نیابد و عمری در کار نباشد) و وقتی که در آن هستی زمان عمل است. (50)
پیامبر خدا (ص) می‌فرمایند: روز قیامت برای هر روز از روزهای عمر بنده بیست و چهار گنجینه، به تعداد ساعات شبانه روز گشوده می‌شود. گنجینه‌ای را پر از نور و شادمانی می‌بیند و با مشاهده‌ی آن چنان شادی و سرور به او دست می‌دهد که اگر میان دوزخیان تقسیم شود احساس دد آتش را از یادشان می‌برد. این گنجینه ساعتی است که در آن پروردگارش را اطاعت کرده است. سپس گنجینه‌ی دیگری برایش باز می‌شود و آن را تاریک و بدبو و وحشتناک می‌یابد و از مشاهده‌ی آ چنان ترس و وحشتی به او دست می‌دهد که اگر میان بهشتیان تقسیم شود، نعمت بهشت را به کام آن‌ها تلخ می‌سازد و آن ساعتی است که در آن پروردگارش را نافرمانی کرده است. تن گاه گنجینه‌ی دیگری برایش گشوده می‌شود و آن را خالی می‌یابد و در آن چیزی که او را شادمان یا ناراحت کند یافت نمی‌شود و آن ساعتی است که در آن خواب بوده یا به امور مباح دنیا اشتغال داشته است. پس از اینکه می‌توانسته ایت ساعت و لحظات را با کارهای خوب پُر کند و نکرده است چنان تاحساسی از غبن و اندوه به او دست می‌دهد که در وصف نمی‌گنجد. اشاره به همین جاست که خدای متعال فرموده است: «ذلِکَ یُوم التّغابن»؛ آن روز روز مغبونی است. (51)
امام علی (علیه‌السلام) فرموده‌اند:‌ای مردم! اینک، اینک، تا که بندها باز است و چراغ فروزان و در توبه باز؛ پیش از آن که قلم از نوشتن اعمال باز ایستد و دفتراعمال بسته شود. (52)
پیامبر خدا (ص) فرموده‌اند: هر کس درباقیمانده ی عمر خوش کار نیک کند، به گناهان گذشته‌اش مؤاخذه نشود و هر کس در باقی مانده‌ی عمرش گناه و بدی کند، درباره‌ی اعمال سراسر عمرش بازخواست شود. (53) چه زیبا سروده است شاعر که:
روزگار بر سر عمرم با من چانه زد و من به او گفتم
عمرم را به دمیا و هر آنچه در دنیاست نفروشم
سپس اندک اندک به رایگان از من خرید
بریده باد دستان سودایی که فروشنده ا ش زیان کرد.
امام علی (علیه‌السلام) فرموده‌اند: هر کس طالب ماندن است، که البته ماندنی در کار نیست، صبح زود صبحانه بخور، کفش خوب بپوشد، قرض خود را کم کند و با زنان کمتر نزدیکی کند. (54)

تذکرات و نکات پایانی:
 

امام سجاد (علیه‌السلام) در دعای مکارم الاخلاق از خداوند چنین مسئلت می‌کند: خداوندا! اگر عمرم ن وسیله خدمت در راه اطاعت تو باشد، عمر مرا طولانی کن ولی اگر عمر من چراگاه شیطان خواهد بود، آن را قطع نما.
قرآن، دنیا را بازار می‌داند و مردم را فروشنده و عقاید و اعمال انسان را در طول عمر، کالای این بازار. در این بازار، فروش اجباری است ولی انتخاب مشتری با انسان است، یعنی ما نمی‌توانیم آنچه را داریم، از قدرت و عمل و عقیده رها بگذاریم، ولی می‌توانیم مسیر عقاید و کردار را سود بخش یا زیان آور قرار دهیم.
طول عمر مهم نیست، بهره از عمر مهم است.
خداوند بای عمر انسان دو نوع زمان بندی قرار داده: یکی حتمی که اگر همه‌ی مراقبت‌ها هم به عمل آید، عمر (مانند نفت چراغ) تمام می‌شود؛ و دیگری غیر حتمی که مربوط به کردار خودمان است، مثل چراغی که نفت دارد، ولی آن را در معرض طوفان قرار دهیم.
در روایات، کارهایی چون صله‌ی رحم، صدقه، زکات و دعا سبب طول عمر و اعمالی چون قطع رحم و ظم سبب کوتاه شدن عمر دانسته شده است.
مدت عمر و پایان زندگی، به دست ما نیست.
هر عمر طولانی ارزشمند نیست، شیطان هم عمر طولانی دارد.
بالاترین خسارت‌ها، خسارت نفس و عمر انسان است، نه زیان‌های مالی.
بزرگ‌ترین خسارت انسان، هدر دادن عمر و استعدادهای خویش است.
در پایان بحث خود را با جملات زیبای رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی (قدس سره) در مورد عید نوروز به پایان می‌برم:
از آداب امروز روزه گرفتن است، از آداب امروز دعا کردن است، نماز خواندن است و این به ما می‌فهماند که ملتی بخواهد به راه راست برود و بخواهد استقلال خودش را، آزادی خودش را بخواهد حفظ کند باید در عیدش و در غیر عیدش تذکر داشته باشد ذکر خدا بکند. (55)
تحویل حال الی احسن حال این است که انشاء الله در این سال نوم ا تغییرات روحی بدهیم یعنی واقعاً تحول برایمان حاصل بشود او به این است که همان طوری که سیره انبیاء از اول تا آخر بوده سات که جنگ و صلحشان برای خدا بوده است ... (56)
یا مقلب، قلب من در دست توست یا محول، حال من سرمست توست
کن تو تدبیری که در لیل و نهار حال قلب من شود همچون بهار
ساقیا آمدن عید مبارک بادت وآن مواعید که کردی نرود از یادت

حدیث (1) رسول اكرم صلى الله عليه و آله :
خَيرُ بَيتٍ فِى المُسلِمينَ بَيتٌ فيهِ يَتيمٌ يُحسَنُ إِلَيهِ وَشَرُّ بَيتٍ فِى المُسلِمينَ بَيتٌ فيهِ يَتيمٌ يُساءُ إِلَيهِ أَنَا وَكافِلُ اليَتيمِ فِى الجَنَّةِ هكَذا؛
بهترين خانه هاى مسلمانان خانه اى است كه در آن يتيمى باشد و به او نيكى كنند و بدترين خانه هاى مسلمانان خانه اى است كه در آن يتيمى باشد و با او بدى كنند، من و سرپرست يتيم در بهشت مانند دو انگشت همراهيم.
نهج الفصاحه ص470 ، ح 1510

بسم الله الرّحمن الرّحیم (۱)
و الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّةالله فی الارضین.

 خیلی خوشوقتیم از اینکه مجدّداً نوبت زیارت حضرات آقایان خبرگان فرارسید و ما این توفیق را پیدا کردیم که در خدمت دوستان باشیم. از بیانات آقایان هم که خب بنده، شما، همه استفاده کردیم. خداوند ان‌شاءالله کمک کند، و توفیق بدهد که بتوانیم به آنچه میفهمیم عمل کنیم.

 لازم است بنده هم به نوبه‌ی خودم ابراز تأسّف بکنم از فقدان دو عالم و فقیه باارزش و حقیقتاً ملّا، مرحوم آقای شاهرودی(۲) و مرحوم آقای مؤمن؛(۳) حقیقتاً هر دو استوانه‌هایی بودند برای حوزه‌ی علمیّه‌ی قم، مفید بودند، ملّا بودند؛ ملّاهایی که در خدمت اهداف انقلاب حرکت میکردند واقعاً، و برای ما، برای حوزه، فقدان این عزیزان ضایعه بود. هم مرحوم آقای مؤمن، هم مرحوم آقای شاهرودی به معنای واقعی کلمه در خدمت آن چیزی که احساس میکردند برای کشور و برای انقلاب لازم است قرار داشتند؛ بدون هیچ چشمداشتی. خداوند ان‌شاءالله درجاتشان را عالی کند و به ما عوض بدهد در برابر فقدان اینها. ان‌شاءالله فقهای جوان ما تلاششان، دقّتشان، کارشان در زمینه‌ی مسائل فقه اسلام را هر چه میتوانند قوی‌تر کنند، دقیق‌تر کنند، کارها دنبالگیرتر انجام بگیرد؛ [وجود] ملّاهای قوی و به‌روز و آگاه از مسائل کشور لازم است.

 بحثی که امروز بنده آماده کردم که خدمت آقایان عرض بکنم، یک بحث جدیدی برای شما نیست؛ علّت اینکه مطرح میکنم، این است که هر کدام از شما بحمدالله در یک منطقه‌ای -چه در بین مردم، چه در بین طلّاب و حوزه‌های علمیّه- جایگاهی دارید و حرفتان شنیده میشود؛ ذکر این مطالب برای این است که این عناوین، این سرفصل‌هایی که ما عرض میکنیم، به وسیله‌ی شما آقایان با علمیّتی که دارید، با مهارتی که دارید، با توانایی تجزیه و تحلیلی که دارید، تبیین بشود برای مردم و به صورت گفتمان دربیاید، به صورت فهم عمومی دربیاید. اینکه مردم ما در این زمینه، در مورد این مسئله‌ی خاص که حالا عرض میکنم، به یک فهم عمومی برسند، خیلی برای کشور مهم است.

 آنچه بنده میخواهم به ‌عنوان موضوع مورد بحث عرض کنم، عبارت است از این مسئله: نوع مواجهه‌ی کشور و افراد مؤثّر کشور با چالشها، با حوادث؛ این را میخواهیم بحث کنیم. بالاخره هر کشوری، هر جامعه‌ای حوادثی دارد؛ این حوادث بعضاً حوادث خوب است، بعضاً حوادث تلخ است، بعضاً فشار هست -فرض کنید ما دچار تحریمیم، دچار تهاجم فرهنگی هستیم و از این قبیل چیزها، یا بعضی از کشورها دچار تهاجم سخت و تهاجم نظامی هستند؛ حوادثی برای کشورها پیش می‌آید- گاهی هم پیشرفتهایی پیش می‌آید. نوع مواجهه‌ی با این حوادث خیلی مهم است که چه‌ جور با این حوادث مواجه بشویم. بحث من و موضوعی که میخواهم عرض کنم، این است.

 چند دوگانه را من عرض میکنم در این زمینه؛ یعنی نوع مواجهه به چند صورت میتواند تصویر بشود: گاهی مواجهه‌ی ما با این حوادث، مواجهه‌ی فعّال است، گاهی مواجهه‌ی انفعالی و مواجهه‌ی منفعل. فعّال یعنی اینکه وقتی با یک حادثه‌ای روبه‌رو میشویم، نگاه کنیم ببینیم ما در قبال این حادثه -برای دفع آن، برای رفع آن، برای تضعیف آن، یک جاهایی برای تقویت آن- چه‌ کار باید بکنیم؛ فکر کنیم و فعّال وارد میدان بشویم؛ این مواجهه‌ی فعّال. مواجهه‌ی انفعالی این است که وقتی یک حادثه‌ی تلخی، سختی، مشکلی پیش می‌آید، بنا کنیم آه و ناله کردن، دائم به زبان آوردن، دائماً گفتن، مدام تکرار کردن؛ بدون اینکه یک تحرّکی در مقابل آن داشته باشیم. پس دو جور مواجهه داریم: مواجهه‌ی فعّال، مواجهه‌ی انفعالی.

 از نگاه دیگر: مواجهه‌ی ابتکاری یا مواجهه‌ی عکس‌العملی. مواجهه‌ی عکس‌العملی این است که فرضاً وقتی در مقابل یک دشمن قرار گرفتیم، و دشمن ما را به یک میدان مواجهه‌ای میکشانَد، ما هم برویم در همان میدان، و طبق برنامه‌ریزی او -که یک حرکتی انجام میدهد- مثل خود او یک حرکتی انجام بدهیم؛ این مواجهه‌ی انفعالی است، این مواجهه‌ی عکس‌العملی است؛ یعنی در واقع حرکت ما تابعی از نوع حرکت او است. مواجههی ابتکاری این است که نه، فرضاً دشمن از یک ناحیه‌ای به ما حمله میکند، ما از ناحیه‌ی دیگری به او حمله کنیم، ما به شکل دیگری ابتکار عمل را به دست بگیریم و نوعی برخورد کنیم که مثلاً ضربه بزنیم. این دو جور مواجهه است.

 یک دوگانه‌ی دیگر این است: مواجهه‌ی مأیوسانه یا امیدوارانه. گاهی انسان با یک حادثه‌ای که مواجه میشود، توجّه به توانایی‌های دشمن یا حرکت دشمن موجب میشود که انسان مأیوس بشود؛ حالا ممکن است وارد میدان هم بشود امّا مأیوسانه وارد میشود؛ این یک جور مواجهه است. یک جور مواجهه این است که نه، انسان امیدوارانه وارد میدان بشود؛ اینها با هم فرق میکنند. اگر مأیوسانه وارد میدان شدیم، ادامه‌ی کار یک جور خواهد بود، اگر امیدوارانه وارد شدیم، ادامه‌ی کار جور دیگری خواهد بود؛ این هم یک دوگانه‌ی دیگر.

 یک دوگانه‌ی دیگر، دوگانه‌ی ترس و دلیری است. یک وقت انسان وارد میدان میشود امّا میترسد؛ از دشمن، از حادثه، از ورود در غمرات(۴) میترسد، با ترس وارد میشود؛ این یک جور عکس‌العمل و واکنش و حضور در مقابل دشمن است، یک وقت با دلیری وارد میشود. در روایات دارد «خُضِ الغَمَراتِ لِلحَقّ‌»؛(۵) وارد میدان میشود با دلیری، با شجاعت؛ این هم یک جور دیگر برخورد. ببینید، ما نگاه کنیم به وضع کشورهای دنیا؛ کشورهایی که ما با آنها آشنا هستیم، مسائلشان را میدانیم؛ هر دو جور حرکتها را ما در کارهای اینها می‌بینیم. فرض بفرمایید مثلاً یک جاهایی وارد میشوند [در مقابل] فشار آمریکا روی بعضی از کشورها؛ یک جا با شجاعت وارد میشوند، با دلیری وارد میشوند، یک جا با ترس وارد میشوند؛ هر کدام یک جور است؛ آن کسی هم که با ترس وارد میشود، ممکن است یک حرکتی بکند امّا نوع آن حرکت با نوع حرکت آن کسی که امیدوارانه، با شجاعت وارد میشود تفاوت دارد.

 یک دوگانه‌ی دیگر این است که حرکتی که در مقابل دشمن میخواهیم انجام بدهیم، با حزم(۶) و تدبیر باشد یا با سهل‌اندیشی و سهل‌انگاری باشد. مثلاً فرض کنید در بیانات آقایان راجع به فضای مجازی و مسائل مانند اینها؛ خب نوع برخورد با این قضیّه دو جور ممکن است: میتواند به صورت مدبّرانه عمل کردن [باشد] ، یک جور هم نه، میتواند به صورت سهل‌اندیشانه. [البتّه] سهل‌انگاری یک حرف است، سهل‌اندیشی یک حرف دیگر است؛ سهل‌اندیشی یعنی انسان پیچیدگی کار را نبیند، آن پیچهای کار و مشکلات کار را انسان توجّه نکند؛ این سهل‌اندیشی است. سهل‌انگاری هم این است که انسان نگاه کند، بی‌تفاوت از مقابل خطر عبور کند. هم میتوان این جوری عمل کرد، هم میتوان با تدبیر، با دقّت، با ملاحظه‌ی جوانب وارد میدان شد.

 یک دوگانه‌ی دیگر، نگاه به حوادث، [به صورت] تهدید و فرصت توأماً است، یکی هم نگاه یک‌جانبه است: یا تهدیدنگر یا فرصت‌نگر. فرض بفرمایید وقتی ما در مقابلِ دشمنیِ آمریکا قرار میگیریم، دو جور میتوانیم برخورد بکنیم: نگاه کنیم ببینیم فرصتهای ما در مقابل این دشمن علی‌الظّاهر مقتدر چه چیزهایی است، تهدیدهایی که در مقابل ما قرار دارد چه چیزهایی است؛ هر دو را ملاحظه کنیم، جمع‌بندی کنیم، آن وقت تصمیم بگیریم؛ یک وقت هست که نه، فقط تهدید را می‌بینیم، فرصتهای خودمان را نمی‌بینیم، یا اینکه نه، یک فرصتهایی داریم که آنها را می‌بینیم و تهدید را توجّه نمیکنیم؛ خب این جور نگاهِ یک‌جانبه‌نگر خطا است؛ میتوان نگاه جامع داشت در مقابل یک چنین مسئله‌ای. این هم یک دوگانه‌ی دیگر.

 ببینید، همه‌ی اینها برای مردم مهم است؛ مخصوص مسئولین نیست؛ البتّه مسئولین مخاطب اوّلند در این گونه توصیه‌ها و حرفها -مسئولین سیاسی یک جور، مسئولین نظامی یک جور، مسئولین مسائل اجتماعی یک جور- لکن عامّه‌ی مردم در این زمینه‌ها باید صاحب‌نظر باشند، باید درک و فهم عمیق داشته باشند. اینکه عرض میکنیم به یک فهم عمومی باید برسیم بین مردم، به این معنا است؛ حالا بعداً یک خُرده بیشتر توضیح خواهم داد.

 یک دوگانه‌ی دیگر، شناخت واقعیّتهای میدان است. شناخت واقعیّتهای میدان و نشناختن واقعیّتهای میدان؛ یعنی ما بدانیم که الان در کجا قرار داریم: «ما کجا هستیم، دشمن کجا هست، جایگاه ما چیست؟» این از جمله‌ی آن چیزهایی است که دشمن روی آن خیلی تلاش میکند. سعی دشمن در این چند سال همیشه این بوده و عوامل داخلی‌اش هم همین کار را تکرار میکنند که جایگاه خودی را ضعیف نشان میدهند، جایگاه دشمن را قوی نشان میدهند؛ تلقین این معنا که «بیچاره شدیم، پدرمان درآمد، کاری از دستمان ساخته نیست». این از جمله‌ی آن چیزهایی است که یکی از دوگانه‌های اساسی است؛ بدانیم واقعاً کجا [هستیم]. فرض کنید اگر چنانچه ما ندانیم که موقعیّت ما در منطقه الان به نحوی است که دشمن از ما حساب میبرد، یک جور عمل میکنیم، اگر دانستیم که موقعیّت ما به نحوی است که دشمن از ما حساب میبرد، جور دیگری عمل میکنیم. آن کسانی که مثلاً حالا فرض بکنید راجع به حضور ما در منطقه حرف میزنند، مینویسند، اعتراض میکنند،‌ ایرادهای بیجا میکنند، اینها در واقع نادانسته -حالا بنده کسی را متّهم نمیکنم- دارند به این نقشه‌ی دشمن کمک میکنند. این هم یک دوگانه‌ی دیگر که جایگاه خودمان را در میدان و جایگاه دشمن را در میدان مواجهه و مقابله بشناسیم.

 یک دوگانه‌ی دیگر، مسئله‌ی بُروز احساسات است. در حوادث گوناگون گاهی هست که انسان احساسات را رها میکند -حالا چه احساسات مثبت، مثلاً شادی را که انسان از یک موفّقیّت خرسند میشود، شاد میشود، احساسات خودش را رها میکند، یا احساس منفی را [مثلاً] غم را، غصّه را، ناراحتی را- این یک جور است؛ یک جور نه، کنترل احساسات، خرج کردن احساسات به قدر لازم. یکی از مواردی که واقعاً ممکن است ما ضربه بخوریم -یک وقتهایی هم یک ضربه‌هایی از آن خورده‌ایم- عدم کنترل احساسات عمومی است. حالا مثلاً بنده روی جوانها خیلی تکیه میکنم و به معنای واقعی کلمه هم اعتقاد دارم به مسئله‌ی جوانها -خب، از قبل از انقلاب هم با جوانها کار کرده‌ایم، در طول انقلاب هم همیشه تا الان همراه با جوانها بوده‌ایم- امّا این را باید توجّه کرد که ما به جوانها اعتماد میکنیم امّا احساسات جوانها نبایستی به صورت رها، به صورت بی‌کنترلی در جامعه حکم‌فرمایی بکند؛ احساسات باید کنترل بشود. دو جور میشود برخورد کرد؛ یکی برخورد با احساساتِ بدون کنترل، یکی هم برخورد با احساسات که به اندازه‌ی لازم بُروز داده بشود که اینها کارهای آسانی هم نیست.

 یک دوگانه‌ی دیگر، رعایت ضوابط و حدود شرعی و عدم رعایت اینها است. گاهی ما در دوره‌ی مبارزات هم، قبل از انقلاب میدیدیم، بعضی‌ها که در کار مبارزه خیلی فعّال بودند، خیلی از مسائل شرعی و مانند اینها را اهمّیّت نمیدادند. میگفتند آقا داریم کار میکنیم برای مبارزه، برای هدف؛ حالا مثلاً فرض کنید نماز اوّل وقت هم نشد، نشد؛ یا فلان مسئله هم نشد؛ تهمت و غیبت و از این چیزها هم اگر چنانچه پیش می‌آمد، برایشان خیلی اهمّیّت نداشت. خب، این یک جور برخورد است، یک جور برخورد هم این است که انسان تقوا را ملاحظه کند. امیرالمؤمنین آن طور که نقل شده فرمود: لَو لَا التُّقیٰ لَکُنتُ اَدهَی العَرَب؛(۷) چه کسی از امیرالمؤمنین داهی‌تر(۸) و آگاه‌تر و زرنگ‌تر و باهوش‌تر؟ امّا خب تقوا گاهی جلوی بعضی از کارها را میگیرد. این هم یک دوگانه‌ی دیگر.

 بهره‌گیری از تجربه‌ها یا دو بار از یک سوراخ گزیده شدن؛ این هم یک مسئله [است]. حالا در همین مسائل مواجهه‌ی ما با دشمنان خارجی -مثلاً با غرب، با آمریکا، با اروپا- خب یک قضایایی داریم دیگر؛ قضایای گذشته را داریم، از اوّل انقلاب هم قضایایی داریم، امّا این اواخر هم قضیّه‌ی برجام [را داشتیم] و تعهّدات اینها و بعد هم زدن زیر تعهّدها و عدم رعایتشان، عدم ملاحظه‌شان؛ خب، این یک تجربه است. ما در برخورد با این جناحی که با ما این‌ جور برخورد کرده و علیرغم عُهود و مواثیق مؤکّد،(۹) به وظایف خودش عمل نکرده و همین ‌طور با لبخند و با ریشخند و با این حرفها قضایا را پیش برده، باید نوع برخوردمان با این طرف، با این آدم، با این دولت، با این جبهه، با استفاده‌ی از این تجربه باشد و بدانیم که با اینها چگونه باید برخورد کنیم.

 یک نکته‌ی دیگر، یک نوع حرکت دیگر، یک دوگانه‌ی دیگری که حالا این هم آخری‌اش باشد، این است که ما در مواجهه‌ی با حوادث دائم به خودمان بپریم، مدام به خودمان انتقاد کنیم، درون خودمان، من شما را مقصّر بدانم، شما من را مقصّر بدانید؛ این یک جور برخورد است که متأسّفانه در خیلی از مواقع پیش می‌آید که وقتی مجموعه‌ها با سختی مواجه میشوند -حالا مجموعه‌ها چه یک حزب باشد، چه یک دولت باشد، چه یک ملّت باشد- همدیگر را متّهم میکنند، یا اینکه نه، به جای اینکه سر همدیگر داد بکشیم، به تعبیر امام «هر چه فریاد دارید بر سر آمریکا بکشید»؛(۱۰) طرف مقابل، او است. بنده مکرّر در صحبتهای عمومی گفته‌ام، ما دچار این اشتباه نمیشویم که دشمن خودمان را نشناسیم؛ دشمن ما معلوم است. کسان دیگری هستند که علیه ما کار میکنند -امّا روی غفلت است یا مانند اینها- اینها اهمّیّتی ندارند؛ آن که دشمن واقعی است «وَ هَلُمَّ‌ الخَطبَ فی ابنِ اَبی‌ سُفیان»،(۱۱) که امیرالمؤمنین فرمود. [در مورد] آن قضایایِ این جوری بیخودی سر هم داد نکشیم، بیخودی با همدیگر دعوا نکنیم. ببینیم واقعاً با چه کسی باید دعوا کرد، با چه کسی باید طرف شد؛ این جوری عمل بکنیم.

 خب، به نظر من این دوگانه‌ها سؤالات [مهم] است؛ ما از خودمان باید سؤال کنیم که در این دوگانه‌ها چه جوری باید عمل کنیم. البتّه پاسخ‌ دادنِ زبانی به اینها آسان است امّا پاسخ‌ دادن عملی و ملتزم شدن، به این آسانی نیست. به نظر من پاسخ اینها در منابع اسلامی ما روشن است. [مثلاً] در مواجهه‌ی با پیروزی‌ها قرآن به ما درس میدهد: اِذا جاءَ نَصرُ اللهِ وَ الفَتحُ، وَ رَاَیتَ النّاسَ یَدخُلونَ فی دینِ اللهِ اَفواجًا، فَسَبِّح بِحَمدِ رَبِّکَ وَ استَغفِرهُ اِنَّه کانَ تَوّابًا؛(۱۲) نمیگوید خوشحالی کن، مثلاً برو وسط میدان شعار بده؛ فَسَبِّح بِحَمدِ رَبِّک؛ [میگوید] برو تسبیح کن؛ این مربوط به تو نیست، مربوط به خدا است؛ استغفار کن. در خلال این حرکت ممکن است یک غفلتی از تو سر زده باشد، از خدای متعال طلب مغفرت کن؛ در برخورد با حوادث مثبت این جوری باید برخورد کرد: دچار غرور نشدن، و از خدا دانستن که «وَ ما رَمَیتَ اِذ رَمَیتَ وَلکِنَّ اللهَ رَمىٰ».(۱۳) این اغترار به نفْس و اغترار [نسبت] به خدا که انسان غرّه بشود، [درست نیست]؛ «فَحَقُّ لَکَ اَن لا یَغتَرَّ بِکَ الصِّدّیقون»؛(۱۴) در دعای صحیفه‌ی سجّادیّه [آمده] که صدّیقون هم نبایستی اغترار پیدا کنند به تو که بگویند «ما که دیگر با خدا وضعمان روشن است و ...»؛ نخیر، خدای متعال با صدّیقون هم رودربایستی ندارد؛ [اگر] یک وقت خطائی بکنند، ضربه را خواهند خورد. کاری که انجام میگیرد، کار خوبی را که انجام گرفته، از خودمان ندانیم، از خدا بدانیم. واقع قضیّه هم همین است.

 خب، بیست‌و‌دوّم بهمنِ امسال از سالهای قبل قوی‌تر و شلوغ‌تر بود، چه کسی کرد این کار را؟ کدام عامل، کدام آدم میتواند ادّعا کند که من مؤثّر بودم در این قضیّه؟ ما هر چه نگاه میکنیم، جز دست قدرت الهی چیز دیگری نبود. همه گفتند که امسال در جاهای مختلف بهتر از سالهای قبل بوده؛ این جز قدرت الهی چیز دیگری نیست، این دست قدرت خدا است. یک وقتی در دوران بیماری امام (رضوان‌ الله ‌علیه) که من یک چیزی را گفتم که این کار خدا بود و یک موفّقیّتی بزرگی بود، ایشان به بنده گفتند که من از اوّل انقلاب یا از اوّل کار -یک چنین چیزی- تا حالا میبینم که یک دست قدرتی دارد کارهای ما را پیش میبرد. من عین عبارت ایشان را بعد که بیرون آمدم نوشتم حالا الان [عین عبارت] یادم نیست؛ [فرمودند] یک دست قدرتی را میبینم. واقع قضیّه همین است؛ دست قدرتی است که دارد این کارها را انجام میدهد. منتها این دست قدرت خدا برای این است که اگر چنانچه ما رفتارمان را خوب کنیم، رحمت خدای متعال شامل خواهد شد. اَللهُمَّ اِنّی اَسئَلُکَ موجِباتِ‌ رَحمَتِک‌؛(۱۵) موجبات رحمت دست ما است. امام (رضوان الله علیه) فرمود خرّمشهر را خدا آزاد کرد؛ این همه جوانها آنجا مجاهدت کردند، شهید شدند، کار کردند، [امام فرمود] خدا آزاد کرد؛ این درست است؛ خدا آزاد کرد. میتوانستند همین قدر شهید بدهند و هیچ اتّفاقی هم نیفتد. در عملیّات رمضان، -در جنگی که همان وقتها انجام گرفت- خدا نخواست ما فتح کنیم امّا در خرّمشهر اتّفاق افتاد؛ این اراده‌ی الهی بود. این در مواجهه‌ی با حوادث خرسندکننده و حوادث مثبت بود.

 در مواجهه با حوادث سخت مثل همین تحریم که یک حادثه‌ی سخت است، یا فرض بفرمایید مثل حمله‌ی نظامی، حرکت نظامی -اینها حوادث سختی است که از طرف دشمن ممکن است تحمیل بشود- اینجا هم خدای متعال دستور خودش را و روش درست را به ما یاد داده: وَ لَمّا رَءَا المُؤمِنونَ الاَحزابَ قالوا هذا ما وَعَدَنَا اللهُ وَ رَسولُه وَ صَدَقَ اللهُ وَ رَسولُه وَ ما زادَهُم اِلّا ایمانًا وَ تَسلیمًا.(۱۶) ما توقّع نداشتیم که حکومت اسلامی در دوران سیطره‌ی مادّیّت و حکومتهای مادّی در دنیا به وجود بیاید و مادّیّون دنیا که همه‌ی قدرتهای مادّی را هم دارند، ساکت بنشینند تماشا کنند؛ معلوم بود که معارضه میکنند، معلوم است که اگر بتوانند تحریم میکنند، معلوم است که اگر بتوانند جنگ نظامی میکنند؛ ما باید کاری بکنیم که به فکر نیفتند این کارها را بکنند و اگر به فکر افتادند و اقدام کردند، سرکوب بشوند؛ وَالّا توقّعِ اینکه دشمن به ما حمله نکند، توقّعِ درستی نیست. بنابراین، این هم دستور الهی است.

 در مواجهه‌ی با حوادث نباید دچار ترس و دلهره شد. اَلا اِنَّ اَولِیاءَ اللهِ لا خَوفٌ عَلَیهِم وَ لا هُم یَحزَنون؛(۱۷) این [آیه] در سوره‌ی یونس است؛ نگاه کردم، در سوره‌ی بقره [هم] شاید چهار پنج جا(۱۸) «لا خَوفٌ عَلَیهِم وَ لاهُم یَحزَنون» در مورد مؤمنین آمده. خب این به خاطر ایمان است، به خاطر ارتباط با خدا است، به خاطر قبول ولایت الهی است؛ خوف و مانند آن نباید باشد. امام (رضوان الله علیه) واقعاً نمیترسید. ما یک وقتی خدمت ایشان نشسته بودیم -همان اوّل انقلاب؛ همان وقتهایی که با آن بنده‌خدا(۱۹) یک‌ودو داشتیم سر قضایای نیروهای مسلّح و این حرفها- بنده به ایشان گفتم «علّت اینکه شما مثلاً فلان جمله را درباره‌ی فلان شخص گفتید این است که میترسید ...»؛ میخواستم بگویم «میترسید که نیروهای مسلّح مثلاً بدشان بیاید»، تا گفتم «میترسید»، ایشان همین جور بلافاصله گفتند «من از هیچ چیز نمیترسم». ایشان منتظر نشدند که متعلَّق ترس را بگویم؛ تا گفتم «شما میترسید»، ایشان گفتند «من از هیچ چیز نمیترسم». واقعاً هم همین جور بود؛ ایشان از هیچ چیز نمیترسید. «اَلا اِنَّ اَولِیاءَ اللهِ لا خَوفٌ عَلَیهِم وَ لا هُم یَحزَنون‌» یعنی این. چرا بترسد؟ انسان بزرگی مثل او واقعاً همین جور بود.

 در آن دوگانه‌ی امیدواری و نومیدی، دچار نومیدی هم نباید بشویم: لا تَایئَسوا مِن رَوحِ اللهِ اِنَّه لا یَایئَسُ مِن رَوحِ اللهِ اِلَّا القَومُ الکافِرون(۲۰) -که در سوره‌ی یوسف است- این مربوط به مسائل دنیایی است؛ «لا تَایئَسوا مِن رَوحِ الله» مربوط به مسائل معنوی نیست، مربوط به پیدا کردن یوسف است: یا بَنِیَّ اذهَبوا فَتَحَسَّسوا مِن یوسُفَ وَ اَخیهِ وَ لا تَایئَسوا مِن رَوحِ الله‌؛(۲۱) «لا تَایئَسوا مِن رَوحِ الله» در پیدا کردن یوسف، که یک امر دنیایی است. پس بنابراین، این «لا تَایئَسوا مِن رَوحِ الله» یک امر کلّی است در امور دنیایی. البتّه در امور اخروی هم همین جور است امّا آیه در مورد امور دنیایی است. لا تَایئَسوا! چرا انسان مأیوس باشد؟ نخیر، ما امیدواریم که بتوانیم بینی این قدرتهای مستکبر را به خاک بمالیم و رغم اَنفشان(۲۲) کنیم؛ میتوانیم این کار را [بکنیم]، امیدواریم؛ [اگر] تلاش کنیم، همّت کنیم، بخواهیم، به خدا توکّل کنیم، از خدا بخواهیم، میشود.

 دچار شتاب‌زدگی و بهانه‌گیری هم نباید بشویم. یکی از چیزهایی که واقعاً ماها همه‌ -من، شما آقایان- در شهرها، در خُطَب نماز جمعه، در بین طلّاب، فضلا، حوزه‌های علمیّه باید به آن توجّه بدهیم، این است که یکی از عیوب کار، این بی‌صبری و شتاب‌زدگی است؛ مرتّب آدم پا به زمین بزند که «آقا چرا نشد؟ چرا نشد؟» خب هر چیزی قدری دارد، هر چیزی اَجَل و اَمَدی(۲۳) دارد، همه چیز باسرعت انجام نمیگیرد. یک وقتی یک نفری آمد خدمت امام و به ایشان از وضع دولت شکایت کرد -آن وقت بنده رئیس‌جمهور بودم- یک چیزی گفت؛ امام به او یک جمله‌ای گفتند که من یادم نمیرود، گفتند «آقا! اداره‌ی کشور سخت است»؛ بنده که خودم رئیس‌جمهور بودم، وقتی امام این را گفتند واقعاً از ته دل این را تصدیق کردم. خیلی از کارها حتماً باید بشود و باید برای آن آماده شد و باید کمر همّت بست، منتها تا رسیدن به آنجا یک مقداری فرصت لازم است. این شتاب‌زدگی و پا به زمین کوبیدن و احساس اینکه دیر شد، احساس خوبی نیست.

 بنده اینجا این آیه‌ی شریفه را یادداشت کرده‌ام که قضیّه‌ی حضرت موسیٰ است وقتی که برگشت و الواح را آورد و دید که آن قضایای گوساله اتّفاق افتاده. قالَ یقَومِ اَلَم‌ یَعِدکُم‌ رَبّکُم‌ وَعدًا حَسَنًا؛ خب خدا که به شما وعده داده که زندگی شما را درست خواهد کرد؛ اَفَطالَ عَلَیکُمُ العَهد، آیا طول کشیده؟ مگر از زمانی که بایستی وعده‌ی الهی انجام بگیرد گذشته که شما این جور بی‌صبری میکنید؟ خب صبر کنید، خدای متعال وعده‌ی خودش را عملی خواهد کرد. حُسن ظنّ به خدای متعال -که من یک بار دیگر در همین جلسه عرض کرده‌ام(۲۴)- یک چیز لازمی است و سوء ظنّ به وعده‌ی الهی که «چرا نشد، چرا نشد؟» جدّاً مذموم است در آیات؛ اَفَطالَ عَلَیکُمُ العَهدُ اَم اَرَدتُم اَن یَحِلَّ عَلَیکُم غَضَبٌ مِن رَبُّکُم.(۲۵) من احتمال میدهم «یا اَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا لا تَکونوا کَالَّذینَ ءاذَوا موسیٰ فَبَرَّاَهُ اللهُ مِمّا قالوا»(۲۶) اشاره‌ای به این باشد: «وَ اِذ قالَ موسیٰ لِقَومِه! یا قَومِ لِمَ تُؤذونَنی وَ قَد تَعلَمونَ اَنّی رَسولُ الله»(۲۷) احتمالاً‌ اشاره‌ای به این است که مرتّب فشار می‌آوردند که «آقا، چرا نشد، چرا نشد؟» که البتّه اینها مال بعد از نجات از دست فرعون است، امّا قبل از نجات از دست فرعون هم همین‌ جور بود؛ قالوِا اوذینا مِن قَبلِ اَن تَأتِیَنا وَ مِن بَعدِ ما جِئتَنا،(۲۸) به حضرت موسیٰ اعتراض میکردند که حالا هم که تو آمده‌ای، باز [برای] ما همان اذیّتها وجود دارد؛ یعنی ایرادهای بنی‌اسرائیلی که میگویند، واقعاً همین ‌جور است؛ باید مواظب باشیم که اینها دامن ما را نگیرد.

 خب، یک مسئله‌ی دیگر که باز این را هم عرض کنیم، مرزبندی با دشمن برای مصونیّت از تهاجم نرم [است]. یکی از کارهای بسیار لازم همین است که ما نگذاریم مرزمان با دشمن کم‌رنگ بشود. مرزبندی با دشمن، اگر مرزبندی با دشمن نبود و مرز، برجسته نبود، عبور از این مرز -چه از این طرف به آن طرف، چه از آن طرف به این طرف- ممکن میشود؛ درست مثل مرزهای جغرافیایی. اگر مرزِ جغرافیایی نباشد و برجسته نباشد، خب از آن طرف یک نفری بلند میشود می‌آید اینجا نفوذ پیدا میکند؛ آدم قاچاقچی، آدم دزد، آدم جاسوس از آن طرف می‌آید این طرف؛ از این طرف هم یک آدم غافل، آدم خواب‌آلوده از مرز عبور میکند میرود آنجا گیر می‌افتد. مرز اعتقادی و مرز سیاسی هم عیناً همین ‌جور است؛ وقتی که مرز روشن نبود، دشمن میتواند نفوذ کند، میتواند خدعه کند، میتواند فریبنده عمل بکند، میتواند بر فضای مجازی مسلّط بشود. اگر مرز با دشمن روشن بود، تسلّط او بر فضای مجازی، بر محیط فرهنگی به این آسانی نخواهد بود؛ این هم یک مطلب است که در آیه‌ی شریفه‌ی «لا تَتَّخِذوا عَدُوّی وَ عَدُوَّکُم اَولِیاءَ تُلقونَ اِلَیهِم»، تا میرسد به اینجا که «تُسِرّونَ اِلَیهِم بِالمَوَدَّةِ وَ اَنَا اَعلَمُ بِما اَخفَیتُم»،(۲۹) خدای متعال از این منع کرده که ما با دشمن به این صورت برخورد بکنیم. این هم یک نکته است.

 این مرزبندی با دشمن که عرض کردم، یک حاشیه‌ای دارد که آن حاشیه هم به نظر من خیلی مهم است و آن، همه را دشمن به حساب نیاوردن [است]؛ این هم یک مسئله‌ِی مهم [است]. گاهی اوقات هست که ما به خاطر تعصّبمان علیه دشمن -که آن تعصّب، بجا هم هست، تعصّب خوبی است- یک نفر تا یک حرفی میزند که با آن چیزی که رؤیت ما نسبت به دشمن است موافق نیست، این [فرد] را متّهم میکنیم که تو با دشمن هستی؛ این درست نیست. خب الان فرض بفرمایید که در داخل کشور راجع به فلان کنوانسیون، راجع به فلان موضوع بین‌المللی مِن‌ باب مثال، بحث هست و یکی مخالف است، یکی موافق است؛ هیچ دلیل ندارد که آن که موافق است، آن کسی را که مخالف است متّهم کند؛ یا آن که مخالف است، آن کسی را که موافق است متّهم کند؛ خب دو نظر است، دو استدلال است؛ این [یکی] استدلال او را قبول ندارد، او هم استدلال این را قبول ندارد. متّهم نکردن یکدیگر، به جان خودی نیفتادن، همان مطلبی است که قبلاً هم عرض کردم؛ یعنی ما مرزبندی را با دشمن از دست ندهیم؛ مسئله‌ی مرزبندی با دشمن خیلی مهم است امّا این موجب این نشود که تا دیدیم کسی مثلاً یک ‌خُرده‌ای در یک نقطه‌ای با ما اختلاف‌ نظر دارد، فوراً او را به دشمن وصل کنیم، بگوییم این [فرد] عامل دشمن است؛ نه، این هم به نظر ما درست نیست.

 من در پایان دو نکته را عرض کنم: اوّلاً تهاجم حدّاکثری دشمن، به بسیج حدّاکثری نیروها احتیاج دارد. امروز تهاجم دشمن حدّاکثری است؛ یعنی از همه‌ی امکانات و وسایلشان دارند استفاده میکنند؛ در درجه‌ی اوّل آمریکایی‌ها، در حاشیه و ذیل آنها صهیونیست‌ها یعنی حکومت صهیونیستی؛ و در کنار و پشت سر آنها هم عموماً غربی‌ها و همه‌ی اروپایی‌ها. حالا الان مثلاً فرض کنید در اروپا منع خرید نفت بعضی از کشورهای اروپا هم از طرف آمریکا برداشته شده امّا از ما نفت نمیخرند؛ خب این دشمنی است دیگر؛ یعنی این هیچ وجه دیگری ندارد؛ منتها این یک نوع دشمنی است، یک نوع خاصّ دشمنی است؛ بسیجِ حدّاکثری کرده‌اند؛ بارها آمریکایی‌ها تکرار کردند که تحریمی که ما علیه ایران وضع کردیم، شدیدترین تحریم در طول تاریخ است، راست هم میگویند. بنده هم یک وقت در صحبت در جوابشان گفتم که شکستی هم که آمریکا در مقابل این قضیّه خواهد خورد، سخت‌ترین شکست در طول تاریخ است برای آمریکا ان‌شاء‌الله؛(۳۰) اگر ما ان‌شاء‌الله درست همّت کنیم و درست حرکت کنیم و پیش برویم. بنابراین بسیجِ همه‌ی امکانات لازم است. در مقابل تهاجم حدّاکثری، بسیج حدّاکثریِ امکانات لازم است؛ این یک نکته.

 نکته‌ی دوّم هم اینکه اساس کار، ذکر الهی است: وَلا تَنِیا فی ذِکرِی.(۳۱) خدای متعال به موسیٰ و هارون در آن موقعیّت حسّاس که دو نفر آدم تنها دارند میروند به طرف یک قدرت جبّار قهّار مسلّطی مثل فرعون با آن همه امکانات، فرمود: وَلا تَنِیا فی ذِکرِی؛ مواظب باشید. بارها فرمود: لا تَخافا اِنَّنی مَعَکُما اَسمَعُ وَ اَرىٰ(۳۲) -من کمکتان میکنم، من حمایتتان میکنم- امّا این را هم فرمود که «لا تَنِیا فی ذِکرِی»؛ کوتاهی نکنید. ذکر الهی وسیله و مایه‌ی همه‌ی این توانایی‌هایی است که شمردیم و عرض کردیم که بایستی به کار گرفته بشود و استفاده بشود؛ ذکر الهی زمینه‌ی همه‌ی اینها است.

 امیدواریم ان‌شاء‌الله خدای متعال به ما و شما توفیق ذکر و توفیق توجّه به خدای متعال را عنایت کند و وعده‌ی خودش را در حقّ این ملّت، در حقّ این امّت ان‌شاء‌الله بزودی تحقّق ببخشد.

 ضمناً این را هم عرض بکنیم: شنیدم بعضی‌ها گفتند فلانی میگوید «جوانگرایی یعنی پیرزدایی»؛ بنده این را رد میکنم، مراد من پیرزدایی نیست. جوانگرایی یک معنایی است، باید روی آن فکر کرد، تأمّل کرد؛ یک معنای روشنی از جوانگرایی داریم؛ معنایش پیرزدایی نیست.

والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته

کتاب هفته

رئیس مجلس شورای اسلامی پس از قرائت گزارش تفریغ بودجه سال 92 از ارائه به موقع ...
رئیس مجلس شورای اسلامی پس از قرائت گزارش تفریغ بودجه سال 92 از ارائه به موقع ...

اوقات شرعی به افق استان البرز

نظرسنجی

کیفیت نسخه جدید وب سایت را چگونه ارزیابی می کنید ؟

عالی - 50%
قابل قبول - 25%
متوسط - 25%
ضعیف - 0%

مجموع آراء: 4
The voting for this poll has ended on: آوریل 1, 2015

آمار پایگاه

بازدید امروز2658
بازدید دیروز3638
بازدید این هفته12937
بازدید این ماه75015
کل بازدید1706341

پشتیبانی آنلاین

<