ان الله عز و جل إذا أحب عبدا فعمل قليلا جزاه بالقليل الكثير.
چون خداي تعالي بنده اي را دوست دارد و او عمل كوچكي انجام دهد ، خدا او را پاداش بزرگ دهد .
اصول كافي ، ج 3 ، ص 137 – 138
روزه واجبى که وقت آن معیّن نیست (مانند روزه قضا) اگر قصد کند یکى از مبطلات روزه را انجام دهد یا مردّد شود که به جا آورد یا نه، چنانچه به جا نیاورد و پیش از ظهر دوباره نیّت کند روزه اش صحیح است.
روز 13 آبان که در تقویم نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران به عنوان روز مبارزه با استکبار جهانی نامگذاری شده یادآور سه واقعه مهم در تاریخ معاصر ایران است که در سه دوره مختلف رخ داده و به همین دلیل این روز را در تاریخ کشور به عنوان روزی به یادماندنی به ثبت رسانده است. تبعید امام خمینی(ره) به ترکیه در 13 آبان 1343، 13 آبان 1357 که روز دانشآموز نام گرفت و تسخیر لانه جاسوسی در 13 آبان 1358 عنوان این سه واقعه تاریخی است که نمیتوان هیچ یک را از نظر اهمیت نسبت به دیگری اولی تر دانست چرا که هر کدام در دوره وقوع تاثیر گذاری خاص خود را داشته و شرایط را به نحوی تغییر دادهاند.
شامگاه روز دهم آبان سال 1358 مصادف با عید سعید قربان سال 1399 هجری، مجاهدی دیگر از ذریه امیرالمؤمنین(ع) قدم به مسلخ عشق گذاشت و جان گرانمایه خود را که سالها در مجاهده و تلاش گذرانده بود، در پیشگاه حضرت حق در طبق اخلاص نهاد. مجاهد عظیم الشان «آیت الله قاضی طباطبایی» در چنین روزی بعد از ادای فریضه نماز مغرب و عشاء و در حال مراجعت از مسجد به منزل، مورد هجوم عوامل سرسپرده استکبار تحت نام گروه «فرقان» قرار گرفت و شربت شهادت را نوشید
۸ شهریور ۱۳۶۰ انفجاری در دفتر نخست وزیری ایران صورت گرفت. در این انفجار محمد علی رجایی رئیس جمهور و محمدجواد باهنر نخست وزیر (در اثر انفجار)٬ عبدالحسین دفتریان مدیرکل مالی اداری نخست وزیری (در اثر خفگی در آسانسور) و هوشنگ وحید دستجردی (در اثر جراحات ناشی از سوختگی و سقوط در ۱۴ شهریور) و یک عابر در بیرون ساختمان کشته شدند. آنها برای شرکت در جلسه شورای امنیت کشور گردهم آمده بودند که این حادثه رخ داد و جز این افراد خسرو تهرانی مسئول اطلاعات نخستوزیری و جمعی از فرماندهان ارشد نظامی سرهنگ موسی نامجو وزیر دفاع، یوسف کلاهدوز مسوول سپاه پاسداران، تیمسار شرفخواه معاون نیروی زمینی، سرهنگ اخیانی معاون ژاندارمری و سرهنگ کتیبه رییس اداره دوم ارتش نیز در این نشست حضور داشتند که همگی با جراحاتی جان به در بردند.[۲] [۴] در آغاز چنین تصور شد کهمسعود کشمیری که آن زمان دبیر شورای عالی امنیت ملی بود نیز در این انفجار کشته شده و قطعاتی از اجساد دیگران به عنوان بازمانده جسد وی دفن شد ولی پس از مدتی معلوم شد که وی از مرتبطان با سازمان مجاهدین و عامل اصلی انفجار بوده و به خارج از ایران گریختهاست.[۵][۶] در جریان تحقیقات در مورد این انفجار، تنی چند از مقامات امنیتی از جمله حسن کامران، محسن سازگارا، خسرو تهرانی به ظن سهل انگاری یا خیانت، در این ارتباط دستگیر و زندانی شدند که در این میان حسن کامران نزدیک دو سال را در زندان گذرانید. در این رابطه شصت نفر از مقامات طراز اول اجرایی کشور در نامهای به آیتالله خمینی از دستگیرشدگان شفاعت کردند و بر درستکاری آنان گواهی دادند.[۷][۸][پیوند مرده][۹][پیوند مرده]در همین رابطه بعدها دو نفر اعدام شدند و یک نفر به نام تقی محمدی هم در زندان خودکشی کرد.
بیتردید، دوران سخت زندگی اسرای ایرانی در اردوگاههای عراقی، سرانجامی غرورآفرین وعزت بخش را با خود به همراه داشت. صبر و شکیبایی، ایثار، تسلیمناپذیری، تحمل شکنجهها و ناملایمات، داشتن روحیه قوی و شکستناپذیر، از جمله ویژگیهای بارز آزادگان ایرانی در دوران اسارت بوده است. در این میان، سید علیاکبر ابوترابی، الگوی شاخصی بود برای اثبات مردانگی و دلیری. وی که در دوران پیروزی انقلاب از همراهان بیچون و چرای امام و اسلام به شمار میرفت، پس از پیروزی و پشت سر نهادن مبارزات سخت علیه رژیم ستمشاهی، از پذیرش پُستهای پیشنهادی سر باز زد و رفتن را بر ماندن ترجیح داد. او به جبهههای جنوب شتافت و با حضور در ستاد جنگهای نامنظم، در کنار سردار شهید دکتر مصطفی چمران، خدمات ارزندهای انجام داد و در شناساییها و عملیات مختلف، نیروهایش را با تدبیر فرماندهی کرد.
24 آذر ماه 1359 خبر جعلی شهادت این سید بزرگوار توسط رژیم بعثی عراق منتشر شد در حالیکه او با شکنجه گران بعثی دست و پنجه نرم میکرد، آشنایان بامنش این بزرگوار، در غم از دست دادن او سوگوار بودند، تا جایی که حضرت امام پیام تسلیتی را برای پدر بزرگوار سید صادر نمودند و مراسم عزاداری در سوگ ایشان برپا گردید.
در طول مدت اسارت، به علت خلق و خو و تواناییهای خاص ایشان و علاقه مندی اسر به وی، بارها و بارها عراقی ها، اردوگاه او تعویض کردند. ایشان به محض ورود به اسارتگاهها، شروع به تقویت روحیه اسرا کرده و با سخنرانی در رابطه با موضوعات مختلف، سعی در ارتقای روحیه سربازان ایرانی نمود.
حجتالاسلام سیدعلیاکبر ابوترابی هدیهای بود الهی که از سوی درگاه باریتعالی به اردوگاههای اسرای ایرانی تقدیم شده بود. وی با رهبری اندیشمندانه خود، با توسل به ائمه معصومین، با معنویت و سعه صدر و روحیه قوی مثالزدنی خود، شمع محفل اسرای ایرانی بود، در جهت تقویت روحیه ایمان و مقاومت و آزادگیشان.
سید ابوترابی پس از آزادی، هرگز به خود فکر نکرد و تمام توان خود را در جهت امور مربوط به آزادگان صرف کرد. وی پس از اسارت، با حکم مقام معظم رهبری در جایگاه نماینده ولیفقیه در امور آزادگان قرار گرفت. در دورههای چهارم و پنجم مجلس به خانه ملت پای نهاد و در تمام عمر خود، لحظهای دست از رسیدگی به جانبازان، محرومان و مستضعفان برنداشت.
12 خرداد 1379 در حالی که عازم مشهد مقدس و پابوسی امام ثامنالحجج بود، به همراه پدر عالم و بزرگوارش حاج سید عباس ابوترابی بر اثر حادثه تصادف در جاده سبزهوار ـ نیشابور، از خاک به افلاک پرکشید و به لقاءالله پیوست. پیکر پاک آن مرحوم در جوار مرقد امام رضا(ع) دفن شد.
روحش شاد