در زندگی همۀ ما مواقعی وجود دارد که باید در حضور چند نفر راجع به مسئلهای صحبت کنیم. ممکن است این صحبت در جلسه یا کنفرانسی باشد که رسمیت دارد و ممکن است در یک جمع خانوادگی یا در محیط کار بخواهیم برای دوستان یا همکارانمان صحبت کنیم. اگر مهارتهای لازم را در این زمینه داشته باشیم قطعاً روند کار با موفقیت بیشتری انجام میشود و به نتایج بهتری میرسیم.
۱. مقدمه:
یکی از مباحث مهمی که بیشتر صاحب نظران دربارۀ آن اتفاق نظر دارند مقدمهای است که ما برای گفتار خود انتخاب میکنیم. برخی میگویند اصل مطلب مهم است و مقدمه تأثیر چندانی در روابط ندارد، درصورتیکه اگر مقدمه جالب و دلنشین نباشد، دنبالکردن بقیه صحبت از جانب شنوندگان چندان قطعی نیست.
پس سعی کنید صحبت خود را همیشه با یک مقدمه آغاز کنید و سپس به اصل بحث بپردازید.
بسیاری از افراد حتی در دوران تحصیل و برای نوشتن انشا نیز برای پرداختن به مقدمه دچار مشکل میشوند، اما با توحه به نکات زیر حداقل از اصول کلی مقدمه آگاه خواهند شد:
مقدمه باید مختصر باشد، اما درعین حال هدف از بیان آن مشخص شود تا شنونده بداند که قرار است به چه موضوعی پرداخته شود.
مقدمه نباید تنها اطلاعات خاصی را به شنونده منتقل کند، بلکه باید شنونده را جذب کند و برای پیگیری کلام انگیزۀ لازم را در او به وجود آورد.
مطالب بیانشده باید مرتبط با یکدیگر باشند نه اینکه در مقدمه به نکاتی پرداخته شود که در آخر بحث هیچ نتیجهای از آنها گرفته نشود.
درنهایت با نوع کلام خود سعی کنید ارتباطی میان خود و شنونده ایجاد کنید که موج مثبتی ایحاد شود و فضای دلنشین و مطلوبی به بحث شما بدهد.
۲. مطالب اصلی
و اما در پرداختن به مطالب اصلی کلام پس از مقدمه نکات زیر را در نظر بگیرید:
از کلمات قابل درک و بامعنی استفاده کنید.
القاب، عناوین و اصطلاحات فوق تخصصی کمکی به درک بهتر موضوع نمیکند. البته هنگام نیاز باید به آنها اشاره کرد. اما موضوع اصلی نباید تحتتأثیر این مسئله قرار گیرد، زیرا شنونده خسته میشود. برای پرداختن به موضوع درصورت امکان میتوانید از داستانهای کوتاه، ضربالمثلها و اطلاعات جالب دیگر برای حمایت از موضوع اصلی استفاده کنید و بر جذابیت کلام و درک بهتر آن بیفزایید. سعی کنید حتماً از موضوع موردنظر به اندازۀ کافی اطلاع داشته باشید تا با تسلط کامل دربارۀ آن صحبت کنید.
به یاد داشته باشید هرچه بیشتر مطالعه کنید بیشتر خواهید دانست و هرچه بیشتر بدانید و بیاموزید به جاهای بهتری میرسید.
وقتی از جنبههای گوناگون یک مسئله آگاه باشید با اعتمادبهنفس بیشتری راجع به آن صحبت میکنید و این حس مثبت خود را به شنونده نیز منتقل خواهید کرد.
با اشاره به ارزش و اهمیت موضوع، علت انتخاب خود را در پرداختن به آن بیان کنید و درصورت لزوم جزئیاتی را که مرتبط با مسئله باشد نیز تشریح کنید.
دیگران را در بحث خود وارد کنید و از نظرات آنها نیز مطلع شوید. چراکه اگر تا انتهای بحث پیش بروید امکان دارد نقاط کور و مبهمی برای شنوندگان ایجاد شده باشد و آنها فرصت ابراز عقیده یا سؤال در آن موارد را نداشته باشند.
هرگز فکر نکنید سکوت حضار دقیقاً به معنای تأیید و همراهی با گفتههای شماست. حتی اگر سکوتی نیز حکمفرما شد سعی کنید با طرح برخی سؤالات در ارتباط با موضوع کلام اَنها را به شرکت در بحث تشویق کنید.
از مکثهای طولانی و تپقزدن جداً بپرهیزید؛ زیرا اینگونه موارد نهتنها حاکی از عدم تسلط و آگاهی کافی شما به موضوع است، بلکه هماهنگی و ارتباط میان موارد را از میان برمیدارد و درضمن موجب حواسپرتی شنوندگان و خارجشدن رشتۀ گفتار از دست شما میشود. البته این کار نیاز به تمرین دارد، اما ضروری و ممکن است.
توجه داشته باشید حتی عامیترین مردم نیز قادر به درک میزان توانایی شما در بیان و کلام و شیوۀ گفتار هستند. مردم همیشه به خود افراد توجه دارند، نه مدرک و درجۀ تحصیلیشان. پس اگر عالیترین مدارک تحصیلی را نیز داشته باشید، اما در انتقال مفاهیم و مقاصد مورد نظر خود ناتوان باشید موفقیتی کسب نخواهید کرد.
موارد فوق نکاتی ساده اما مهم را به شما یادآوری میکند که باوجود سادهبودن نیاز به تمرین و صرف وقت دارد که ما امیدواریم شما نیز با رعایت آنها در زندگی اجتماعی و کارهای خود به موفقیتهای روزافزون دست یابید.